دلایل ممنوع الفعالیت شدن سعید راد
به گزارش یزدی نیوزبرنامه سینمایی هفت، با عبورِ معنادار از جشنواره فیلم مقاومت و کماهمیت خواندن این جشنواره همچون جشنوارههای داخلی، به سینمای مقاومت و دفاع مقدس پرداخت و در این زمینه، بهروز افخمی با سعید راد به گفتوگو پرداخت، عماد افروغ درباره سینمای دفاع مقدس سخن به میان آورد و در آخر «ایستاده در غبار» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
او در بخشی دیگر از اظهاراتش عنوان کرد: بازیگر باید از جایی شروع کند و این شروع فعلا کلاس های بازیگری است. اما بیشتر از همه این چیزها این استعداد باید در وجود فرد باشد. من زمانی که خارج از ایران زندگی می کردم هیچگاه ورزش را رها نکردم و همین آمادگی جسمانی سبب شد تا مجدد به سراغم بیایند.
این بازیگر سینما درباره جایگاه سینمای ایران گفت: ما خیلی بی لیاقتیم. چرا این لیاقت و عظمت ایرانی و غیرت ملی ما در سینما مستتر نیست؟ من اینجا به عنوان یک شهروند از ایران دفاع می کنم. جوانان ما امروز در حوزه های مختلف علمی جهان را فتح کرده اند یا در حوزه سیاسی وزاری کشورهای مختلف جلوی وزیر خارجه ما زانو می زنند، اما در حوزه سینما عقبیم. چرا انقدر سینمای ما کوچک است؟ سوژه ای جز فحشا، فقر و اعتیاد نداریم؟ چون سینمای ما با واسطه فیلم درست می کند. بین کارگردان و تهیه کننده نباید واسطه ای باشد تا به سوژه ها به طور واقعی بپردازند.
راد درباره جایگاه سینمای ایران گفت: ما هنوز برای جشنواره هایمان در آن سوی آب تبلیغ نداریم. ما هنرپیشه ای داشتیم که در فستیوال برلین جایزه بهترین بازیگر را گرفته است. همین جایزه کن. من معتقدم ما دیگر ظرفیت نقدی که همراه با جنگ باشد را نداریم. آقای فراستی را من می شناسم و قبول دارم و بسیار باسواد است. اما من اینگونه نقد را نمی پذیرم که یک نفر موافق و یک نفر موافقم بنشینند و دعوا کنند. نقد نوشتاری ست. آقای فرهادی به هر حال فیلمساز معتبر ماست و به من برمی خورد که به نوعی به او توهین شود.
او تاکید کرد: من برای فیلم «دوئل» در فستیوال های بوسان کره جنوبی بودم. یکی از منتقدان خارجی به من می گفت این فیلم را شما نساختید. ممکن نیست! من می گفتم باور کن چنین فیلمی با این حجم پروداکشن را یک نفر به تنهایی ساخته و این خیلی توانمندی بزرگی است اما آن را در سطح جهان تبلیغ نمی کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: اگر جنگ ذیل گفتمان انقلاب اسلامی تعریف می شود که می شود و فیلمساز ما درد جنگ را دارد، پس باید درد پس از جنگ را نیز داشته باشد. چون مسئله اصلی او آرمان های این انقلاب است و من این مسئله را تنها و بیشتر از همه در آقای حاتمی کیا دیده ام. جنگ قطعا بدون آسیب نبوده است. کسی این را نمی تواند کتمان کند. همانطور که امام (ره) نیز فرموده اند. اما چیزی در جنگ وجود داشت که از این مسئله سر بود. انسجام درونی و وحدت ملی، احیای دولت و ملت سازی، بهترین الگوی اقتصاد مقاومتی و مرگ آگاهی از برکات جنگ بود.
در ادامه فراستی ادعای دیگری کرد و نقل قولی را به مهدویان نسبت داد که او به کل این نقل قول را تکذیب کرد: تو به گفته خودت اسطوره زدایی و تقدس زدایی از جنگ می کنی. این اتفاق چه چیز از جنگ باقی می گذارد؟ تو نیتی داری که بگویی این آدم یک کودکی و نوجوانی عادی دارد که به یک فرمانده بزرگ تبدیل می شود. اما در فیلم چه می بینیم که این کودک توخود و تندرو را به فرماندهی بزرگ تبدیل کند؟ به هرحال انقدر اوضاع فیلمسازی بد است و فیلم های حال حاضر سینمای ایران افتضاح است که این فیلم جز سه فیلم برتر است.
مهدویان به کنایه به فراستی گفت: همین که فراستی فیلم من را جز سه فیلم برتر فجر می داند جایزه بزرگی برای من محسوب می شود و بزرگتر از جایزه ای بود که امشب در اختتامیه جشنواره مقاومت کسب کردم. نمی خواهم جایزه مقاومت را کم جلوه دهم اما انقدر انتخاب فراستی برای من بزرگ است. شما راجع به مستند «آخرین روزهای زمستان» هم این نظر را داشتید. اما من تمام تلاشم را کردم تا صحنه های جنگی به خوبی بازسازی شود تا قابلیت تاثیرگذاری خوبی داشته باشد. حتی یکی از فرماندمان باسابقه جنگ پس از دیدن فیلم به من گفت واقعا این صحنه ها بازسازی است؟ کاملا مشابه عملیات واقعی درآمده است!
به گزارش «تابناک»؛فراستی در عین حال کوتاه نیامد و در مقام عقل کل ظاهر شد و گفت: این را تو بخوبی بلدی که صحنه ای را بازسازی کنی که به عین واقعیتش نزدیک شود. اما چه چیزی این صحنه به واقعیت نزدیک شده است؟ از سطح دوربین و قاب این را درک می کند که: «این چقدر شبیه همان عملیات است.» آن چیزی که در تصویر مسئله توست، اساسا کهنگی منصوعی تصویر است. لنز، نگاتیو و… به نوعی مصنوعی سعی در کهنه شدن داشته است. در «آخرین روزهای زمستان» این حس بهتر منتقل می شد.
مهدویان پاسخ داد: اما ما چنین کوششی نکرده ایم و این حس و خط و خش های روی تصویر برای خود نگاتیو و لنز است و ما چیزی را به طور مصنوعی به آن اضافه نکرده ایم. قبول دارم که در «آخرین روزهای زمستان» این حس وحدت بیشتر بود. به طور کلی من به دنبال این هستم تا احساسات جانبدارانه و پیش فرض های غلط در سینما دفاع مقدس را تغییر دهم و قبول ندارم. اینکه همیشه باید همسری از شهید شدن شوهرش خوشحال باشد. یا فردی از قطع شدن پایش خوشحال است. به نظرم باید واقع بینانه تر سراغش رفت
بخش نظردهی بسته شده است..