کوتاه‌نظری برخی مدیران یزدی؛ مانعی جدی بر سر راه توسعه

مهدی زمان زاده — یزد، سرزمین قنات‌ها و خشت‌های طلایی، سال‌هاست که با افتخار در فهرست میراث جهانی می‌درخشد. اما این شهر کهن، با همه پیشینه غنی و استعدادهای انسانی ارزشمندش، در مسیر توسعه با چالش‌های جدی مواجه است. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، کوتاه‌نظری و نگاه محدود برخی از مدیران محلی است که ناخودآگاه یا آگاهانه، روند حرکت به سوی آینده را کند یا حتی متوقف می‌کنند.

کوتاه‌نظری، در ساده‌ترین تعریف، یعنی دیدن تنها منافع یا نتایج کوتاه‌مدت، بدون توجه به پیامدهای بلندمدت تصمیم‌ها و اقدامات. در فضای مدیریتی یزد، این نگاه در اشکال مختلفی ظهور کرده است؛ از بی‌اعتنایی به برنامه‌های توسعه پایدار گرفته تا ناتوانی در حمایت از طرح‌های خلاقانه و فناورانه. نتیجه این رفتار، چیزی نیست جز فرصت‌سوزی، مهاجرت نخبگان، و عقب‌ماندگی نسبی در مقایسه با استان‌های پویا و پیشرو کشور.

نمونه‌های این کوتاه‌نظری کم نیستند. در برخی پروژه‌های شهری، مدیران به جای نگاه کلان به آینده شهری یزد، تنها به حل مشکلات روزمره یا جلب رضایت کوتاه‌مدت مردم پرداخته‌اند. ساخت پروژه‌هایی بدون مطالعه دقیق زیست‌محیطی، بی‌توجهی به هویت فرهنگی شهر، و عدم اولویت‌بندی نیازهای واقعی جامعه، نشانه‌های آشکار این رویکرد است. بسیاری از پروژه‌های ناتمام، تصمیمات عجولانه، و طرح‌های فاقد انسجام، حاصل همین نوع مدیریت کوتاه‌بینانه است.

در حوزه اقتصاد نیز، عدم جسارت در پذیرش سرمایه‌گذاری‌های جدید و فناورانه، آسیب بزرگی به یزد زده است. مدیرانی که بیشتر به حفظ وضعیت موجود فکر می‌کنند تا ایجاد تحول، مانع ورود کسب‌وکارهای نوپا، شرکت‌های دانش‌بنیان، و ایده‌های نوآورانه شده‌اند. در حالی که یزد با داشتن نیروی انسانی تحصیل‌کرده، می‌توانست به یکی از قطب‌های اقتصاد نوآوری کشور تبدیل شود، اما محافظه‌کاری و ترس از تغییر، فرصت‌های طلایی را از بین برده است.

مسئله مهم دیگر، نگاه بخشی و غیرسیستمی برخی مدیران است. کوتاه‌نظری باعث می‌شود که هر مدیری تنها به مسئولیت محدود خود بیندیشد، بدون توجه به پیوستگی مسائل توسعه. به عنوان مثال، پروژه‌های عمرانی بدون هماهنگی با طرح‌های زیست‌محیطی، یا طرح‌های گردشگری بدون در نظر گرفتن ظرفیت زیرساخت‌های شهری، نشانه‌هایی از همین فقدان نگاه جامع است. توسعه، فرآیندی یکپارچه و به هم پیوسته است و نمی‌توان با نگاه‌های جزیره‌ای به موفقیت رسید.

عامل دیگری که کوتاه‌نظری را تشدید می‌کند، انتصابات غیرتخصصی و مبتنی بر روابط شخصی است. وقتی افراد نه بر اساس توانمندی حرفه‌ای، بلکه به دلیل وابستگی‌های سیاسی یا دوستی‌های فردی در مسند مدیریت قرار می‌گیرند، طبیعی است که چشم‌انداز بلندمدت قربانی مصالح کوتاه‌مدت می‌شود. مدیرانی که دغدغه ماندن بر صندلی خود را دارند، کمتر جسارت تصمیم‌های بزرگ و آینده‌نگرانه را پیدا می‌کنند.

باید پذیرفت که توسعه، نیازمند ریسک‌پذیری هوشمندانه، حمایت از ایده‌های نو، و نگاه به آینده‌ای فراتر از دوران مدیریت فردی است. یزد نیاز دارد که مدیرانش شهامت داشته باشند، طرح‌های زیرساختی بلندمدت را با وجود مشکلات مقطعی پیگیری کنند، سرمایه‌گذاری بر دانش و فناوری را در اولویت قرار دهند، و به حفظ و ارتقای میراث فرهنگی در کنار توسعه اقتصادی بیندیشند.

امروزه، در جهانی که تغییرات شتابان فناوری، اقتصاد و محیط‌زیست را شکل می‌دهد، کوتاه‌نظری دیگر یک ضعف ساده نیست؛ بلکه یک خطر بزرگ است که می‌تواند شهرها و جوامع را به عقب براند. شهرهایی که مدیران‌شان جسارت آینده‌بینی و برنامه‌ریزی استراتژیک دارند، در مسیر شکوفایی گام برمی‌دارند؛ در حالی که شهرهایی که در دام روزمرگی و محافظه‌کاری گرفتار می‌شوند، دیر یا زود جایگاه خود را از دست خواهند داد.

راه برون‌رفت یزد از این وضعیت، تغییر نگاه مدیریتی است. آموزش و توانمندسازی مدیران، توجه به شایسته‌سالاری در انتصابات، ایجاد نظام‌های ارزیابی عملکرد واقعی، و تشویق به تفکر آینده‌نگر، می‌تواند بخشی از این تغییر را محقق کند. همچنین رسانه‌های مستقل، نخبگان دانشگاهی، و نهادهای مدنی باید با نقد سازنده و مطالبه‌گری هوشمندانه، زمینه را برای اصلاح رویکردهای اشتباه فراهم آورند.

در پایان، باید یادآور شد که یزد، با همه ظرفیت‌های فرهنگی، تاریخی و انسانی‌اش، شایسته مدیریتی در تراز آینده است؛ مدیریتی که فراتر از منافع کوتاه‌مدت، به ساختن فردایی بهتر برای نسل‌های بعدی بیندیشد. آینده یزد در گرو این است که مدیران آن، به جای کوتاه‌نگری، افق‌های بلند را در چشم‌انداز خود قرار دهند و با شجاعت، راه توسعه‌ای پایدار و هوشمندانه را هموار کنند.

نویسنده: مهدی زمان زاده

بخش نظردهی بسته شده است..