راه های جذب رای خاکستری ها چیست؟

شانس بیشتر روحانی برای به میدان آوردن قشر خاکستری جامعه

در اوج گرفتاری سازمان‌های سیاسی جناح راست، رهبران و مدیران این جریان سیاسی راهبرد نقد بی‌محابای دولت را برای پایین آوردن محبوبیت اجتماعی حسن روحانی و ناکارآمد نشان دادن دولت اعتدال در پیش گرفته‌اند.

به گزارش یزدی نیوز

 آنها با نیم‌نگاهی به رای روحانی در انتخابات سال ٩٢ و اعتقاد بی‌سند درباره ریزش رای رییس دولت بر این عقیده‌اند که می‌شود با تخریب دولت، رای روحانی را شکست و حداقل انتخابات ٩٦ را به دور دوم کشانید. اما در این میان آیا اصولگرایان همزمان با تلاش برای ناکارآمد نشان دادن دولت روحانی، برنامه‌ای و شانسی برای جلب و جذب آرای طبقه خاکستری جامعه دارند یا خیر؟ این پرسشی است که ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی اصولگرایان این‌گونه به آن پاسخ داده است: در انتخابات سال ٩٤ مجلس شورای اسلامی بخشی از قشر خاکستری اصولگرایان به میدان نیامدند. امکان و شانس به میدان آوردن قشر خاکستری توسط آقای روحانی بیشتر از اصولگرایان است.» به اعتقاد ایمانی اصولگرایان ظرفیت‌های اجتماعی خود را نشناخته‌اند اما با توجه به ریزش رای روحانی می‌توانند در انتخابات موفق باشند.

 
‌ ‌ چه سناریو‌هایی را در انتخابات ٩٦ محتمل می‌دانید؟
 
می‌توان پیش‌بینی کرد که در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آقای روحانی، یک نفر چهره اصلاح‌طلب و یک یا دو نفر چهره مستقل و یک یا دو نفر با یکدیگر رقابت کنند.
 
‌ اصولگرایان معتقدند که آرای آقای روحانی ریزش داشته است. آیا شما چنین اعتقادی دارید؟ اگر معتقدید ریزش داشته بر اساس کدام نظرسنجی رسمی این تحلیل را دارید؟ به نظر شما مصادیق این ریزش‌ها چیست؟
 
تنها اصولگرایان فکر نمی‌کنند آرای آقای روحانی ریزش داشته است، بلکه اصلاح‌طلبان نیز چنین عقیده‌ای دارند. بعضی نظرسنجی‌ها را برخی دستگاه‌های دولتی انجام داده‌اند. این تحلیل‌ها مبنی بر ریزش آرای آقای روحانی به استناد نظرسنجی‌ها نبوده است. مجموعه‌ای از نظرسنجی‌ها و مشاهدات میدانی که وجود دارد، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را به این نتیجه رسانده که آرای آقای روحانی ریزش داشته است.
 
‌ ارزیابی شما از موقعیت اجتماعی و سیاسی دو جناح اصلی کشور چیست؟ اصولگرایان در حال حاضر محبوبیت اجتماعی بیشتری دارند یا در دهه ٨٠؟ اگر افول کرده به چه دلایلی است؟
 
در انتخابات آتی فاکتور اصلی موثر آرای رییس‌جمهور فعلی است. این فاکتور تعیین‌کننده است. به این معنا که اگر قبول کنیم که آقای روحانی ریزش دارد، در این صورت خیلی اهمیتی ندارد که آرای اصولگرایان نسبت به سال ٨٠ ریزش داشته یا رویش. ممکن است به خاطر ریزش رای آقای روحانی مردم گزینه دیگری غیر از کاندیدای اصولگرا پیش پای خود نبینند.
 
‌ و البته یک گزینه پیش روی آنها نیز رای ندادن است؟
 
هرچقدر هم که مشارکت مردمی پایین باشد، به هر حال از صندوق‌ها یک رییس‌جمهور خارج می‌شود. هرچه مشارکت عمومی بیشتر باشد، امکان رای‌آوری آقای روحانی بیشتر خواهد بود چرا که رییس‌جمهور مستقر است. اگر میزان مشارکت در حد انتخابات ٩٢ نباشد احتمال این فرضیه که آقای روحانی برای پیروزی با مشکل مواجه شود، افزایش می‌یابد. اصولگرایان در مجموعه کشور نسبت به سال ٨٠ ریزش آرا داشته‌اند و در این تردیدی نیست. لیکن در انتخابات آتی بیش از اینکه ریزش آرای اصولگرایان تعیین‌کننده باشد، ریزش آرای آقای روحانی تعیین‌کننده است. اگر قرار بود رییس‌جمهور جدید و برای نخستین دوره انتخاب شود، اقبال اجتماعی به اصولگرایان بیشتر اهمیت داشت.
 
‌ از مهم‌ترین مباحث گروه‌های سیاسی در انتخابات جذب آرای خاکستری است. به نظر شما واکنش بخش خاکستری جامعه به کدام سمت خواهد بود؟ کار روحانی برای جلب این آرا راحت‌تر است یا جریان ضد دولت؟
 
نخستین پرسش این است که آیا می‌توان آرای قشر خاکستری را به میدان آورد؟ ممکن است پاسخ برخی به این سوال منفی باشد. این افراد عملکرد دولت و شرایط کشور را دلیل آن می‌دانند. اصلاح‌طلبان یک قشر خاکستری دارند و اصولگرایان قشر خاکستری دیگری. در انتخابات سال ٩٤ مجلس شورای اسلامی بخشی از قشر خاکستری اصولگرایان به میدان نیامدند. امکان و شانس به میدان آوردن قشر خاکستری توسط آقای روحانی بیشتر از اصولگرایان است.
 
‌ پایگاه اجتماعی اصولگرایان بیشتر در کدام طیف از اقشار و بدنه جامعه قرار دارد؟ آیا شناخت صحیح و دقیقی از پایگاه اجتماعی‌شان دارند؟
 
پاسخ به این سوالات نسبی است. قشرمتوسط به پایین اقتصادی در جامعه بیشتر گرایش به اصولگرایان دارند. به لحاظ فکری اقشار ارزشی، متدین و انقلابی گرایش به اصولگرایی دارند. اصولگرایان ظرفیت‌های اجتماعی خود را به خوبی نشناخته‌اند. آنها می‌توانند بیش از این پایگاه اجتماعی خود را بشناسند و آنان را برای به میدان آوردن انتخابات تحریک کنند.
 
‌ جریان اصولگرایی با چه شعارها و رویکردی باید وارد انتخابات ٩٦ شود؟ برخی از حامیان دولت معتقدند که جریان تندروی اصولگرا با راهبرد تخریب روحانی به دنبال پایین آوردن محبوبیت روحانی است و دلایلی بر این ادعا دارند. به نظر شما تخریب دولت دستاوردی برای اصولگرایان خواهد داشت؟
 
ما یک نکته قابل تاسف در همه ادوار انتخاباتی ریاست‌جمهوری داشته‌ایم و این بوده که عمده وزن تبلیغاتی نامزد‌ها روی نقاط ضعف دولت پیشین است. آقای روحانی هم در انتخابات سال ٩٢ چقدر از این اهرم استفاده کرد؟ در حالی که دولت قبلی تمام شده بود. در سیاست ایران همه از این اهرم استفاده می‌کنند. این موضوع فقط متوجه اصولگرایان نیست که به تعبیر شما دولت را تخریب می‌کنند. منتقدین بیشتر از اینکه خود را اثبات کنند، تلاش می‌کنند دولت قبلی را تخریب کنند. اصولگرایان در انتخابات آینده کمتر باید به نقد دولت یازدهم بپردازند و بیشتر توجه‌شان به این مساله باید باشد که چه امکاناتی در کشور موجود است و به مردم بگویند از این امکانات چه بهره‌برداری‌هایی می‌توان کرد.
 
‌ چهره‌های امتحان پس داده اصولگرا و کاندیداهای سابق این جریان سیاسی همچون قالیباف و جلیلی چقدر شانس پیروزی دارند؟ آیا می‌توانند رقابتی جدی با روحانی داشته باشند؟
 
پایگاه اجتماعی آقای روحانی را در حدی ضعیف می‌دانم که ممکن است برخی کاندیداهای اصولگرا شانس موفقیت بالایی نسبت به آقای روحانی داشته باشند. نه به این خاطر که این کاندیداها برنامه‌های قوی داشته باشند بلکه به خاطر ضعیف شدن پایگاه اجتماعی آقای روحانی.
 
‌ به نظر شما جبهه مردمی نیروهای انقلاب که به تازگی آغاز به کار کرده می‌تواند نقش لویی جرگه یا پارلمان اصولگرایی را ایفا کند؟
 
بنا بر این است که نوعی حرکت جمعی که نامش می‌تواند پارلمان اصولگرایی – البته نه به معنای دقیق کلمه اما با کمی اغماض- باشد، توسط این جبهه صورت گیرد. نوعی گردهمایی عمومی متشکل از طیف‌های متعدد اصولگرا بنا است که تشکیل شود. این حرکت را در صحنه سیاسی کشور بسیار مفید می‌دانم. اگر دو جناح کشور بتوانند عمق حرکت خود را بیشتر کنند، به نفع دموکراسی در کشور است. اینکه دو جناح سیاسی کشور تلاش کنند تا تصمیمات را به جای تمرکز در پایتخت در همکاری نیروهای سیاسی کل کشور بگیرند، می‌تواند بسیار موثر باشد. چنین اقداماتی برای دو جناح سیاسی در کشور لازم است. از همین‌رو باید تلاش کرد تا چنین اقداماتی گسترش یابد.
روز نو

بخش نظردهی بسته شده است..