نوشتاری درباره حضور مهاجرین؛ شهر یزد را دریابید

۳۲ سال پیش و در سال ۱۳۷۱ در نشریۀ گزارش  نوشتم:

« مهاجرت، شهر يزد را از هويّت اصلی خود انداخته و انبوهِ چهر‌ه‌های ناآشنا با رنگ و تيره‌های گوناگون در سراسر شهر يزد در آمد و شدند، روستاهای يزد خالی و بر جمعيّت شهرهاي آن افزوده شده، در مقايسه با گذشته، مراكز عمدۀ دانشگاهی در حال شكل‌گيری و قوام است، به حدّی كه بخش زيادي از غيربوميان اين شهر را دانشجويان شامل می‌شوند، اگر آب خلیج فارس هم به يزد برسد، باز اين شهر چهره‌ای دگرگون خواهد يافت، آن هنگام است كه بايد در كوچه – محلاّت يزد، دنبال يزدی اصيل گشت.»

اکنون چند سالی است به آن روز رسیدیم و در حال گذر از آنیم .این سوی تکیۀ امیرچقماق با انبوه معاودین عراقی روبه روییم که از دهۀ ۱۳۵۰خ پای به یزد نهاده اند و در این  ۵۰ سال جمعیّت عظیمی از آن ها به ویژه در برزن های خواجه خضر، پنبه کاران  و امیرچقماق زاد و ولد کرده و همچنان بین خودشان به زبان عربی و با مردم یزد به گویش یزدی سخن می گویند . برهمین سان است جمعیت کردهای عراقی مقیم یزد که آن هم در زمان ریاست جمهوری حسن البکر و به گاه درگیری دولت بعث عراق با کردها راهی  ایران و یزد شدند.

و در این سوی تکیه، انبوه جمعیّت افغانی ها هستند که از زمان فرمانروایی  ببرک کارمل و نور محمد تره کی در افغانستان در یزد ساکن شده اند و در میدان امیرچقماق جولان می دهند . اکنون نبض بازار میوۀ یزد و و غیره در دستان آن هاست و در کار رد وبدل کردن پول هستند. در بیشتر برزن های یزد به ویژه صدرآباد، محمود آباد، حسن آباد ،مریم آباد، اکرم آباد، اکرمیه،  طالقانی و غیره ساکن هستند. اکنون ساختمان سازی یزد در هر حرفه ای که فکر کنید دست آنان است. کوره پزخانه ها که قرق آنان است. در برخی برزن ها تعدادشان بر ایرانی ها به ویژه یزدی های می چربد و مدیران ارشد استان یزد را بدین باور رسانده که با رفتن افغان ها بی گمان ساخت و ساز در یزد تعطیل خواهد شد.

از دیگر سو، جنگ هشت سالۀ ایران و عراق، باعث کوچ هزاران نفر از مردم جنگ زده از استان های کردستان،  ایلام و خوزستان به یزد شد که بسیاری از آن ها پس از پایان جنگ ایران و عراق، هرگز به زادگاه خود برنگشتند.

همزمان، فراوانی کارخانه های گوناگون صنعتی در استان یزد در دهه ۱۳۶۰خ و  ارزان بودن زندگی در یزد باعث شد که بسیاری از مردم استان های گیلان ، مازندران و فارس به یزد بیایند. در کنار آن ها رشد خانه سازی در یزد باعث سرازیر شده مردم استان های آذربایجان شرقی، زنجان به یزد شد و تقریباً تمامی قیرکاران ، ایزوگام کاران و گچ کاران از این دو استان بودند.

موج دیگر، کوچ از سوی مردم خراسان به شهر یزد است به گونه ای که تقریباً بیشتر نانوایان به ویژه سنگگی پزان یزد، اهل مشهد هستند و باز در این چند ساله موج دیگری در پی خشکسالی سیستان و بلوچستان باعث هجوم مردم این استان به یزد شد و به دلیل ثروت خود ،خریدار خوب و دست به نقد خانه های خوب در یزد شدند و در همه جا پراکنده شدند و با لباس های بلوچی خود شاخص هستند. از این رو  اکنون چند سالی ا ست یزد را جزو استان های گران در ایران کرده است. اجاره ها و رهن ها و ارزاق سرسام آور شده است.حتی میوه و سبزی که از اصفهان می آید، بهایی چند برابر آن به نسبت اصفهان دارد.

همه این ها سخن  از ساکنان غیر بومی و ثابت شهر یزد بود . در کنار آن باید از انبوه بیمارانی سخن گفت که از استان های کرمان ، هرمزگان ، سیستان و بلوچستان ، خراسان جنوبی و دیگر شهرهای پیرامون استان یزد، راهی یزد شده اند، به گونه ای که در محوطۀ بسیاری از  بیمارستان ها ، درمانگاه ها و مطب پزشکان، حتی بیمارستان بسیار مجهز و خصوصی مرتاض به دشواری می توان یک یزدی را پیدا کرد و این بدان دلیل است که شهر یزد به دلیل وجود پزشکان کاردان و هوشمند خود اکنون نزدیک به دو دهه  است که قطب پزشکی ایران شده است.

از سویی به دلیل تجمع امکانات آموزشی ، اقتصادی،  تفریحی و پزشکی  و نیز خشک و بی آب شدن برخی روستاهای یزد، جمعیّت زیادی از روستاها و شهرهای استان یزد، حتی شهرها و روستاهای استان های اصفهان ( مانند نائین ، خور و بیابانک) کرمان ( مانند شهر بابک ، انار ، دهج و جوزم ) فارس (مانند اقلید ، بوانات و آباده) و خراسان جنوبی (مانند طبس و..) راهی شهر یزد شده اند .

سال هاست که نگارنده در بیشتر جاهای شهر یزد که می رود، خود را غریبه می بیند. دیگر سال هاست برند شهر یزد که عبارت از امانت و درستکاری بود از این دیار رخت بربسته است. آمار دزدی ، کلاهبرداری ، زندانی، طلاق و جنایت شهر یزد سال هاست به دلیل وجود همین غیر بومی ها صعودی شده است . در همین زمینه هم نگارنده در سال ۱۳۸۹ با نوشتن گفتاری با عنوان «یزدی ها مجرم نیستند»  اشاره به این اطلاق بد کرده بود، ولی گوش شنوایی نبود و شوربختانه وضع به این روز رسید که اگر دیر بجنبیم یا بجنبید نه از تاک نشان می ماند و نه از تاک نشان.که سخنوری شیرین زبان گفته :

در [شهر]، اگر کس است          یک حرف بس است

 

 

منابع استفاده شده:
*بشارت یزد ، ش 2287.

بخش نظردهی بسته شده است..