بحران غیبت یوز ماده در استان یزد/از دست رفتن همه ماده یوزهای منطقه کاملاً محتمل است
در صورتی که اثبات شود در استان یزد یوز ماده نداریم اقدامات ویژهای خواهیم کرد.
به گزارش یزدی نیوزمدیر پروژه حفاظت یوز از فنسکشی ۱۲ کیلومتر از جاده اصلی مشهد برای عبور یوز تا قبل از پاییز امسال خبر داد و گفت: در صورتی که اثبات شود در استان یزد یوز ماده نداریم اقدامات ویژهای خواهیم کرد.
هومن جوکار تصریح کرد: مشکل اصلی در اینجا عبور و مرور کریدوری است که یوزها بین توران و میاندشت دارند و باعث شده آنجا چندین مورد تصادفات جادهای داشته باشیم.
وی در تشریح اقدمات انجام شده برای رفع این مشکل گفت: برخی اقداماتی که در گذشته انجام دادیم مثل نصب تابلو مؤثر نیفتاد. نهایتاً دیدیم باید واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم و جاده را برای عبور یوز امن کنیم زیرا نمیتوانیم راننده ها را متقاعد کنیم که سرعتشان را کم کنند و اینکه در مسیری با این میزان ترافیک اختلال ایجاد کنیم هم کار خیلی غیرواقع بینانهای است.
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادامه داد: در نتیجه ما کاری را در پیش گرفتیم که خیلی پرهزینهتر بود و آن هم ایجاد مسیرهای عبور امن برای یوزها بود. خانم ابتکار نیز با آقای آخوندی در این باره مکاتباتی داشتند و اخیراً یک جلسه هم داشتند و نهایتا این موضوع را پذیرفتند و سرانجام به استانها نامه زده شد که حتماً این موضوع را انجام دهند و این اتفاق به زودیِ زود یعنی قبل از اینکه فصل عبور و مرور بیشتر یوزها آغاز شود انجام خواهد شد.
جوکار توضیح داد: طبق تجربیات گذشته ما بیشترین میزان عبور و مرور در فصل سرد سال یعنی از پاییز به بعد بوده و تا قبل از آن گام اول که فنسکشی پیرامونی و مهیا کردن مسیرهای عبور از زیرگذرهای موجود است را انجام میدهیم و این قسمت را باید در ۱۲ کیلومتر با همکاری وزارت راه به انجام برسانیم.
وی تأکید کرد: البته این فاز اول و اقدام سریعی است تا زمانی که بتوانیم اقدامات بعدی را انجام بدهیم. دو اقدام بعدی دو نقطه است که برای احداث روگذر تعیین شده است. یک نقطه جایی است که ما بیشترین تصادفات را داشتهایم و برآورد هزینه شده و در گام بعدی به محض اینکه هزینه فراهم شود این روگذر ساخته خواهد شد. البته در گذشته مطالعهای توسط آقای محمدی و تیم همکارشان انجام شده و برخی دانشمندان تخصصی این حوزه معتقدند که روگذر برای گونههای علف خوار بسیار کاربرد دارد اما برای گونههای گوشتخوار ممکن است چندان مورد استفاده قرار نگیرد. ما تا کنون تجربه این موضوع را نداشتهایم و این یک نقطه کور در گام بعدی پروژه ماست.
یوزی که کشته شد اثبات کرد یوزها از زیرگذرها استفاده میکنند
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی درباره استفاده از زیرگذرهای موجود گفت: در زیرگذرها دوربین تلهای گذاشتیم تا امکان عبور یوز را بررسی کنیم اما چون این جاده خیلی پرترافیک است، دوربینها را میدزدیدند و نتوانستیم این مطالعه را در طولانی مدت انجام دهیم ولی بزرگترین شاهد ما این یوز آخری بود که متأسفانه کشته شد اما با مرگ خودش این را به ما اثبات کرد که یوزها از زیرگذر استفاده میکنند چون بر اساس رد بسیار واضحی که ما صبح حادثه به دست آوردیم یوز کشته شده هنگام عبور از لاین شمالی از زیرگذر استفاده کرده اما هنگام عبور از جاده جنوبی چون زیرگذر درست در مسیر قبلی نبوده به روی جاده آمده و کشته شده است.
جوکار تصریح کرد: حتی اگر روگذر برای گوشتخوار بزرگ جثه علاجی محسوب نشود که اعتقاد برخی دانشمندان این رشته این چنین است اما ما صلاح میدانیم که آنجا از بالادست و پایین دست جاده عبور و مرور آهو هم صورت بگیرد و حداقل این اجرا شود که علفخواران منطقه از آن استفاده کنند و اگر یوز هم استفاده کرد که چه بهتر.
بحران در کمین جمعیت یوز در مناطق جنوبی و استان یزد
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در تشریح وضعیت کنونی یوز گفت: مسائل دائماً از نظر جغرافیایی در سطح کشور در حال تغییر است. در سالهای اول که من افتخار همکاری با پروژه را داشتم یعنی حدود سال ۲۰۰۱ ما به وضوح یک تمرکز زیاد از زادآوری و حضور یوزهای ماده در مناطق جنوبی یعنی در استان یزد را داشتیم. خود من در منطقه بافق که بودم در یک نوبت زمستانی دو مادر در دو خانواده یکی با دو توله و یکی با سه توله شناسایی کردیم و آن زمان این وضعیت در آنجا خیلی خوب بود اما وضعیت در شمال خیلی بد بود و دو سالی یک بار یک یوزپلنگ آن هم لزوماً یوزپلنگ ماده گزارش میشد یا مثلاً در منطقه خوش ییلاق میگفتند به طور کلی یوز منقرض شده است یا در منطقه توران یک بار عکسی از یوز گرفته شده بود که همه شگفت زده بودند. اما همین مساله امروزه در طول این ۱۵ سال دچار چرخش شده است.
هومن جوکار تصریح کرد: امروز در مناطق شمالی مشاهده یوزمان بیشتر شده و زادآوری را مرتبا میبینیم و مادر و تولهها در شمال دیده میشوند اما در مناطق جنوبی الان نزدیک به ۳ سال است که هیچ یوز مادهای تشخیص ندادهایم و این یک بحران بزرگ است.
او در پاسخ به اینکه آیا تغییر اقلیم و افزایش دما عامل جا به جایی یوزها به سمت شمال بوده یا خیر گفت: به طور قطع یکی از عواملی که میتواند تاثیرگذار باشد همین است که شما میگویید اما ما هنوز از نظر علمی مستنداتی که این را اثبات کند نداریم و الان در جستجوی این مستندات هستیم که ببینیم دلیل این مشکل چیست و اگر دلیل این مشکل برطرف شدنی است کاری کنیم. اما اگر برطرف شدنی نباشد، این را تاکنون هیچ جا نگفتهام و شاید یأس برانگیز باشد ولی الان در سازمان محیط زیست مشغول فکر درباره آینده مناطق جنوبی زیستگاه یوز در استان یزد هستیم و با کارشناسان اداره کل یزد دائم مشغول رایزنی و گفتگوهای فنی هستیم که اگر این مانیتورینگ ما و گروه دیگری از آدمهای بسیار باتجربه که الان در حال مانیتورینگ مناطق بینابینی خارج از زیستگاههای یوز هستند درست باشد و واقعا مطمئن شویم آنجا یوز مادهای وجود ندارد یا خیلی کم است، آن وقت باید فکرهای اساسیتری در مورد مناطق جنوب بکنیم.
اگر مطمئن شویم به راهحلهای ویژه رو میآوریم
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گزینههای پیش رو را تشریح کرد: از کارشناسان بینالمللی دعوت کردهایم و کارشناسان داخلیمان هم شروع به کار کردهاند اما هیچ کس تا امروز نتوانسته دلیل مشخصی که پایه علمی داشته باشد به ما بدهد. ممکن است کسی بگوید شکار رخ داده یا شرایط بد بوده اما به طور موازی جمعیت طعمهها و امنیت زیستگاه به مراتب بیشتر شده یعنی امروز منطقه سیاهکوه دچار افزایش جمعیت طعمه است و منطقه دره انجیر نیز همینطور است اما به رغم بهتر شدن وضعیت مناطق از هر نظر که همان هدف اصلی پروژه است جمعیت یوز کم شده است.
جوکار با اعلام اینکه راه حلهای مختلفی را بررسی میکنیم افزود: تا الان پروژه مقاومت کرده و یکی از افتخارات ما هم همین است که هیچ گاه یوزپلنگ را به اسارت در نیاوردهایم اما اگر مطمئن شویم که زادآوری طبیعی در مناطق یزد دیگر غیرممکن است شاید مجبور شویم مثل خیلی از کشورهای آفریقایی منطقه حفاظت شدهای که در سطح بسیار بزرگ، فنس کشی شود و تحت حفاظت و مدیریت قرار بگیرد را لحاظ کنیم. این البته راه حلی است که به آن فکر میکنیم، نه اینکه حتماً بخواهیم اجرا کنیم اما این راه حل نیاز به گمانهزنی و نظرات کارشناسان مختلف دارد و علت اینکه میگویند در یک محیط طبیعی حفاظت شده فنسکشی بشود هم این است که به محض احیای شرایط اینطور نباشد که یک تعداد یوز داشته باشیم که نتوانیم به طبیعت برگردانیم. ما میخواهیم یوزهایی داشته باشیم که فنس ها را که برداشتیم خودشان قلمروهای جدید خودشان را پیدا کنند و به مناطق دیگر وارد شوند. این خانه آخری است که به آن فکر میکنیم اماواقعا از کنترل همه خارج است و کاری که ما توانستیم بکنیم بهتر شدن وضعیت زیست شناختی زیستگاهها بوده است.
از دست رفتن همه ماده یوزهای منطقه کاملاً محتمل است
وی در تشریح تهدید دیگر علیه جمعیت یوزهای استان یزد گفت: به جز موضوع اقلیم که یکی از موضوعات مهم مطرح شده در این زمینه است نکته دیگر، کوچکی جمعیت است. این را با چند کارشناس مطرح که روی یوز در آفریقا و با جمعیت های کوچک کار میکنند مطرح کردیم و تأیید کردند که وقتی جمعیت خیلی خیلی کوچک میشود لازم نیست فجایع خیلی بزرگی رخ دهد تا این گروه توان زادآوری خود را از دست بدهد. برای مثال گفتند که خیلی طبیعی است که شما دو یوزپلنگ ماده در این منطقه دارید و سه دوره برای شما بچه میآورند و شما خوشحالید ولی بر حسب تصادف ممکن است توله های مادهای که میتوانند در هر زایمان زنده بمانند و ادامه بدهند و به بلوغ برسند به دلایل فیزیکی و طبیعی و بیماری حذف شود و شما به تدریج جمعیتی خواهید داشت که ماده کم دارد و بعد هم یک ماده زیر ماشین میرود و شما دیگر ماده ندارید و ممکن است به همین سادگی از دست بروند. وقتی ما تخمین میزنیم کلاً ۱۲ یوزپلنگ در این منطقه داریم ممکن است کلاً ۳ یوز ماده در این جمعیت باشد که ممکن است برای این سه تا هر اتفاق و مشکلی پیش بیاید.
با وضعیت ایده آل فاصله داریم
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ در پاسخ به این پرسش که تعداد کنونی یوزپلنگ ایرانی با وضعیت ایده آل چه اندازه فاصله دارد گفت: درباره وضعیت فعلی یوز در ایران باید گفت قطعاً هنوز ما با ایده آل خیلی فاصله داریم. زمانی که در این پروژه قرار بود ایده آل نهایی پروژه تعیین شود، حتی با مشاوره تمام کارشناسان داخلی و بینالمللی آن زمانی که سند پروژه تهیه میشد نقطه مشخصی در پروژه تعیین نشد که از آن به بعد بگوییم یوزپلنگ نجات پیدا کرد. یعنی نمیتوان گفت که مثلا وقتی یوز به ۲۰۰ عدد رسید ما دیگر از خطر بحران انقراض در ایران گذشتیم
جوکار تأکید کرد: زمانی میگفتند مثلاً جمعیت زیر ۵۰ تا ماندگار نیست و زمانی که جمعیت به ۱۵۰ عدد رسید پایدار میشود اما امروزه با توجه به دانشهای جدید مثل ژنتیک میگویند که چه بسا این تعداد دیگر حد و مرز را مشخص نمیکند و شما مثلاً در آفریقا از یک جمعیت ۱۰ نفره به یک جمعیت بزرگ چندصدتایی میرسید و این جمعیت اگرچه زیاد است اما حتی نسبت به جمعیتی که ما در ایران داریم بسیار در بحران است. علت هم این است که اینها دچار یک گلوگاه ژنتیکی شدهاند و این جمعیت عملاً به خاطر مسائل ژنتیکش پایدار نیست.
وی با تأکید بر اینکه اهداف ما نتوانسته بر اساس یک تعداد کمی از یوز تعیین بشود تصریح کرد: برای جلوگیری از این موضوع گفتند بر اساس اصول زیستشناختی اگر زیستگاه فراهم باشد و منابع شامل امنیت، آب و غذا هم در زیستگاه فراهم باشد شرایط برای اینکه یک جمعیت پایدار از یوزپلنگ یا هر گونه دیگری که در این زیستگاه زندگی میکند بتواند ادامه مسیر بدهد مهیاست. بر این اساس اهداف پروژه را اینطور تعریف کردند که نگذاریم تغییر در زیستگاه ایجاد شود و زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی در ایران به شکل مطلوبی حفاظت شود و از دست نرود و اگر تشخیص دادیم که زیستگاه جدیدی وجود دارد که هنوز شناخته شده نیست باید سعی کنیم این زیستگاه ها را هم تحت حفاظت قرار دهیم. درواقع رسالت خیلی کلی پروژه این بوده است.
مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی با بیان اینکه اینها فعالیتهای بسیار مشکل و هزینهبری است به نقدهای اخیر به پروژه پاسخ داد: اشاره میشود که این پروژه ۲ میلیون دلار هزینه کرده است. اولاً این یک اشتباه لفظی بود که یک بار پیش آمد و پروژه به طور دقیق و بر اساس اسناد یک میلیون و ۵۵۰ هزار دلار تا پایان سال ۲۰۱۶ بودجه دارد که هنوز هم بخش کوچکی از آن باقیمانده است. یعنی پروژه باید طی حدود ۱۶ سال چنین رقمی را استفاده میکرده است و ترتیب استفاده از این پول هم یکسان نبوده است زیرا در سالهای اولیه که کلنگ حفاظت بهتر از مناطق زیستگاه یوزپلنگ زده شد حتی استخدام محیطبانان به عهده پروژه بوده است یعنی پروژه بین ۲۰ تا ۴۰ نفر از محیطبانان را حقوق میداده است و بخش زیادی از بودجهای که الان اسم میبریم در همان ۴ سال اول هزینه شد تا زمانی که سازمان محیط زیست بخشی از این حقوقها را به عهده گرفت.
جوکار تصریح کرد: بنابراین توزیع این رقم در سالهای مختلف همگن نبوده است. حتی اگر فرض کنیم این توزیع همگن بوده است سالی ۱۰۰ هزار دلار برای یک پروژه که ۱۰ زیستگاه در ۶ استان با مساحت ۶ میلیون هکتار یعنی یک سوم مناطق حفاظت شده کل کشور را مدیریت میکند عدد زیادی نیست. البته ما حقوق محیط بان نمیدهیم و بیشتر این هزینه صرف مستندسازی و آموزش و مطالعه و تحقیق درباره یوز و کارهای این چنینی میشود ولی ۱۰۰ هزار دلار در سال واقعاً رقمی نیست که برخی به خاطرش وحشت زده شدهاند و میگویند پروژه با این پول چه کار کرده است.
وی اضافه کرد: علاوه بر این دلار ما دلار دولتی است و آن زمان با دلار آزاد خیلی فاصله داشت اما میانگین این ۱۵ سال را هم که حساب بکنید ۱۰۰ هزار دلار حدود ۱۱۰ میلیون تومان میشود و امروز که فاصله کم شده همین امسال حدود ۸۷ هزار دلار بیشتر به پروژه اختصاص داده نشده است. این حجم کار که همه زیستگاههای یوزپلنگ را باید حفاظت میکردیم تا تغییر نکند و باید وضعیتش را بهتر میکردیم تا شرایط زیستی یوزپلنگ بهتر شود را اگر در نظر بگیرید در مقایسه با این بودجه اصلا شگفت انگیز نیست.
جوکار در تشریح وظایف پروژه گفت: اقدامات ما در چند زمینه بوده و همین چند زمینه در تمام دنیا برای حفظ حیات وحش رعایت میشود. مساله اول حفاظت، مساله دوم تحقیق و پایش و مورد بعدی مدیریت مشارکتی بوده که تا قبل از آغاز فازی از پروژه که من در آن مشغول به کار شدم کار زیادی در این زمینه انجام نشده بود. مورد آخر هم آگاهسازی عمومی است.
فعالیتهای بیشماری در حفاظت، تحقیق، مشارکت و آگاهیبخشی انجام دادیم
مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی با بیان اینکه فعالیتهای ریزی که در هر کدام از این زمینهها از آغاز پروژه تا به امروز انجام شده غیرقابل شمارش است، توضیح داد: این مدیریت مشارکتی بیشتر به مشارکت مردم حاشیه نشین زیستگاه یوز در امر حفاظت اشاره دارد که آن هم کار بسیار مشکلی است. در حفاظت اولین قدمهای ما این بوده که تعداد مناطق حفاظت شدهای که میدانستیم یوز دارد را از نظر سطح حفاظت ارتقاء درجه بدهیم. این ارتقا درجه در مناطق معنیاش این است که اعتبار مالی منطقه بیشتر میشود و بودجهاش هم بیشتر میشود و میزان توجه و نیروی استخدامیاش هم میتواند افزایش پیدا کند. مناطقی هم بودند که اصلاً به عنوان مناطق یوز شناخته نمی شدند و ما آنها را ایجاد کردیم.
جوکار افزود: علاوه بر این منطقهای که بدون محیط بان باشد نمیخواهیم؛ پس تعدادی محیطبان اضافه کردیم که در طول سالیان به شکل خیلی ویژهای آموزش دیدند. محیطبانان زیستگاه یوز به طور مستمر آموزش میبینند و خود استانها از نظر تجهیزاتی و امکاناتی به وضوح آنها را نسبت به دیگر مناطقشان در اولویت قرار میدهند. این بودجه صرف تجهیزات، خودرو، موتورسیکلت و این چیزها میشود که رشد این چیزها در مناطق زیستگاه یوز نسبت به دیگر زیستگاه ها مشهود است. بخش دیگر افزایش انگیزه محیطبانان است. اینها در زیستگاههای بسیار دشوار کار میکنند و ما هم کار سنگین تری از ایشان میخواهیم و متقابلا باید انگیزهشان را حفظ کنیم. کاری که اخیراً انجام شده موضوع بیمه تکمیلی آنها و خانوادههایشان بوده که میتوانید انعکاس آن را در روحیه و عملشان ببینید.
به گفته وی با همکاری نزدیک سازمان حفاظت محیط زیست و پشتیبانی آن بهخصوص در سالهای اخیر معضلاتی مثل عبور جاده از مناطق امن یوز و ایجاد معادن هم مهار شده است.
جوکار تصریح میکند: یکی دیگر از اتفاقاتی که در بحث حفاظت قرار بود اتفاق بیفتد این بود که ما نگذاریم مناطق تغییر کند و اگر بررسی کنید مناطق در این ۱۵ سال کوچکترین تغییر فیزیکی نکرده است و در همه این مناطق با همان کیفیتی که ۱۵ سال پیش داشتند از نظر سطح و درجه حفاظت و … بالاتر رفتهاند و پایینتر نیامدهاند.
ادعای کم شدن تعداد یوز نامستند و غیرعلمی است
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در پاسخ به انتقادات اخیر درباره عدم اولویت یوزپلنگ برای محیط زیست گفت: یوز بدون هیچ شکی از بالاترین اولویت در میان گونههای جانوری کشور برخوردار است منتها سازمان محیط زیست به صورت عمومی تحت فشارهایی از نظر مالی و بودجه و اعتبارات است. طبعا مقدار تلاشی که سازمان محیط زیست میتواند در این زمینه بکند متناسب با توانش است که این توان متأسفانه در کل ضعیف شده است.
جوکار به این ادعا که پروژه یوز قبلاً افتخار ملی بود اما اکنون تعداد یوزپلنگها نصف شده پاسخ داد: این ادعا که پروژه قبلاً افتخار ملی بوده و دیگر نیست را من نمیدانم کجا ثبت و مطرح شده و مردم باید ارزیابی کنند و من نمیتوانم قضاوت کنم اما از جنبه بینالمللی که به ما گزارش میدهند و رتبه پروژه ما را تعیین میکنند بر اساس مستندات UNDP، این پروژه جزو پروژههای موفق در خاورمیانه و نه فقط در ایران به شمار میرود.
وی درباره مقایسه تعداد یوزپلنگ در گذشته و امروز گفت: در مورد آمار نکتهای باید بگویم که تقصیر مدیران وقت پروژه نیست بلکه ضعف تکنولوژی و دانش در آن زمان عامل آن است اما به هر حال منجر به آن شد که برای ارزیابی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سال ۲۰۰۹ به درخواست سازمان ملل متحد که حامی پروژه است یک عده ارزیاب به ایران آمدند و نظرشان را اعلام کردند. ارزیاب بینالمللی شخص کاملاً معتبری به نام ارس برایتن موزر که رئیس گروه گربه سانان IUCN است بود و ارزیاب ملی یک استاد رشته محیط زیست در دانشگاه تهران بودند به نام افشین علیزاده و حاصل این گزارشی ۷۳ صفحهای بود که من یک جمله از بخش ارزیابی جمعیت یوز و طعمهها را نقل میکنم که متأسفانه نوشته: «هیچ گونه روش زیست شناختی یا اکولوژیک و دانش کافی برای روشهای آماری برای اندازهگیری جمعیت یوز و طعمههایش در اینجا به کار نرفته است.» معنی این جمله آن است که اعدادی که گفته شده، مثل ۱۲۲ یا ۱۲۴ که الان برخی اعلام میکنند، اعدادی بوده که نتوانسته ارزیاب پروژه را قانع کند زیرا این اعداد پشتیبانی علمی نداشته است. یعنی تنها برآورد نظرات کارشناسی بوده بر اساس چند رد پا و عکسهای پراکندهای که میدیدیم و نتیجه میگرفتیم که این منطقه باید ۲۵ یوز داشته باشد و اینها را جمع میکردیم.
جوکار تصریح کرد: جلوتر که رفتیم تکنولوژی و دانشمان بهتر شد و کار به شکل علمیتری انجام شد. در این پایش علمی غیر از خود پروژه، انجمنهای مرتبط هم دخیل بودند و با یک اتفاق نظر همه متوجه شدیم اعدادی که قبلاً اعلام میشده بر اساس چیزی که ما با روشهای تازه اندازهگیری کردیم زیادی خوشبینانه بوده و چیزی که ما به دست آوردیم عددی حدود ۵۰ را نشان میداد که ما با احتیاط بیشتر عدد ۴۰ تا ۷۰ را اعلام کردیم.
به گفته وی احتمال شمارش مکرر یک یوز بسیار بالا بود و زیرا این میزان خالشماری و این تعداد دوربین تلهای و بررسی جابهجایی یوز در مناطق در نظر گرفته نمیشد و خطای همپوشانی پیش میآمد.
وی درباره انتقاد به عدم شفافیت و پاسخگویی پروژه که اخیراً در یک خبرگزاری مطرح شد نیز افزود: من از سال ۲۰۰۱ در این پروژه بودم و آن زمان آقای جورابچیان مدیر پروژه بودند و این فعالیتهایی که از زمان ایشان و مدیران دیگر و سرانجام من انجام دادیم به جایی رسیده که امروز موضوع یوزپلنگ به عنوان یک نیاز طبیعی مردم کشورمان درآمده است. این را مقایسه کنید با سال ۲۰۰۱ که هیچ فرد روستایی که حتی در زیستگاه یوزپلنگ زندگی میکرد فرق پلنگ و یوزپلنگ را از هم تشخیص نمیداد یا مناطق شهری وقتی به من میگفتند شما چه کار میکنید و من میگفتم برای یوزپلنگ کار میکنم نیم ساعت به من می خندیدند که این دیگر چه کاری است! بخشی از این حتماً به خاطر پروژه بوده است. من اتفاقاً خوشحال میشوم که در یک خبرگزاری انتقاداتی بشود تا ما پاسخ بدهیم و نکته آخر اینکه در آن خبرگزاری گفتهاند که هیچ جایی نیست که ما درباره پروژه یوزپلنگ اطلاع کسب کنیم. ولی من هیچ وقت به یاد ندارم که کسی از آن خبرگزاری به دفتر پروژه مراجعه کرده باشد و خواسته باشد ما چیزی ارائه کنیم و نکرده باشیم.
جوکار گفت: به طور طبیعی نمیروند از یک پزشک بازنشسته درباره مسائل روز مملکت در حوزه وزارت بهداشت سؤال کنند قبل از اینکه از خود مسئولان این پرسش را پرسیده باشند! طبیعتاً گزارشهای ما اینجا وجود دارد و به شکل اطلاعیه به همه جا صادر نمیشود اما اگر مراجعه شود و مثلاً از ما بخواهند گزارش ۶ ماهه اول سال ۹۵ را بگیرند ما در اختیارشان قرار میدهیم اما کسی از ما چنین چیزی نخواسته است.
احتمال انجام لقاح مصنوعی برای کوشکی و دلبر
مدیر پروژه حفاظت یوزپلنگ آئیایی درباره کوشکی و دلبر، دو یوزپلنگ تحت حفاظت در اسارت، گفت: دی ماه امسال ۲ سال خواهد شد که اینها به مرکز منتقل شدهاند و سعی کردیم از فرصت استفاده کنیم و تحقیقی درباره اینکه آیا میتوانیم از اینها زادآوری در اسارت بگیریم یا نه انجام دهیم. یکی از بهترین مشاوران جهان آقای شان مککویین قبل از اینکه ما کوچکترین هزینهای بکنیم گفتند که ۳۰ درصد بیشتر احتمال جفتگیری بین یک نر و یک ماده نیست و ما با علم به این موضوع کار را شروع کردیم.
جوکار ادامه داد: تا به امروز هنوز زادآوری رخ نداده و از آنجا که یوزپلنگ نه فقط به طور فیزیکی در اسارت به راحتی جفتگیری نمیکند که این کار حتی به صورت لقاح مصنوعی یا انتقال اسپرم به ماده هم بسیار پیچیده است چون تخمک گذاریش از ریتم تخمک گذاری دیگر پستانداران پیروی نمیکند و تابع شرایط هورمونی خاص است و کم هستند کسانی که بتوانند این کار را بکنند. اخیراً دکتر معماریان و شان مک کویین به این نتیجه رسیدند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کرد برای اینکه فرصت ها از دست نرود بهتر است که ما تجربه لقاح مصنوعی داشته باشیم و این کار را با یکی از بهترین های دنیا انجام میدهیم و از وی دعوت کردهایم و او هم هم پاسخ مثبت داده است اما زمان آمدنشان به ایران هنوز تعیین نشده است.
وی در پایان گفت: به هر حال ۲ سال از این موضوع میگذرد و این دو حیوان در سلامت و بهداشت بسیار خوبی هستند و مرکز هم آمادگی پذیرش احتمالی یوزپلنگ های دیگری که خدای نکرده آسیب میپذیرند را دارد و بخشی که به عنوان مرکز بازپروری از آن یاد میکنیم خیلی خوب آماده شده و به خوبی هم به آنها توجه میشود و فقط مساله انجام نشدن زادآوری است که از اهداف فرعی این مرکز بوده است و امیدواریم که با این برنامه که پیش میرود به زودی جوابهای تازهای برای شما داشته باشیم.
بخش نظردهی بسته شده است..