صراف یزدی چگونه در دام سارقان افتاد:

روزهای مبهم و تلخ صراف یزدی بعد از حمله سارقان

شما دلار تقلبی دارید و باید همراه ما بیایید. پدرم با دیدن لباس پلیس و دستبند و بی‌سیم، به او اعتماد کرده و سوار ماشین می‌شود.

به گزارش یزدی نیوزآرش نجاریان، پسر مرد صراف یزدی که به‌طور معجزه آسایی از مرگ نجات یافته بود ،گفت:پدرم ساعت ٤ بعد از ظهر روز چهارشنبه ۱۷ شهریورامسال صرافی را تعطیل کرده و سوار بر خودرواش به سمت خانه حرکت می‌کند،اما در بلوار صفائیه مرد جوانی که لباس پلیس به تن داشت جلوی پدرم را گرفته و به او می‌گوید: شما دلار تقلبی دارید و باید همراه ما بیایید. پدرم با دیدن لباس پلیس و دستبند و بی‌سیم، به او اعتماد کرده و سوار ماشین می‌شود.
 وی گفت:همان موقع نیز همدستش با لباس شخصی از پشت درخت‌ها بیرون آمده و پشت فرمان ماشین پدرم نشسته و حرکت می‌کند. آنها به سمت خروجی شهر یزد و به طرف جاده مهریز حرکت کردند. زمانی که پدرم می‌پرسد چرا به خارج از شهر می‌رویم می‌گویند مقر ما آنجاست. در بین راه دو مرد جوان از پدرم در مورد گاوصندوق، کلیدها و سایر موارد می‌پرسند و از آنجا که آنها مأمور به نظر می‌آمدند پدرم اطلاعات را در اختیار‌شان می‌گذارد.
وی در عین حال در شبکه های اجتماعی ادامه داده است :ولی همان موقع تغییر مسیر داده و وارد یک فرعی می‌شوند بعد از طی مسافتی خودرو را نگه داشته و پدرم را تهدید می‌کنند اگر می‌خواهی زنده بمانی باید ٥٠ میلیون تومان به ما بدهی. پدر نیز موافقت کرده و از آنها مهلت می‌خواهد اما دو مرد جوان با چاقو به گردن و قفسه سینه‌اش ضرباتی می‌زنند و در حالی که دست‌هایش را قپونی بسته بودند او را در بیابان رها می‌کنند. بعد هم آنها سوار بر خودروی پدرم می‌شوند و با این تصور که او فوت می‌کند پدرم را همان‌جا رها می‌کنند.
 اما بعد از رفتن آنها، پدرم با گوشی تلفن همراهی که در جیبش بوده والبته تبهکاران تصور می‌کردند داخل ماشین است با من تماس گرفت. حالش خیلی بد بود و نمی‌توانست بخوبی صحبت کند.
نجاریان افزود:با این حال از روی جی‌پی‌اس گوشی‌اش محل حضور پدرم را بعد از ١٥ دقیقه پیدا کرده و با اورژانس به کمکش رفتیم. بلافاصله هم با پلیس تماس گرفتم. از آنجا که کلیدها و مدارک پدر به سرقت رفته بود احتمال می‌دادیم که مغازه را سرقت کنند و برای همین پلیس فوراً خود را به آنجا رساند. پدرم بعد از ١٢ روز بستری شدن در بیمارستان بالاخره ترخیص شد. خودروی پدرم نیز چهار روز بعد در خیابانی پیدا شد.

تابناک

بخش نظردهی بسته شده است..