جدال بیپایان قانونگرایی و خودکامگی
اول: صورت مساله ساده است. در قوانین جاری کشور برگزاری کنسرت پیشبینی شده و ساز و کار مربوط به آن هم تعبیه شده. حالا عدهای به هر دلیلی مخالفند با برگزاری کنسرت موسیقی. خاص یک شهر و دو شهر هم نیست. مخالفان بر خواسته خود اصرار میکنند. زورشان هم در بسیاری موارد میرسد و کنسرتهای موسیقی را با شیوههایی غیر از آنچه در قانون پیشبینی شده، لغو میکنند. بحثشان هم نوع خاصی از موسیقی نیست. حتی بعید نیست اصیلترین موسیقیهای این سرزمین را نیز که ریشه در عمق وجود آدمیانِ زیسته در طول تاریخ این کشور دارد، تاب نیاورند. با این حال جایی که به سودشان باشد، ممکن است به موسیقی مجال بروز دهند. زمان تبلیغات انتخابات در حمایت از کاندیدای مورد نظرشان یا روزی دیگر به نام شهدا در میدانی از میادین شهر بدون هیچ مجوز قانونی.
دوم: میشود بسیاری تناقضات را در گفتار و رفتار این افراد برکشید. از استانداردهای دوگانهشان در زمان دولتهای مختلف تا تاکیدات بسیاری از مراجع تقلید از جمله امام و رهبری بر وجوب رعایت قوانین حکومت اسلامی و تقدم آنها بر احکام اولیه. اما ترجیح میدهم به جای اینها که از فرط تکرار و بیاثری حکایت سنگ شده و میخ آهنین، گذری به تاریخ نه چندان دور این سرزمین بزنم.
سوم: کشور و جامعه ما تجربه زیادی از قانونمداری ندارد. تا بوده حکام و سلاطین خودمحوری بودهاند که به پشتوانه زورشان و قدرتشان در تحمیل مجازات، آنچه را که دلخواهشان بوده به کرسی مینشاندند و بیهیچ معیار محکمی ممکن بود هر روز سازی نو کوک کنند و مملکت را به ساز جدیدشان برقصانند. تازه ۱۱۰ سال است که با همت روشنفکران و برخی علما و بخشهای مختلف جامعه، با به ثمر نشستن انقلاب مشروطه این کشور صاحب قانون شده.
چهارم: مشروطهطلبان شاید زیاده از حد خوشبین بودند که گمان میکردند با تصویب قانون و استقرار مجلس، میتوان پایان خودکامگیها را جشن گرفت. واقعیت اما این است که علیرغم توفیق نهضت مشروطه در تاسیس مجلس، تصویب قانون اساسی و تفکیک قوا از یکدیگر، در این کشور جدال میان خودکامگی و قانونگرایی هیچ گاه پایان نیافته. هنوز چندی از مشروطه نگذشته بود که فیل محمدعلیشاه هوس هندوستان خودکامگی کرد و مجلس را به توپ بست، چندی بعد رضاخان میرپنج با قلدری کودتا به راه انداخت و پهلوی دوم نیز سالها بعد با کودتایی دیگر در پی احیای سلطنت برامد و قانون را به محاق برد تا روزی که با انقلاب اسلامی بساطش برچیده شد.
پنجم: به نظر میآید که هوای تعلیق قانون و عمل بر اساس سلیقه شخصی هنوز در سر بسیاری از صاحبان زور هست و هواداران قانون همچنان راه درازی تا تحقق آرمان مشروطه دارند. آرمانی که در تمام نهضتها، جنبشها و انقلابهای مردمی یکصد سال اخیر پیگیری شده و علیرغم همه پیشرفتهایی که حاصل آمده، هنوز به آن درجه از تناوری نرسیده که مورد تعدی و دست اندازی زورمداران نامداراگر نباشد.
احمد طالبی/تابناک
بخش نظردهی بسته شده است..