موانع توسعه در یزد؛ چرا حرکت کند است؟

مهدی زمان زاده — یزد، این دیار کهن و اصیل، با پیشینهای پرشکوه در مهندسی آب، معماری پایدار و فرهنگ کار و تلاش، در دل کویر بالیده است. شهری که توانست در سختترین شرایط اقلیمی، حیات پایداری ایجاد کند، امروز در مسیر توسعه مدرن با چالشهایی روبروست که سرعت رشد آن را کند کرده است. فهم درست این موانع، نخستین گام برای برداشتن آنهاست.
نخستین مانع، نگاه محدود و محافظهکارانه برخی مدیران و تصمیمگیران است. در شرایطی که توسعه نیازمند جسارت، نوآوری و آیندهنگری است، در بسیاری از تصمیمات کلان یزد، سایه سنگین احتیاط و ترس از تغییر احساس میشود. این رویکرد محافظهکارانه باعث شده بسیاری از فرصتهای اقتصادی، فرهنگی و فناورانه از دست بروند یا با تأخیر جدی اجرایی شوند.
دومین مانع، ضعف در برنامهریزی بلندمدت و منسجم است. توسعه، حاصل برنامهریزی دقیق، هدفمند و هماهنگ میان بخشهای مختلف است. در یزد اما بارها شاهد بودهایم که پروژهها بدون پیوستهای فرهنگی، زیستمحیطی و اجتماعی اجرا شدهاند. این نبود نگاه جامع، باعث شده برخی پروژهها به جای ایجاد ارزش افزوده، بار اضافی بر دوش شهر بگذارند.
بحران منابع طبیعی، بهویژه آب، یکی دیگر از موانع جدی توسعه در یزد است. در شهری که آب همیشه کالایی استراتژیک و کمیاب بوده، مدیریت ناکارآمد مصرف آب و عدم تبیین سیاستهای بهرهوری پایدار، آینده توسعه صنعتی، کشاورزی و حتی جمعیتی را تهدید میکند. بدون راهکارهای خلاقانه در زمینه مدیریت آب، هیچ برنامه توسعهای دوام نخواهد آورد.
مهاجرت نخبگان نیز زنگ خطری بزرگ برای آینده یزد است. کمبود فرصتهای شغلی جذاب، ضعف در حمایت از کسبوکارهای دانشبنیان، و نگاه سنتی به کارآفرینی باعث شده بسیاری از جوانان مستعد، یزد را ترک کنند و در شهرهای بزرگ یا خارج از کشور به دنبال آیندهای بهتر باشند. این فرار سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی استان را تضعیف کرده و چرخه توسعه را کندتر کرده است.
از دیگر موانع، میتوان به فرسودگی زیرساختها اشاره کرد. حملونقل عمومی ناکارآمد، کمبود زیرساختهای فناورانه، و ضعف در نوسازی بافتهای فرسوده، چالشهایی هستند که توسعه شهری یزد را با کندی مواجه کردهاند. هرچند پروژههایی در این زمینه آغاز شدهاند، اما سرعت و کیفیت آنها متناسب با نیازهای امروز و فردای شهر نیست.
نگاه بخشی و عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرایی نیز مشکلی جدی است. توسعه، یک پازل بههم پیوسته است که بدون همکاری، همفکری و همگرایی همه بخشها به نتیجه نمیرسد. در یزد اما گاه شاهدیم که هر نهاد مسیر خود را میرود، بدون در نظر گرفتن نقشه راه کلی استان. این پراکندگی، منابع را هدر میدهد و انرژیها را بیثمر میکند.
از سوی دیگر، کمبود سرمایهگذاریهای بخش خصوصی، به ویژه در حوزههای نوآورانه و فناورانه، مانع بزرگی برای شکوفایی اقتصادی یزد است. فضای سرمایهگذاری همچنان بیشتر متکی بر پروژههای سنتی است و بستر مناسبی برای جذب کارآفرینان و سرمایهگذاران خلاق فراهم نشده است.
عدم توجه کافی به فرهنگ توسعه نیز نباید نادیده گرفته شود. توسعه تنها با ساختن پروژههای فیزیکی به دست نمیآید؛ بلکه نیازمند تغییر در نگرشها، باورها و فرهنگ عمومی است. آموزشهای توسعهمحور، ترویج فرهنگ گفتوگو، تحمل تفاوتها، و تشویق به مشارکت شهروندی باید به یک سیاست عمومی تبدیل شود.
در نهایت، باید گفت که یزد، با همه چالشهایش، همچنان شهری با ظرفیتهای بینظیر برای پیشرفت است. موقعیت جغرافیایی خاص، سرمایههای انسانی، میراث فرهنگی غنی و زیرساختهای اولیه، داراییهایی ارزشمند هستند که اگر با مدیریتی آیندهنگر و برنامهریزی منسجم همراه شوند، میتوانند یزد را به الگویی موفق از توسعه پایدار در دل کویر تبدیل کنند.
برای این مسیر، لازم است همه ذینفعان — مدیران، نخبگان، کارآفرینان، دانشگاهیان و شهروندان — دست به دست هم دهند، موانع را شناسایی کنند، در رفع آنها بکوشند و با نگاهی باز و افقی بلند، آیندهای شایسته برای این سرزمین کهن بسازند.
نویسنده: مهدی زمان زاده
بخش نظردهی بسته شده است..