گفتگوی صمیمی با نجاتگر جانباز بافقی ماشاا… شمس الدینی
(اگرباز هم متولد شوم بازهم نجاتگر خواهم شد) شهرستان بافق دراستان یزد واقع شده و دارای آب وهوای متفاوت در دوفصل سال یعنی گرم و سوزان درتابستان و سرد وخشک درزمستان میباشد بااین حال آب و هوا کوچکترین اثری بر اراده آهنین نجاتگران و داوطلبان هلال احمر این شهرستان ندارد.
به گزارش یزدی نیوز به نقل از روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان یزد
جناب ماشاا… شمس الدینی یکی از نجاتگرانی است که در سال۸۵ وارد جمعیت شده و با فراگیری دوره های آموزشی –تخصصی جستجو و نجات درآوار،کوهستان،حمایتهای روانی دربلایا،اقدمات پیش بیمارستانی پشتیبانی درعملیات و…شرکت و سپس به عنوان یک نجاتگر متبحرفعالیت خودرا در واحد امدادونجات شهرستان بافق شروع وبه امدادرسانی مشغول میباشد.
ورزشکار. بااخلاق. مردم دوست و دوستدار محیط زیست میباشدعشق وعلاقه فراوانی به خدمت رسانی به نیازمندان و افراد درگیر با حوادث دارد .
درابتدا خودتان را معرفی نمایید: ماشاا… شمس الدینی متولد۱۳۵۰متاهل و دارای دوفرزند میباشم.
انگیزه شمااز پیوستن به جمعیت هلال احمر چی بوده؟
برادر شهیدم عباسعلی شمس الدینی درسال ۶۲ به عضویت سازمان جوانان هلال درآمده بود و بعنوان امدادگر درجنگ هشت ساله تحمیلی شرکت و درسال ۶۳ به درجه رفیع شهادت نائل گردید من نیزادامه دهنده راه برادرم شدم و با نام نویسی درجمعیت هلال احمر به خیل مشتاقان ایثار و خدمت رسانی پیوستم.اگر باز هم متولد شوم باز هم نجاتگر خواهم شدزیرا خدمت و کمک به مردم به من آرامش میدهد.
اعضای خانواده شما هم درهلال عضو میباشند میشه دراین زمینه توضیح بفرمایید؟
بله با ورود به هلال احمر و پی بردن به این حقیقت غیرقابل انکار "حادثه هرگز خبرنمیکند"برآن شدم تا کل اعضای خانواده بافراگیری آموزشهای امداد و نجات هرلحظه آماده مقابله با حوادث ناخواسته شوند لذا با تشویق و توضیح دادن درمورد اهم فعالیت های بشردوستانه جمعیت هلال احمر کل اعضای خانواده ثبت نام نمودند و مراحل فراگیری دوره های آموزشی و تخصصی را طی نمودند.
درعملیات های امداد و نجات هم شرکت داشته اید؟
درعملیات های مختلفی شرکت داشتم از جمله جستجو و نجات فرد گمشده در بیابان،جستجو و نجات در سیلاب،عملیات نجات در کوهستان وامداد و نجات و رهاسازی مصدومین در تصادفات جاده ای.
خاطرات تلخ و شیرین از این عملیات ها هم دارید؟
خاطرات تمام امدادگران و نجاتگران هلال تقریبا مشابه هم میباشد بدین معنی که بانجات جان هموطنان گرفتاردر حوادث تمام خستگی ها ازتن ما بیرون میرود و همین میشود خاطره خوش ودرعکس ماجرا دیدن افراد متوفی درصحنه حادثه میشود خاطرات تلخ.دربهارهمین سال درروستای زادگاهم قطرم درفاصله زمانی کوتاهی ناگهان آسمان ابری و رعدوبرق وباران سیل آسایی جریان گرفت بخاطر تعطیلات عید جمعیت زیادی درروستا حضورداشتند و بعلت کم بودن فضا ومحصور بودن روستا مابین دوکوه بلند خودروها بافاصله خیلی کم درمسیر رودخانه پارک شده بودند سیلی عظیم جریان گرفت ،تقلای صاحبان خودرو برای خارج نمودن خودروهایشان ازمسیر رودخانه ریسک خطر رابالا برده بود من بنابه وظیفه انسانی خود بعنوان نجاتگر هلال احمردرشروع کار با مرکزبحران۱۱۲تماس و درخواست کمک نمودم ودر آن شرایط سخت پرازدلهره و نگرانی مردم از مفقود شدن عزیزان خودبافریادهای متوالی مردم را درجریان وقوع سیلابی عظیم قرار دادم و با جمع نمودن جوانان و افراد ورزیده روستا و توضیح درمورد عمق حادثه ونحوه صحیح امداد و نجات با وجود تاریکی شب وشدت طغیان رودخانه تعداد سه دستگاه خوردو با مسافر را از مسیر سیلاب نجات و با مدیریت صحیح بحران از فاجعه بزرگی که درحال وقوع بود جلوگیری نمودیم با فروکش نمون سیلاب وگرفتن آمار از مردم وقتی مطمئن شدم هیچیک از اهالی گرفتار سیلاب نگردیده اند تمام خستگی ازتنم بیرون رفت و خاطره آن همیشه در ذهنم خواهد ماند.
گفتگو باهمسرآقای شمس الدینی
لطفا خودتون رو معرفی نمایید و بفرمایید چطورشد شما هم به جمع امدادگران جمعیت در آمدید؟
زهرا خالقی هستم متولد۱۳۵۰ درسال ۱۳۹۰باتشویق و توصیه همسرم وارد جمعیت هلال احمرشدم.
دوری ایشان از خانواده آن هم در مواقعی که سایر هموطنان درحال سفر وتفریح هستند برای خانواده سخت نیست؟
نجاتگر که میشوی یعنی آماده باش گاه وبیگاه جهت اعزام به محل حادثه همسرم یک عدد کوله پشتی باوسایل ضروری و کفش و لباس مناسب همیشه آماده هستند و با تماس از واحدامداد و نجات فورا به محل حادثه اعزام و درمواقع تعطیلات عید و تابستان نیز در پست های امداد و نجات جاده ای خدمت مینمایند و مانیز چون عضوی از جمعیت هلال احمر هستیم برایمان عادی شده.
درمواقع اعزام ایشان به عملیات امداد و نجات نگران حال ایشان میشوید یا نه؟
نگرانی که دارم ولی بخاطر نوع خدمتی که ایشان به هموطنان خود مینماید همواره با صبرو خواندن دعا درحق ایشان و سایرنجاتگران نگرانی را ازخود دور می کنم .
فرزندان شمانیز عضو جمعیت هلال احمر هستند توضیح می فرمایید؟
دخترم نیز با فراگیری دوره های آموزشی و تخصصی نجاتگر فعال هلال احمر میباشد و پسرم نیز در آغاز راه است وامدادیارهلال میباشد.
آقای شمس الدینی درپایان اگرحرفی توصیه ای گله ای برای خوانندگان پر و پا قرص پیام هلال دارید بفرمایید:
توصیه اکید من به خوانندگان عزیز اینست که تا فرصت هست برای فراگیری اصول کمک های اولیه هم برای خود و هم برای اعضای خانواده اقدام نمایند چون حادثه خبر نمیکند و در واقع مرگ برای همسایه نیست چه بسا افراد زیادی از جامعه دراثرحوادث ساده و ندانستن فنون کمک های اولیه امداد ونجات ازمیان ما رفتند.
گله که اصلا، بیخیال گله و شکایت فقط از مسئولین رده بالا درخواست دارم برای ماندگارشدن نجاتگران جمعیت فکری اساسی بنمایند داوطلبانی که وارد جمعیت میشوند قطع به یقین از بهترین و شایسته ترین افراد جامعه هستندزیرا کار در هلال احمر بشردوستانه و داوطلبانه هست و کسی که با چشمانی باز تمام شرایط را قبول نموده و برای خدمت رسانی به هموطنان خود وارد جمعیت شده به حمایت بیشتر و توجه بیشتر نیاز دارد تا با اراده قویتری به کار خداپسندانه ادامه دهد.
ازخداوند متعال سلامتی و عافیت تمام مردان و زنان بی ادعای جمعیت هلال احمر را خواهان وخواستارم واز رئیس شعبه شهرستان بافق برادر بزرگواربا اخلاق جناب آقای حسن پور و مسئول واحد امدادونجات جناب آقای قانعی که همواره مشوق و همراه امدادگران و نجاتگران این شعبه هستند تشکر و قدردانی مینمایم.
سلامتی و بهروزی تمام هوطنان عزیزم را از درگاه احدیت خواستارم.
بخش نظردهی بسته شده است..