بیطرف و محیط زیستی ها
به گزارش یزدی نیوزدر پی معرفی حبیب الله بی طرف به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو دو نوع واکنش را در فضای رسانه ای و شبکه های مجازی شاهدیم.
موافقانی که از منظر سیاسی سابقه عضویت او در دولت اصلاحات و قبل تر عضویت در دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را به یاد می آورند و استقبال می کنند.
از سوی دیگر مخالفانی که از منظر محیط زیست می گویند آب گیری سد کارون ۳ بدون مجوز های زیست محیطی و در زمان او انجام شده و مهندس بی طرف را به علاقه بی حد و حصر به سد سازی و رعایت نکردن معیارهای زیست محیطی متهم می کنند.
پانیسا حسن زاده خبرنگار پالایش و پتروشیمی « انرژی امروز» در این باره سراغ وفا تابش از چهره های نزدیک به حبیب الله بی طرف رفته و درباره نسبت وزیر پیشنهادی با محیط زیست پرسیده است.
وی چنین توضیح داده است:
«غالب مواردی که درباره محیط زیست و سد سازیها گفته شده درمورد سدهای بزرگ است و مطالعات آن هم مربوط به دوران آقای بی طرف نیست. برخی موارد حتی مربوط به قبل از انقلاب و دهه ۴۰ میشود. پس از انقلاب عملا به دلیل جنگ، سدسازی پیش نرفت و در زمان آقای هاشمی رفسنجانی ودوره وزارت آقای زنگنه بخشی از کارها شروع شد. پس از آن نیز در دولت اصلاحات ادامه پیدا کرد.
متاسفانه فضایی که در رسانهها در زمینه زیست محیطی ایجاد میشود، فضای تبلیغاتی و بدون توجه به واقعیتها است. ما در رودخانه کارون هم پتانسیل بسیار بزرگی برای توسعه انرژی پاک و تجدیدپذیر داریم و هم در حوزه کشاورزی ظرفیت بسیار خوبی هست؛ این مجموعه سدها با تدبیر مشاوران خارجی طراحی شده بود که در دولت سازندگی کلنگ آنها زده شد و در دولت اصلاحات پیگیری شد؛ مواردی چون ساخت سد کارون ۳، سد مسجد سلیمان و سد کرخه بر روی رودخانه کرخه، این سدها در دوران آقای بی طرف به ثمر رسید؛ بخش قابل توجه پیشرفت سدهای کارون ۲ و گتوند نیز مربوط به دوره اصلاحات است.
هر کدام از این پروژهها یک امتیازاتی دارد و نقاط قوت و ضعف در پروژهها وجود دارد. بحثهای ارزیابی زیست محیطی نیز دیده شده است، به عنوان مثال درمورد سد کارون۳ که به دروغ گفته میشود ارزیابی زیست محیطی ندارد، من خودم در آن زمان مجری طرح کارون۳ بودم و ما از سازمان محیط زیست مجوز انجام مطالعات ارزیابی زیست محیطی را گرفتیم و سپس سد را آبگیری کردیم.»
ادامه گفت و گو از این قرار است:
آیا تمام سدها بر اساس پتانسیلهای موجود ساخته شده است؟
در بحث سدسازی متاسفانه فضایی در کشور وجود داشته به گونهای که در رودخانههایی که ظرفیت احداث سد نداشتند، توسط نمایندگان و مقامات محلی با فشار زیاد پروژه تعریف شده و در نهایت سدها، در زمان بازدهی و بهرهدهی هم بازدهی لازم را نداشتند؛ این مساله عمدتا به رودخانههای ضعیف بازمیگردد و حساب آنها از مواردی که در تبلیغات علیه بیطرف صحبت میشود، کاملا جداست.
واقعیت این است که پروژههایی که بر رودخانههای مارون، کارون و کرخه تعریف شده، پروژههایی نیست که مربوط به یک دوره به خصوصی باشد؛ مطالعات بسیاری از این پروژهها از دهه ۱۳۴۰و با توصیههایی از بزرگترین مشاوران آمریکای شمالی و اروپایی صورت گرفته است؛ در کارون۳ نیز مشاور و شرکت کانادایی در مطالعات و اجرا مشارکت داشت و موارد زیست محیطی و تبعات احداث سدها کاملا در مطالعات دیده شده و پیشبینیهای لازم انجام شده است؛ طبیعی است که هر امر توسعهای جنبههای مثبت و منفی دارد، مهم این است که مقایسه انجام شود و ببینند که جنبههای مثبت به جنبههای منفی غالب است یا خیر.
به عنوان نمونه بارز آن باید بگویم که درمورد سد گتوند معتقدم تمام توضیحاتی که از طرف وزارت نیرو مطرح شد، مبنی بر اینکه شوری آب رودخانه کارون پس از سد گتوند، عدد مشخصی است و در پایین دست رودخانه وقتی به مزارع نیشکر میرسد میزان سختی آب، چند برابر می شود و وقتی به اهواز می رسد ارقام از حد استاندارد فراتر میرود، گویای شرایط است اما هیچ کس نمیآید اتفاقات بعد از سد گتوند را به درستی زیر ذرهبین بگذارد و بگوید منابع آلوده کننده بعد از سد گتوند کدام هستند.
بنابراین مساله تبدیل میشود به جوی که بر اساس آن آلودگی کارون ناشی از سد گتوند است. درحالی که سد گتوند با وجود مشکل فنیای که داشت، کنترل شده و کیفیت سنجیده و آب به صورت مدیریت شده رها میشود، اعداد و ارقام هم با هماهنگی استانداری و سازمان آب و برق خوزستان مشخص شده و آنها، همه در جریان کیفیت آب بعد از سد گتوند هستند منتها به دلایل آلودهکننده توجهی نمیشود به گونهای که این شائبه هست که بخشی از فضاسازی و جوسازیها برای این است که روی منابع آلودهکننده کارون، حساسیت ایجاد نشود و افکار عمومی آنها را زیر سوال نبرد.
درست است که در پایین دست سد گتوند علیا منابع آلودهکننده بسیار و موثر وجود دارد که تاثیر زیادی بر آلودگی رودخانه کارون دارند، اما آیا همچنان با وجود مشکل فنی که فرمودید گتوند داشت، از ساخت این سد دفاع میکنید؟
مشکل فنی سد گتوند در میانه کار توسط مجریان شناسایی شد و پس از آن هم توسط کارشناسان داخلی و خارجی، مشکل را مدیریت کردند؛ واقعیت این است که اکنون سد گتوند دیگر مشکلی ندارد چراکه مهمترین نگرانی درمورد سد گتوند مربوط به سالهای اول آبگیری بود. نگرانی از این جهت بود که در آبگیری اولیه حجم زیادی نمک وارد مخزن شود.
تا جایی که من اطلاع دارم، سیستم گتوند متعادل شده، نمک جدیدی وارد مخزن سد گتوند نمیشود و بخشی از آن آب شور هم با ترکیب آب شیرین از مخزن تخلیه شده است و مخزن اکنون کاملا تحت کنترل است.
با این حال وزارت نیرو همچنان در تلاش است تا نمک کف مخزن سد را تخلیه کند.
پیشنهادی مطرح شده بود که توسط خط لولهای، آب شور برای مصرف یا برای انتقال به خلیج فارس منتقل شود، که هیات کارشناسی از مرکز تحقیقات آب دانشگاه تهران به مدیریت و کارفرمایی سازمان برنامه و بودجه پس از بررسی و مطالعه، گفتند نیازی به این کار نیست.
پیشنهاد مجریان گتوند این بود که در صورت انتقال، بابت آب شور محبوس در ترازهای پایین سد گتوند خیال وزارت نیرو راحت میشود اما بر اساس مطالعاتی که انجام شد، دیدند صرف این هزینه ضرورت ندارد و با مانیتورینگ کنونیف کیفیت آب کنترل و مشکل رفع میشود.
برخی معتقدند انتخاب آقای بیطرف همزمان با کنار رفتن خانم ابتکار نشان از تغییر سیاست دولت نسبت به سدسازی دارد؛ آیا شما هم این موضوع را تایید میکنید؟
فکر نمیکنم اینگونه باشد به دلیل اینکه جانشین خانم ابتکار، آقای کلانتری است، با سابقهای که از ایشان درمورد تبلیغ علیه سدسازی و علیه سد گتوند دارم، ممکن است سدسازی سخت تر هم شود به دلیل این که خانم ابتکار خودش در دوره ریاست سازمان محیط زیست مجوز زیستمحیطی بسیاری از این پروژههای مطرح را صادرکردند و بعید میدانم مشکلی با وزارت نیرو آقای بیطرف و خانم ابتکار میبود، شاید این مشکل با آمدن آقای کلانتری بیشتر باشد.
حال که صحبت از بازگشت آقای بیطرف به وزارت نیرو است، آیا تمایل به رفتن به وزارت نیرو دارید؟
من اکنون در بخش خصوصی هستم و به امید خدا همین جا خدمتم را ادامه میدهم.
بخش نظردهی بسته شده است..