شناسه خبر: 68124
منتشر شده در مورخ: ۹۷/۰۹/۱۰
ساعت: ۰۹:۴۸
من خاص هستم!
یک بیمار مبتلا به ایدز با گلایه از عدم تاثیر فرهنگ سازی در مورد نحوه برخورد جامعه با بیماران ایدزی، میگوید: من خاص هستم، چون اچ.ای.وی دارم ولی معتقدم تا 120 سال نیز در این دنیا زندگی خواهم کرد.
به گزارش یزدی نیوزیک شهروند ۴۶ ساله یزدی مبتلا به بیماری ایدز(HIV)با اشاره به ابتلا به این بیماری، اظهار میکند: حدود ۱۳ سال پیش زمانی که ساکن یکی از کشورهای اروپایی بودم به این بیماری مبتلا شدم و شش سال پس از بازگشت به ایران از ابتلا به آن مطلع شدم.
وی می گوید: هنوز هیچ کسی جز همسرم، از این موضوع اطلاع ندارد و نمیخواهم که کسی هم باخبر شود.
وی در مورد برخورد همسرش در مورد این موضوع، اضافه میکند: او خیلی خوب با این موضوع کنار آمده اما برخی افراد علاوه بر همسرشان، کسانی را دارند که از این موضوع مطلع شده و برخلاف تصور به همین دلیل نیز بر مشکلاتشان افزوده شده است.
ترس یا عدم آگاهی جامعه در مورد ایدز؟
این شهروند یزدی با بیان این که معضل کنونی جامعه در برخورد با بیماران ایدزی دیگر کم آگاهی در مورد این نوع بیماری نیست، بیان میکند: این بیماری برخلاف سال های گذشته، در بین جامعه بسیار شناخته شده است و اکثر مردم جامعه علاوه بر شناخت با آن، راههای انتقال این بیماری را نیز به خوبی میشناسند لذا بازخورد و نگاه کنونی جامعه در مورد بیماری هیچ ارتباطی با آگاهی و شناخت آنان با بیماری ایدز ندارد و عمدتاً نشات گرفته از هراس آنان نسبت به آن است.
وی با بیان این که نسلهای دهه ۶۰ و ۷۰ ذهنی آغشته به تبلیغات سوء در مورد این بیماری دارند، میگوید: شاید در این مورد مردم مقصر نیستند چرا که در دهه ۷۰ برنامههای صدا و سیما از این بیماری چهره وحشتناکی به نمایش گذاشتند.
وی با بیان این که نسل های دهه ۶۰ نیز افکاری پر از ترس از ایدز را در سر پروراندهاند، ادامه میدهد: البته نسل جدید هم به ظاهر اطلاعات درست تری در مورد این بیماری دارند اما افکار نسل گذشته خود را همچنان در ذهن خود نگه داشته و با خود منتقل میکنند.
این بیمار یزدی با غیرقابل تحمل خواندن رفتار حتی برخی از بستگان درجه یک افراد مبتلا به این بیماری، اظهار می کند: این افراد باز هم از روی ترحم با فرزند، همسر یا آشنای ایدزی خود معاشرت دارند به طوری که حتی مادر یک فرزند مبتلا به ایدز هم هنوز ترس از ابتلا به این بیماری را در وجود خود دارد و این مسئله آزاردهندهترین برخورد نزدیکان یک بیمار است.
وی با بیان فرهنگ بالای کشورهای دیگر در برخورد با بیماران مبتلا به ایدز، میگوید: در بسیاری از کشورها، ایدز نیز همانند سایر بیماریها، یک بیماری محسوب می شود به طوری که در ورودی استخرها تابلوهایی نصب شده که نوشته است؛ «برای رعایت حال بیماران، افراد دارای مشکلات پوستی داخل آب نیایند.»
این بیمار اضافه میکند: این در حالی است که در کشورمان حتی هنگامی صنایع دستی تولیدی کارگاه بیماران ایدزی را برای یک پزشک بردم که در فروش آنها در این باره به ما کمک کند، وقتی از ساخت آنها توسط بیماران ایدزی مطلع شد، از این کمک امتناع و عنوان کرد؛ شاید سوزن به دست آنها خورده باشد و خون آنها روی این وسایل مانده باشد؟!
وی ادامه میدهد: در حالی این موضوع از جانب این پزشک مطرح شد که ۱۵ سال در حوزه بیماری ایدز در حال فعالیت است و میداند که ویروس ایدز کمتر از ۲ دقیقه در خون و بیرون از بدن زنده میماند. حالا قضاوت کنید این کار وی از روی ترس است یا عدم آگاهی؟
ما مریضهای خدایم و شما فقط بنده خدا
این شهروند مبتلا به بیماری ایدز در مورد زندگی مشترک خود با همسرش، میگوید: روزی که از او خواستگاری کردم و قرار محضر را گذاشتیم، از شهر دیگر تماسی با خانم من گرفته شد که همسرت را به چکاپ ببر! هر چند تاکنون هویت این شخص فاش نشده است اما باعث شد که خانواده همسرم از من آزمایش دقیق ایدز را بخواهند.
وی ادامه میدهد: من که نمیدانستم چه باید کنم، نسبت به آزمایش دادن اقدام کردم و به طور غیرقابل تصوری نتیجه آزمایش منفی بود و به قول مددکارم این صدای خدا بود نه صدای تو!
این بیمار یزدی با بیان این که پس از سه ماه مخفی کردن بیماری خود از همسرش، در آزمایش دیگری این مسئله هویدا شد، بیان میکند: دوباره آزمایش دادم و نتیجه آزمایش مثبت بود اما همسرم با من ازدواج کرده بود!
وی با بیان این که ۱۰ سال از زندگی مشترکشان میگذرد، تصریح میکند: ۱۰ سالی است که در حال زندگی هستیم و از خدا هم راضیام و خوشحال از این موضوع که ما مریضهای خدا هستیم و شما فقط بنده خدا. به یقین خدا از پدر و مادری که متوجه فرزند بیمار خود هستند، بیشتر مواظب ماست.
در این میان، همسر این بیمار میگوید: زمانی که نتیجه آزمایش را به من گفتند، نمیدانستم چگونه باید واکنش نشان بدهم. در حالی که شوک بزرگی به من وارد شده بود با خونسردی گفتم: «خب همسر من بیمار شده است.»
وی ادامه میدهد: با گذشت هشت سال از این موضوع، هنوز هم رفتارم در آن روز برایم جای سوال دارد ولی بسیار از زندگیام راضی هستم.
این بانوی یزدی که همسر یک مرد ایدزی است، میگوید: با این باور که عمر دست خداست، با این موضوع کنار آمدم و با خود گفتم شاید او بیشتر از من عمر کند پس نباید بیماری سدی برای خوشبختیام شود و زندگی و خانواده و همسرم را ترک کند چرا که خداوند مواظب هر دوی ماست.
همسر من فقط برای من مانده است
این بیمار ۴۶ ساله یزدی مبتلا به بیماری ایدز در ادامه با بیان این که شاید ایدز غیرقابل باورترین تفکر هر انسانی است که آن را برای خود تصور کند، میگوید: روزی که به HIV مبتلا شدم خیلی نسبت به آن آگاهی نداشتم و قبل از ابتلا با دیدی مشتیوار آن را برای دیگران تصور میکردم، این که همیشه با افراد مبتلا خیلی خوش برخورد خواهم بود اما وقتی آن بیمار خودم بودم، هزار و یک مشکل به سراغم آمد و ذهنم مخدوش شد.
وی ادامه میدهد: انتقام جویی اولین راهکاری بود که به سراغم آمد؛ چرا ازدواج کردم؟ چرا من؟ چرا من؟ زن و شوهری که فقط خانه و آشپزخانه نبود، علاوه بر آن اجتماع، دوستان و آشنایان را چه میخواستم بکنم؟ آنجا بود که بهانهگیریهایم شروع شد و اولویتهایم عوض شدند. این همان جایی است که بیماری با آدم حرف میزند.
وی اضافه میکند: در این هنگام، سوالهای که به ذهنت میآیند این گونه شروع میشوند؛ تو قرار نیست عمر کنی، پس زندگی را رها کن. برای چه خانه میخواهی؟ برای چه میخواهی مسافرت بروی؟ و … و دوباره ذهن آدم پر میشود از این که این زن همه چیز را زیر پایش گذاشته و با تو ازدواج کرده است. با او چه خواهی کرد؟ و دوباره خودت را دلداری می دهی که او از روی اجبار و دلسوزی مانده، نه برای خودت و این چرخه درگیریها همچنان ادامه دارد…
این شهروند HIV مثبت با بیان این که در این دنیای پر از فکر، درگیر موضوعاتی مانند حرف زدن با همسرش شده تا سوالاتی را از او بپرسد و خیال خودش را راحت کند، در این باره تصریح میکند: دلت میخواهد با خانمت هم حرف بزنی و بدانی چه می خواهد و چه می گوید که برود طلاق بگیرد و هزاران فکر دیگر که هزاران بار به سراغت میآید، اما واقعیت این است که ۹۹ درصد از زنانی که حتی مبتلا نبوده اند و پای همسران خود ماندهاند، از روی اجبار و ترس از آبرو یا ترحم ماندهاند ولی همسر من فقط برای من مانده است.
وی در همین رابطه ادامه میدهد: گاهی فکر میکنم خدا یک روز، آفرینش را کنار گذاشته و همسر مرا با این هدف که در کنار من زندگی کند، آفریده است.
و همسر این بیمار میگوید: دردآور است که مردم و حتی پزشکان، بیماران ایدزی را به حال خود رها میکنند لذا به نظر میرسد هر چقدر هم که به دنبال فرهنگ سازی باشیم تا زمانی که خودشان نخواهند، موفق نخواهیم بود چرا که من به عنوان همسر یک بیمار ایدزی پس از ۱۰ سال با رعایت نکات و برخی از رفتارهای زناشویی هنوز بیمار نشدهام.
روی خوش زندگی یک بیمار ایدزی
این شهروند یزدی که به گفته خود و همسرش، زندگی خیلی خوبی دارند، میگوید: همسرم حال مرا میفهمد و درک میکند اما یک بیمار ایدزی تنها زمانی با درد دل کردن ارضا میشود که با یک بیمار مشابه خود درد دل کند و این شاید معنای واقعی درد دل کردن در دنیا باشد.
وی ادمه میدهد: بیماران ایدزی از نظر روحی بسیار آسیب پذیر هستند و به همین دلیل ۵۰ درصد آن ها به سمت مواد مخدر کشیده میشوند و ۵۰ درصد دیگر به سمت خودکشی و این دقیقاً زندگی یک بیمار ایدزی با روی بد بیماری است.
این شهروند مبتلا به ویروس اچ.آی.وی با بیان این که راهکار زندگی سالم با این قبیل بیماران، زندگی کردن و پذیرفتن آنها در جامعه است، تصریح میکند: باید به خودمان بگوییم که پیشانینویس ما این بوده که باید مثبت میشدیم لذا اگر فکر کنی که قرار بوده اینگونه شود دیگر با آن نمیجنگیم بلکه با این بیماری حرف میزنیم و روی خوش بیماری را خواهیم دید.
وی در این باره میگوید: اگر بیمار ایدزی مجرد است باید بیماری اش نفر دوم زندگی اش شود و اگر همسر دارد، بیناری باید نفر سوم زندگیاش باشد تا بتواند روی خوش زندگی را در این شرایط نیز ببیند.
او با لبخند عنوان میکند: البته من میتوانند صاحب نفر چهارمی هم بشوم اما هنوز وقت آن نرسیده چرا که هنوز کارهای زیادی برای من که مانند مارکوپلو هستم، وجود دارد و میخواهم همسرم را به سرتاسر ایران ببرم.
این بیمار یزدی میتلا به ایدز که مسلط به تمام گویشهای کشور و زبان انگلیسی است و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی است، میگوید: من خاص هستم، چون اچ.ای. وی دارم و معتقدم تا ۱۲۰ سال در این دنیا زندگی خواهم کرد و البته به زندگی پس از مرگ هم کاملاً اعتقاد دارم.
۶۰ درصد مبتلایان از بیماری خود بیاطلاعند
دکتر «وحید جهانمیرینژاد» مشاور فرهنگی اداره ایدز وزارت بهداشت و مدیر عامل باشگاه سلامت نوجوانان پسر تهران در گفت و گو با خبرنگار ایسنا- منطقه یزد، با بیان این که هر چند به ظاهر ناآگاهی جامعه در مورد بیماری ایدز برطرف شده اما متاسفانه هنوز مشکل نگاه جامعه به این بیماران برطرف نشده چرا که خیلی از افراد جامعه همچنان تصورات بسیار اشتباهی در مورد این بیماری دارند.
وی اضافه میکند: این که حتی برخی از پزشکان که آگاهی کاملی در مورد بیماری ایدز دارند، نگاهی متفاوت به مبتلایان به این بیماری دارند، بیانگر اهمیت نگرش افراد نسبت به این بیماری است لذا باید آگاهی به اندازهای برسد که بر نگرش افراد نیز تاثیر بگذارد.
مشاور فرهنگی اداره ایدز وزارت بهداشت ضمن یادآور شدن برخورد بسیار خوب برخی از پزشکان نیز در مورد این بیماران حتی به صورت ویزیت رایگان، در همین رابطه عنوان می کند: این که پزشکان یکی از شهرها به رغم آگاهی در مورد این بیماری، از عمل جراحی پسر بچه سه ماهه ای که متعلق به والدین مبتلا به ایدز بود ولی خود کودک بیمار نبود، امتناع می کنند، موضوعی است که نمیتوان آن را در قالب فرهنگ سازی گنجاند.
وی در این باره اظهار میکند: تاکنون رسیدگی و برخورد قانونی با ناقلان عامد این بیماری که البته بسیار محدود وجود دارد در کشورمان مطرح بوده است ولی به نظر باید اکنون برخوردهایی قانونی برای کادر درمانی بیتوجه به این بیماران اعمال شود.
وی ادامه میدهد: ریسک ابتلا به بیماری نباید مانعی برای ممانعت از انجام وظیفه افراد در قبال این بیماران شود چرا که این اقدام وجهه قانونی ندارد.
وی حتی به اظهارات یک حقوقدان در مورد لزوم بررسی قانونی برخی از آزمایشهای اجباری در مورد برخی از مشاغل اشاره و تصریح میکند: آزمایش اجباری اچ.آی. وی به هیچ وجه و در هیچ سازمانی نباید صورت گیرد ولی امروز شاهدیم که در برخی سازمان ها به اجبار از متقاضیان جواب آزمایش اچ.آی.وی درخواست میشود.
به گفته ی جهانمیری نژاد، در حال حاضر و براساس تخمینهای علمی حداقل ۶۰ هزار نفر مبتلا به ایدز در کشورمان زندگی میکنند ولی تنها ۲۴ هزار نفر از آنها در مورد بیماری خود اطلاع دارند و حداقل ۶۰ درصد از آنها از وجود این عفونت در بدن خود ناآگاه هستند.
وی اظهار میکند: بیماران بی اطلاع از ابتلای خود به ایدز علاوه بر این که از موهبت درمان بینصیب میمانند، ناخواسته، ویروس بیماری را به دیگران هم منتقل میکنند.
برنامه ۹۰/۹۰/۹۰ برای کنترل ایدز در کشور
جهانمیری نژاد به تعهد کشورمان برای کنترل اچ.آی.وی تا سال ۱۳۹۹ با عنوان ۹۰/۹۰/۹۰، در مورد آن تصریح می کند: براساس این تعهد در وهله اول باید ۹۰ درصد از مبتلایان شناسایی شوند، در وهله بعد ۹۰ درصد افراد شناسایی شده، تحت درمان های مناسب قرار گیرند و نهایتاً در این مقطع زمانی ۹۰ درصد افراد تحت درمان، از موفقیت درمان با آزمایش های اختصاصی، اطمینان حاصل کنند.
وی با بیان این که مشکل کنونی همان ۹۰ نخست است، میگوید: در حال حاضر با اقدامات وزارت بهداشت برای مراحل دوم و سوم مشکلی وجود ندارد به عبارتی تمام کسانی که برای درمان به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری مراجعه کنند، به صورت کاملاً رایگان و محرمانه، تحت درمان بسیار موثر قرار می گیرند که منجر به زندگی کاملاً طبیعی آنان میشود.
جهانمیری نژاد با تاکید بر این که متأسفانه تا شناسایی ۹۰ درصد مبتلایان به ایدز در کشورمان فاصله بسیاری وجود دارد، تصریح میکند: همان گونه که ذکر شد تنها حدود ۴۰ درصد از مبتلایان تاکنون از بیماری خود آگاه شده اند.
وی ادامه میدهد: راهکار وزارت بهداشت برای دستیابی به هدف شناسایی ۹۰ درصد مبتلایان به اچ.آی.وی اقدامات مستمر فرهنگی، هماهنگیهای بین بخشی مناسب، از بین بردن ترس و واهمه کاذب موجود در جامعه و از بین بردن انگ و تبعیض نسبت با مبتلایان به ایدز است.
مشاور فرهنگی اداره ایدز وزارت بهداشت از ایجاد شبکه ملی سمنهای فعال در حوزه ایدز نیز خبر میدهد و میگوید: این شبکه موسوم به «شمسا» در وزارت بهداشت رونمایی خواهد شد و برای رفع نواقص حتی در حوزه آموزش از همه کشور متقاضی داشته است.
جهانمیری نژاد همچنین از برگزاری کمپینهایی مانند «من هم آزمایش اچ.آی.وی میدهم» و کمپین پزشکان و دانشجویان پزشکی با عنوان «اکسیر قرمز» به عنوان دیگر فعالیتهای فرهنگی صورت گرفته در این رابطه یاد میکند.
یادآور میشود؛ به مناسبت روز جهانی ایدز، مراسم رونمایی از «شمسا»، رونمایی از پویانمایی «پروانه و پری» نوشته دکتر «وحید جهانمیری نژاد» و به کارگردانی «حمیدرضا بیات» و برنامه های دیگر از ساعت ۸:۳۰ دهم آذر در محل وزارت بهداشت برگزار می شود.
منبع:ایسنا یزد
بخش نظردهی بسته شده است..