مسرت در یادداشتی خطاب به استاندار جدید یزد:

آب نباشد، یزد هم نیست/آثار دو دهه شاگرد اولی یزدی‌ها کو؟

نویسنده و پژوهشگر فرهنگی استان یزد با برشمردن چالش‌های این استان، بزرگترین تهدید میراث سترگ دیرینه‌سال یزد را موضوع آب خواند و تاکید کرد: اگر آب نباشد، یزد هم نیست و نبودن یزد یعنی به دفینه سپردن یک تمدّن چند هزار ساله و نابود کردن یک زیست بوم پرآب و رنگ فرهنگی.

به گزارش یزدی نیوز «حسین مسرت» در یادداشتی خطاب به «محمدعلی طالبی» استاندار جدید یزد ضمن تبریک انتخاب وی به عنوان مدیری جوان و پرانگیزه برای مسئولیت خطیر استانداری یزد،‌ نکاتی را یادآور شده است که در ذیل مشروح آنها را می‌خوانید؛

 
« از این که سرانجام پس از شش سال، مدیری جوان، بومی و برساختۀ نظام اداری و اجرایی استان که علاوه بر دانش تخصّصی در حوزۀ سیاسی و اجتماعی، قریب دو دهه از عمر کاری خود را در سطوح مختلف استانداری یزد گذرانده  و با وقوف کافی بر ساختار سیاسی و اداری استان، حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی را نیز می‌شناسد، در مصدر کار قرار گرفت، می‌توان خوش‌بین به رویدادهای خوبی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی استان بود.
 
از این رو به خود جسارت می‌دهم  تا  به عنوان یکی از دوستداران یزد که بیش از چهار دهه از عمرش را بر سر شناخت و تدوین تاریخ و فرهنگ این شهر و استان نهاده و بی آنکه هرگز خود را در معرض مسئولیت‌های سیاسی قرار دهد، نسبت به سرنوشت امروز و فردای استان همواره کنجکاو و دغدغه‌مند بوده است، دستی به قلم ببرم و از سر خیرخواهی و یزددوستی یادداشتی بنویسم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید:
 
۱ –    استان یزد، استانی کویری، غباری رنگ و ملول است و کمبود فضاها و  امکانات تفریحی و گردشی به افسردگی مردم این سامان دامن زده است. تلاش در ایجاد نشاط اجتماعی که به باروری و سالم سازی نیروهای اجتماعی، فکری و فرهنگی جامعه یاری می رساند، اولویت جدی حوزه‌ی فرهنگی و اجتماعی است، تلاش در ایجاد و توسعه‌ی اماکن فرهنگی، تفریحی و ورزشی و برگزاری جشنواره‌ها و  کنسرت‌های موسیقی و مسابقات تفریحی و ورزشی و حتی بازی‌های محلی، حیات و نشاطی می‌آفریند که سلامت اجتماعی این استان را به دنبال دارد، بنابراین با پرهیز از هرگونه محافظه کاری در کمال  شجاعت و تدبیر بدان اهتمام کنید . 
 
۲ – شهر یزد از سال گذشته که به عنوان میراث جهانی برگزیده شد، تاکنون هیچ اقدام مؤثری در معرفی  این میراث عظیم به جهانیان و حتی ایرانیان بر نداشته است. هنوز بخش قابل توجهی از هموطنان‌مان از این گنجینه‌ی پربهای تاریخی و ثبت جهانی آن بی‌اطلاع‌ هستند. بر آمار گردشگران داخلی و خارجی چندان افزوده نشده، حال آن که انتظار می‌رفت این رخداد مهم، نقطه‌ی عطفی در معرفی یزد و رونق صنعت گردشگری آن شود لذا باید کارگروه ویژه‌ای در آسیب‌شناسی و سپس طراحی و برنامه‌ریزی جهت یک جهش فرهنگی و اقتصادی با برند یزد جهانی تشکیل داد و کمال بهره‌برداری از این افتخار بین‌المللی به عمل آورد و البته نگهداری این میراث ارزشمند و پاسداری از آن نیز شایسته‌ی توجه ویژه‌ای است که باید به کمک میراث فرهنگی رفت و با تأمین منابع مورد نیازش زمینه‌ی حفظ و مرمت بافت تاریخی را فراهم کرد و با پیشگیری از ساخت و سازهای نامتوازن و جلوگیری از تخریب بافت، این سرمایه گران بهاء را از گزند باد و باران و یغماگری مصون داشت . 
 
۳ – مهم‌ترین سرمایه برای پیشرفت و توسعه در هر منطقه‌ای، سرمایه‌ی انسانی با دانش و تخصص  است. یزد بیش از دو دهه شاگرد اول کنکور است و خانواده‌های یزدی آن قدر که برای موفقیت تحصیلی فرزندانشان دل می سوزانند و هزینه می‌کنند، برای ازدواج و سایر امورات مهم آنها حرص نمی خورند. امّا آثار این شاگرد اولی در صحنه‌ی مدیریت و راهبری استان چندان مشهود نیست.
 
بخش قابل توجهی از دانش آموختگان نخبه‌ی یزدی که به دانشگاه های بزرگ کشور می‌روند، برای همیشه از یزد می روند و هرگز باز نمی گردند. مهاجرت این نخبگان،  استان را در بخش مدیریت و کارشناسی با فقر زیاد نیروی انسانی متخصص روبرو کرده است لذا کارهای جدی و با پشتوانه‌ی علمی در استان کمتر صورت می‌گیرد.
 
دانشگاه‌های یزد نه تنها توان جذب نخبگان را ندارند که با سطحی کمتر از متوسط به تولید مدرک و افزودن بر خیل بیکاران دانشگاهی مشغول هستند. بخش قابل توجهی از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها هم غیربومی هستند و هیچ آشنایی و دغدغه‌ای نسبت به حل مسائل و مشکلات استان ندارند. حال آنکه با قریب هزار نفر استاد پژوهشگر دانشگاه در این استان نباید این همه مسئله‌ی حل نشده داشته باشیم.
 
 بنابراین به مثابه یک عضو از جامعه‌ی نخبگان یزدی، سایر همشهریان تحصیلکرده در دانشگاه‌های معتبر را در  داخل و خارج استان شناسایی کنید و این سرمایه های ارزشمند را فارغ از گرایش‌های سیاسی‌شان به  حل مشکلات استان فرا بخوانید و بودجه‌ی دانشگاها را براساس نقشی که در حل مسائل استان دارند، تعریف کنید و آنها را موظف به  پژوهش در مسائل استان کنید تا انشالله راهکارهای علمی و سنجیده‌ای مبنای تصمیم‌گیری‌ها ی مدیران استان قرار گیرد.
 
همچنین یزد موطن دانش مردان و زنان پرافتخاری در سطح ملّی و بین المللی است که نسل جدید چندان با آن‌ها آشنایی ندارد بنابراین تدوین دانشنامه یزد و شناسنامه‌ی فرهنگی استان و احیای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در جهت معرفی چهره های و نهادهای فرهنگی ماندگار  را  نیز از نظر دور ندارید. بدون مستندات علمی منسجم نمی‌توان میراث پرمایه‌ی فرهنگی گذشتگان را حفظ کرد و به نسل‌های بعدی تحویل داد . 
 
۴ – شهر و استان دیرینه‌سال یزد با همه میراث سترگ فرهنگی در معرض تهدید بزرگی است که حیات و مماتش را رقم می‌زند؛ آب، حیاتی ترین موضوع استان است که هر کسی از منظر خود بدان می‌نگرد و در نظر من چنان که قبلاً نیز در مقاله مفصّلی گفته‌ام؛ اگر آب نباشد، یزد هم نیست و نبودن یزد یعنی به دفینه سپردن یک تمدّن چند هزار ساله و نابود کردن یک زیست بوم پرآب و رنگ فرهنگی توسّط نسلی که از قضا به پیشرفته‌ترین دانشی در طول تاریخ  مجهّز است که هیچ کدام از نسل‌های پیش از او بدان دست نیافته بودند.
 
بنابراین راه حلی علمی باید جستجو کرد؛ چون  نه می‌توان توسعه و پیشرفت استان را متوقف کرد و با دلو و آب انبار به شیوۀ پیشینیان آب را مدیریت کرد و نه می‌توان با این برداشت‌های بی رویه با موتور پمپ‌ها همه‌ی شیره زمین را مکید و این سرزمین را خشکستان کرد بلکه باید به تغییر فرهنگ مصرف پرداخت  و با مدیریت آب‌های موجود و تفکیک آب شرب از سایر مصارف و جلوگیری از توسعه‌ی صنایع و کشت‌های پرآبخواه، مدیریت مصرف را جایگزین روش‌های سیری ناپذیری کرد که صرفاً به انتقال آب می‌اندیشد.
 
آب، موضوع حیاتی و  پیچیده‌ای است و یک اتاق فکر توانمندی طلب می‌کند که همۀ ابعاد آن را واکاوی کند و راه‌حلّی دانسته‌تر از راه‌حل های معمول بدهد؛ این مأموریت را به خبرگان و دانشگاهیان توانمند بدهید . 
 
۴ – یزد کویری، در طول تاریخ همواره با ناگواری‌های طبیعی چون گرمای شدید و طوفان‌های ریگ‌ناک فراوانی روبرو بوده و در فصول مختلف، خانه‌داران و رفتگران جارو از دست نمی‌گذارند تا گرد و خاک و غبار از تن حیاط و خیابان بزدایند. امّا چند صباحی به دوده‌های آلاینده‌ی صنایع آلوده کننده‌ی  آب و خاک و هوا نیز اسیر گشته است که چون جرم‌های سمّی، جان‌های مردم نیز نشانه گرفته است.
 
اینجا  چون برخی شهرهای ایران، دارای درختان انبوهی نیست که بتواند دود حاصل از کارخانه های را در ریه های خود ببلعد و نفس شهر را پاکیزه کند. از این رو کنترل و نظارت و جلوگیری از فعالیت صنایع آلاینده که سلامت جان و روان مردمان این استان را تهدید می‌کند نباید از توجه شما دور بماند . 
 
۵ – یزد، خاستگاه فرهنگ  سخت‌کوشی‌، بی‌آزاری  و مداراست و جدال‌ها و نزاع‌های فرساینده در آن سابقه ندارد، ولو این منازعات در سطح فضای مجازی و به نام رسانه شکل بگیرد. آنچه در آشفته بازار فضای مجازی با نام نقد شیوع یافته است، بیم آن می رود که قبح تهمت و افتراء و بی‌اخلاقی را بریزد و تصمیم گیری و فعالیّت‌‌های اجرایی پرمخاطره را عملا به محاق ببرد.
 
فضای مجازی را به کمک  فعالان آن سر و سامان دهید تا  مرز نقد و نظر مشفقانه از تخریب و توهین عقده گشایانه جدا شود و رسانه‌های فضای مجازی به سیاق رسانه‌های پیشین ابزار گسترش اخلاق و  فرهنگ یزد گردند . 
 
در پایان توفیقات روزافزون شما را از خداوند خواستارم و امیدوارم اکنون که آسیب‌های تجربه‌ی مدیران بی‌انگیزه‌ی غیربومی در استان آشکار شده،  تجربه‌ی مدیریّتی شما بتواند توانمندی نیروهای جوان، خلاق و بومی در استان را آشکار کند . »
 
 
 
منبع:ایسنایزد

بخش نظردهی بسته شده است..