خشکیدن قناتهای کویر
«محمدمهدی جوادیانزاده»، دکترای عمران با گرایش مدیریت منابع آب و کارشناس مسائل آب، که مدتها مدیریت مرکز ملی باروری ابرها را برعهده داشته و اکنون نیز مدیرعامل شرکت آب منطقهای یزد است، در گفتوگو با همشهری به تشریح وضعیت قناتها و فناوری قنات در کویر پرداخته است که میخوانید.
- مهمترین ویژگیهای قنات، به عنوان روشی پایدار برای تامین آب در کویر شامل چه مواردی است؟
به نظر میرسد «قنات» و فناوریها یا مهارتهای مرتبط با آن را بتوان از دو جنبه کلی و عمومی مورد دقت و بررسی قرار داد: نخست، نگاهی تاریخی و فرهنگی به قنات و میراث بزرگی است که از نظر سازهای یا فرهنگ مدیریت مشارکتی و مباحثی از این دست، حول و حوش قنات شکل گرفته و تمدن کاریزی را شکل داده است.
به نظر میرسد امروزه با مطرح شدن مباحثی چون گردشگری قنات یا ثبت جهانی این سازه، شاهد توجه بیشتری به قنات بهعنوان یک میراث بزرگ تاریخی هستیم.
اما جنبه دیگری که بیشتر به موضوع این گفتوگو مرتبط است، نگاه به قنات بهعنوان یک منبع یا روش تامین آب در مناطق خشک و نیمهخشک است. از این جهت باید توجه داشت قنوات کارآمدی خود را در طول تاریخی بسیار طولانی و برای هزاران سال به نمایش گذاردهاند.
تقریباً همه فناوریها و تکنیکهای همزاد قنات از میان رفتهاند، اما قنات هنوز زنده است و دلیل اصلی آن سازگاری و مبتنی بودن فناوری آن بر طبیعت است. در واقع قنات هیچ بار اضافهای را به طبیعت تحمیل نمیکند، بلکه سیستم قنات، کاملا خود را با طبیعت مطابقت داده و همین امر، دلیل اصلی پایداری آن است.
کافی است توجه کنیم در دهههای اخیر با گسترش استفاده از فناوری چاههای عمیق و موتور پمپها چه هزینههایی بر طبیعت تحمیل شده و در نتیجه با چه مشکلاتی مواجه شدهایم. کاهش سطح مخازن حیاتی آب، شور شدن آب، نشست زمین و تهدید جدی کشاورزی و حتی حیات در مناطق کویری از مشکلاتی است که امروزه در اثر استفاده بیمهار از فناوریهای جدید و تحمیل بار اضافه به طبیعت با آن مواجه شدهایم.
فناوری موتور پمپها در ذات خود با طبیعت همراه و هماهنگ نیست و باید از ابزارهای قانونی یا دیگر اهرمهای اجباری برای کنترل برداشت استفاده کنیم؛ اما در مورد قنات اینگونه نیست.
قنات و کشاورزانی که با این نظام کار میکنند نوعی سیستم خودکنترلی دارند و به طور طبیعی، کشتهایی متناسب با محیط و میزان بارش را انتخاب میکنند و سطح زیر کشت را نیز با آن هماهنگ میکنند. اما در کشاورزی با موتور پمپها میبینیم که چطور محدودیتهای زندگی در کویر در این سالها فراموش و به طور بیسابقهای به سطح زیر کشت محصولاتی پر آبخواه اضافه شد. در نتیجه ناگهان با خشک یا شور شدن چاهها، دچار مشکلات عدیدهای شدیم که قطعا راهحلهایی کوتاهمدت برای آن متصور نیست. بر این اساس مهمترین ویژگی قنات را مبتنی بودن آن بر طبیعت میدانم که ضامن کارآمدی و پایداری آن است.
- از جوانب مدیریتی یک قنات و سنتهای فرهنگی این حوزه که با بخش مدیریت منابع آبی ارتباط مییابد بگویید.
قناتها نهتنها از نظر سازهای و فنون احداث یک شاهکار محسوب میشوند، بلکه از نظر نظام مدیریتی نیز بسیار قابل توجه هستند. یک قنات توسط کاربران و در یک سیستم مستقل و با ملاحظه منافع بلندمدت کاربران، مدیریت میشود. درواقع مدیریت یک قنات هیچ هزینهای برای دولتها نداشت و مردم با بیشترین بهرهوری و کمترین هزینه و بهصورت کاملا مشارکتی به مرمت و نگهداری و بهرهبرداری از آن اقدام میکردند.
امروزه سیستم مدیریت منابع آب در ایران تقریبا به طور کامل دولتی است؛ به همین دلیل اولا پرهزینه و تاحدودی ناکارآمد است و گاه با مقاومتهایی برای اجرای تصمیمات و سیاستگذاریها در میان مردم مواجهیم. دولت در سالهای اخیر برنامههایی برای توسعه «تشکلهای آب بران» تدارک دیده است که در این جهت علاوهبر تجارب موفق جهانی، بهخوبی میتوانیم از میراث مدیریتی در قنوات نیز استفاده کنیم.
نکته دیگر که به بهرهوری نظام قنات برمیگردد آنکه در گذشته علاوه بر کشاورزی آب لازم برای آشامیدن و بهداشت نیز از همین محل تامین میشده است. مردم حتی در خانههای خود با «پاکنه»ها به آب قناتی که متعلق به دشتی در دور دست بوده است دسترسی داشتهاند. علاوهبر این بسیاری از تاسیسات عمومی و عامالمنفعه نظیر آبانبارها، حوضها و مساجد از سوی قنوات مشروب میشدند و آب قنات تنها اختصاص به کشاورزی نداشته است.
از همه مهمتر آسیابهای قدیمی است که در مسیر قناتها طراحی شده و تامین غذای روزانه بهعنوان یک نیاز حیاتی را بر عهده داشتهاند. به طور کلی، باید گفت ما در مدیریت قنوات با یک نظام خصوصی جامع و سیستم مدیریتی کارآمد و با بهرهوری بالا و کاملا متکی به مردم مواجه هستیم.
- وضعیت کنونی قنوات را در کشور چگونه میبینید؟
مردم و دولت برای چند دهه متمادی نسبت به قناتها بیمهر و بیتفاوت بودهاند و آثار این بیمهری طولانیمدت را بهسادگی میتوان از مشاهده وضع موجود قنوات، ملاحظه کرد. مهمترین مشکل کلی قنوات و بهطور خاص قناتهای دشتی در برابر قنوات هوابین تعدی به حریم آنها بوده است. این در حالیست که از سال ۱۳۰۹ قوانینی در دست داریم که ورود به حریم قنوات را محدود و ممنوع ساخته است. بر این اساس حفر چاهها در حریم قنوات، مهمترین دلایل خشکیدن یا در اصطلاح «فوت» قناتها محسوب میشود.
توسعه شهرها و قرار گرفتن زمینهای کشاورزی که توسط قنوات مشروب میشدهاند، در محدوده شهرها و علاوهبر این تغییر سبک زندگی و تغییر الگوی مشاغل و از میان رفتن نسبی کشاورزی معیشتی و به طور خاص کاهش بارندگیها، داستان غمانگیز قنات را رقم زده است.با این وجود باید توجه داشت که قنات هنوز زنده است و در حال حاضر در استانی خشک و کویری چون یزد، حدود ۱۸ درصد از آب مصرفی در بخش کشاورزی از طریق قنوات تأمین میشود.قطعا به مدد برنامههای مرمت و احیای قنوات میتوان به آینده قناتها امیدوار بود و دلیل اصلی آن چنانچه ذکر شد، سازگاری این فناوری با اقلیم خشک و بهویژه در فلات مرکزی است.
- به نظر شما در شرایط کنونی و به طور خاص با توجه به تغییر الگوی نیازمندیها، امکان تعریف کاربریهای جدیدی برای قنوات وجود دارد؟ این راهبرد را تا چه اندازه در احیای قنات ضروری میدانید؟
حتما چنین امکانی وجود دارد و لازم است به طور جدی و عملیاتی مورد توجه قرار گیرد. آب شرب در برخی شهرهای کوچک و حتی روستاها به کمک قنات انجام خواهد شد.
برخی صنایع و بهویژه صنایع بزرگ نیز با توجه به حجم بالای سرمایه لازم برای احیای قنات، میتوانند از این مکان استفاده کنند. وقتی برخی صنایع بزرگ حاضر هستند که آب را با سرمایهگذاری سنگین از خلیجفارس منتقل و یا برای جمعآوری، انتقال و تصفیه فاضلاب شهری سرمایهگذاری کنند تا بتوانند پساب حاصله را در صنعت مورد استفاده قرار دهند، چه بسا در برخی موارد بتوان با استفاده از این حجم کلان از سرمایهگذاری، از قنوات بهعنوان گزینهای جایگزین استفاده کرد. همچنین شهرداریها برای مصارف آب در فضای سبز شهری در پارهای از موارد میتوانند از قناتهای قدیمی استفاده کنند که قابلیت احیا دارند.
احداث نیروگاههای کوچکمقیاس یا میکرو در مسیر قنوات برای تأمین برق خارج از شبکه نیز از کاربریهای قابل بررسی محسوب میشود.
- بهعنوان یک کارشناس در حوزه آب که سالها تجربه اجرایی نیز داشتهاید، برای احیای قنوات یا به عبارت دیگر، استفاده بیشتر و بهتر از این فناوری بومی در روزگار کنونی چه پیشنهادی دارید؟
به اعتقاد من، قنات به دلیل الگوی برخاسته از طبیعت میتواند پایدار بماند و جایگاهی بهتر از شرایط کنونی بیابد. در این مسیر در مرحله اول تغییر نوع نگاه به قنات لازم است. قنات را باید مانند یک خط انتقال آب و نه لزوماً یک ابزار کشاورزی در نظر گرفت.
اگر قنات را یک منبع تامین آب بدانیم، از دوگانگی موجود و آزاردهنده کنونی در مدیریت آن نیز رهایی خواهیم یافت. وزارت نیرو بهعنوان متولی تامین و حفاظت از منابع آب و مرجع صدور امتیاز بهرهبرداری از منابع آبی، هیچ دخالت و نظارتی در مدیریت قنوات ندارد. آثار منفی این دوگانگی کاملا در عمل آشکار و بینیاز از توضیح است.
یکی دیگر از راهبردهای مورد تأکید، تصمیم قاطع و حضور و حمایت جدی دولت از عملیات مرمت و احیای قنوات است. در این زمینه هم در طرح کلان و ملی «احیا و تعادلبخشی منابع آبی» و هم در برنامه ششم توسعه راهبردهایی برجسته و سیاستهایی پررنگ را شاهد هستیم.موضوع مهم دیگر، ایجاد و تقویت «تشکلهای آب بران» است. ما نیازمند سپردن امور مدیریتی منابع آبی به مردم و آب بران هستیم. مدیریت قنوات الگوی خوبی از مدیریت مردمی و مشارکتی است. تشکل آب بران که در قالب طرح ملی «احیا و تعادل بخشی منابع آبی» اجرایی شده و توسعه خواهد یافت، میتواند در مناطقی چون استان یزد به طور جدی بر حفظ و احیای قنوات اثرگذار باشد.
آخرین نکتهای که به نظر میرسد و در سوال قبلی نیز بر آن تأکید شد تعریف کاربریهای جدید برای قنوات مثلاً در حوزه آب شرب یا آب شهری و همچنین تأمین آب صنایع و در نتیجه هدایت سرمایههای کلان مالی برای احیا و مرمت قنوات است. البته در صورت تعریف کاربریهای عمومی، میتوان از ظرفیت بزرگ و سرمایه «خیران» نیز در حوزه آب استفاده کرد. چنانچه در گذشته نیز شاهد موقوفات زیادی از محل داراییهای مردمی برای تأمین آب در جوامع شهری و روستایی بودهایم.
بخش نظردهی بسته شده است..