معمای اردوگاه پراکنده اصولگرایان/ از رقابت سرد تا معامله با احمدی نژاد
اصولگرایان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، روی دو فضای محتمل در حال بررسی هستند.
به گزارش یزدی نیوفضای نخست، فضای رقابتی است. تجربه ثابت کرده است که هر چقدر فضای انتخابات، رقابتی تر و هیجانی تر شود، میزان مشارکت بالاتر می رود و طیف های خاکستری جامعه نیز به حضور در انتخابات ترغیب می شوند.
در چنین وضعیتی، بسیاری از افراد رأی سلبی می دهند، بدین معنا که به گزینه ای رأی می دهند تا گزینه دیگر، رأی نیاورد.
نمونه بارز این وضعیت را می توان در همین انتخابات گذشته دید که حضور سعید جلیلی در انتخابات باعث شد بسیاری از ایرانیان از بیم ریاست جمهوری او و تشدید تحریم ها، به رقیب طیف مقابل رأی دهند و روحانی رئیس جمهور شود.
بنابر این، ورود به انتخاباتی که حجم رقابت در آن بسیار جدی باشد، برای اصولگرایان ریسک بالایی دارد واز همین رو احتمالاً تمایلی به تشدید فضای رقابتی در انتخابات ندارند و خواستار فضای نه چندان رقابتی و یک انتخابات نسبتاً سرد هستند؛ آنها در یک انتخابات حداقلی که رقیب نتواند آرای خاموش را به میدان بیاورد، امید بیشتری برای رأی آوری دارند.
در چنین وضعیتی بهترین وضعیت برای اصولگرایان این است که در یک فضای سرد انتخاباتی با کاندیدای واحد حاضر شوند.
وحدت کاندیدا، هر چند آرزوی اصولگرایان است اما مدت هاست که بدان نائل نشده اند، کما این که در انتخابات گذشته، آنها با کثرت کاندیداها آمدند و همگی هم شکست خوردند.
در این دوره نیز لااقل تا کنون نشانه ای از توانایی جریان اصولگرا برای رسیدن به کاندیدای واحد دیده نمی شود.
در این میان، برای سنگین تر کردن آرای سبد رأی اصولگرایان، آنها در صدد معامله با احمدی نژاد بر می آیند. احمدی نژاد به دلایل متعدد پوپولیستی، سبد رأی خود را دارد. بخش عمده ای از این آرا، قابل انتقال به غیر نیستند ولی گروهی از هواداران او این ظرفیت را دارند که در رأی دادن، از احمدی نژاد تبعیت کنند و به گزینه مورد تأیید وی رأی دهند.
در صورت جوش خوردن این معامله، بخشی از سبد رأی احمدی نژاد به صندوق کاندیدای اصولگرایان خواهد رفت و در مقابل، احمدی نژاد در دولت بعدی سهیم خواهد شد و از بابت پیگیری آنچه در گذشته مرتکب شده، خیالش آسوده خواهد بود.
البته اگر احمدی نژاد در نظر داشته باشد که در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا شود، بعید است که زیر بار چنین معامله ای برود و احیاناً ترجیح خواهد داد در آن سال، با کاندیدایی جز رئیس جمهور مستقر رقابت کند.
در مجموع باید گفت که اصولگرایان با معمای پیچیده ای در انتخابات آتی مواجه اند به ویژه آن که خودشان از سال های وحدت، بسیار فاصله گرفته اند و هم اینکه به گروه های متعدد و ای بسا مخالف هم تبدیل شده اند؛ فقدان لیدر دارای کاریزما در این جریان سیاسی نیز مزید بر علت است تا اوضاع این جریان، وخیم تر شود.
با همه این ها، آنچه در نهایت می تواند همه تحلیل ها را جابجا کند، حضور مردم در پای صندوق های رأی است؛ حضوری که در سال ۹۲ رخ داد و نتیجه اش لغو قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران بود… اردیبهشت ۹۶ و آغاز فصل دیگری از سرنوشت ما ایرانی ها، نزدیک است.عصر ایران
بخش نظردهی بسته شده است..