ندوشن زیر پنجه ها و چکمه های فولادین معدنکاران ناله می کند
احمد جعفری ندوشن/تابناک یزد
هر صبح و شام زوزه بلدوزر ها در طبیعت زیبای شهرمان،گوش ها را می خراشد و غرش تریلی های مواد معدنی در دل شهر، آرامش و آسایش را از ساکنان آن می رباید.
ندوشن ، سرزمینی که خنکای نسیمش روح هر انسان خسته و گرما زده ای را طراوت می بخشد و مناظر و طبیعت زیبایش، چشم هر بیننده ای را می نوازد.
این روزها، بلدوزرها بی رحمانه به جان طبیعت روح نوازش افتاده و چهره تنیده در آفتاب " سفیده " اش را زخم آلود می کنند و سود جویان به بازار گرمی معادن، ذخایرگرانبهایش را به یغما می برند.
شب و روز پنجه های خشن و پولادین این اجسام بی روح، بر گرده سفید " سفیده " شهرمان فرود می آید و ایستادگی و غرور کوههایش را در هم می شکند.
در میان این همه تخریب آبشارها، سنگ آب ها، کوهها و مراتع با فعالیت های گسترده معدنی، فریاد " طبیعت شهرمان، میراث گذشتگان و منافع آیندگان در خطر است"دوستداران طبیعت و حامیان محیط زیست شهرمان بلند است.
اقدام نابخردانه عده ای محروم و بی خبر از حس وطن دوستی نه تنها هیچ عوایدی را برای شهرمان حاصل نمی کند؛ بلکه به معضلی بزرگ تبدیل شده ؛ چیزی که مردم باید تاوان آن را بپردازند.
تصادف، به خطر افتادن جان و مال مردم در رفت و آمد تریلی های حامل مواد معدنی، تخریب جاده و راه ارتباطی، آلودگی محیط زیست، تحمیل انواع بیماری های تنفسی و ریوی و غیره در نتیجه بی توجهی برخی مسئولان، مهمانان ناخوانده ای هستندکه ساکنان این شهر را می رنجاند.
طبیعت ندوشن که خاطرات تلخ و شیرین گذشتگان این مرز و بوم را در خود نهفته دارد؛ امروز نظاره گر بی رحمی ها و خشونت های عده ای فرصت طلب شده است.
خسارت فعالیت های معدنی در این خطه از یزد که طبیعت زیبایش زبانزد خاص و عام است به حدی است که دیگر راه جبرانی برای آن نیست.
دیگر مردم ادامه فعالیت معدنکاری را با هیچ چیز معامله نمی کنند و تنها تعطیلی آن را خواستارند؛ چرا که زخم های فرود آمده بر بدن عریان طبیعت زادگاه خود را زخمی عمیق بر پیکر خود می دانند.
عمق فاجعه تخریب طبیعت ندوشن آنقدر است که آه از نهاد طبیعت دوستان بر آمده ؛ بوته های دشت وطن از غبار این بی مهری ها سر خمیده و آب در چشمه سارها قصد سفر ندارد و در منزلگاه خود به عزلت نشسته تا مرگشان فرا رسد.
آهوان دشت تپیده در خاک ، ناله کنان از زوزه و غرش بلدوزرها و تریلی ها رمیده اند و مرغان آسمان نظار گر این همه بی مهری و غارت گری هستند.
گرچه صدای رسای مردمان این دیار را فریاد رسی نیست؛ اما چشم امید به عدالت و انصاف دولتمردان دوخته اند، شاید که امیدشان ناامید نشود.
بخش نظردهی بسته شده است..