آیا وحشی بافقی گور به گور میشود؟
خبر انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق باعث شد تا واکنشهایی نسبت به آن به وجود بیاید.
به گزارش یزدی نیوزخبر انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق باعث شد تا واکنشهایی نسبت به آن به وجود بیاید. براساس خبری که یکی از خبرگزاریها روز گذشته منتشر کرد،سخنگوی شورای اسلامی شهر بافق اعلام کرد که در نشست اخیر سرپرست فرمانداری و اعضای شورای شهر بافق با معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق مطرح شده است.
اگر چه در طول تاریخ با جابهجایی آرامگاه چهرههای شاخص روبهرو بودهایم این اتفاق بدلیل وصیت متوفی، نامتناسب بودن محل دفن با شان آن شخصیت تا قرار گرفتن محل دفن در دریاچه سد تازه آبگیری شده، اتفاق افتاده است. در این میان جابهجایی آرامگاه خیام از این مثالهاست. خیام پس از مرگ در گورستان «حیره» نیشابور که گورستان عمومی شهر بوده است دفن میشود. این آرامگاه اولیه در ضلع شرقی امامزاده محروق در داخل یک اتاقک ایوان مانند قرار داشت و تا سال ۱۳۱۳ شمسی به همین شکل بود تا اینکه گروهی از مسئولان، مستشرقان و خاورشناسان برای افتتاح آرامگاه فردوسی قصد عزیمت به توس میکنند و تصمیم میگیرند در بین راه به مقبره خیام نیز بیایند، آن زمان دولت ایران به خاطر نامناسب بودن آرامگاه خیام تصمیم به ساخت یک بنای یاد بود میکند که هم اکنون این بنای اولیه در میدان خیام واقع شده است. سالها این بنای یادبود میماند تا اینکه به این نتیجه میرسند این بنای یادبود مناسب شان خیام نیست اما از آنجایی که آرامگاه اولیه خیام در کنار امامزاده محروق بود امکان نداشت دو بنای بزرگ کنار هم باشند در نتیجه در سال ۱۳۳۸ احداث آرامگاه کنونی شروع میشود و در سال ۴۱ به پایان میرسد، بنای یادبود قبلی خیام به نقطه دیگر شهر به نام میدان خیام انتقال داده میشود. پس از نبش قبر آنچه از اسکلت خیام مانده بود که البته چیز زیادی نبوده و گزارش شده که بزرگترین استخوان از بند انگشت هم تجاوز نمیکرده را در داخل پارچه و سپس صندوقچه فلزی میگذارند و آن را به آرامگاه کنونی انتقال میدهند؛ بالاخره این آرامگاه در سال ۴۲ توسط پهلوی دوم افتتاح میشود. مورد دیگری که در این انتقالها مشهور است، انتقال آرامگاه نیما یوشیج از تهران به یوش، زادگاهش بود. این انتقال در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش، انجام گرفت و او را درحیاط خانه محل تولدش به خاک سپردند. با این حال انتقالهایی هم بوده که به انجام نرسیده است؛ انتقال آرامگاه ملاصدرای شیرازی از بصره به شیراز یکی دیگر از این اتفاقهاست که محقق نشد. اگر چه کسانی که به دنبال چنین کارهایی هستند، مثالهایی چون نیما یا خیام را بهانه میکنند، اما سوال اینجاست که چه سودی از این جابهجاییها عاید فرهنگ یک شهر میشود؟
اطلاعرسانی چنین خبرهایی از مسئولان در رسانهها، باعث تشویش اذهان عمومی میشود و گاه بیشتر منجر به دادن بهانهای به دست عدهای برای فضاسازیهای غیرواقعی میشود. به نظر میرسد اطلاعرسانی چنین اخباری باید زمانی انجام بگیرد که طرحی تصویب شده باشد اما باید دید مسئولان استان یزد و شهر بافق چه تصمیمی درباره این جابهجایی و تبعات آن خواهند گرفت.
بخش نظردهی بسته شده است..