زبان اصلاح طلبان دراز است چون جیبشان پاک است

به گزارش یزدی نیوزدر زمان دولت اصلاحات سازمان بازرسی کل کشور علاوه بر آنکه تیم‌های متعددی را سازماندهی می‌کرد، نیروهایی خارج از سازمان بازرسی، عاریه گرفته می‌شدند تا تمام دستگاه‌های دولت اصلاحات را بازرسی کنند

 اینکه آقای پورمحمدی چند سال پیش یک اظهارنظری در تلویزیون کرده که پخش هم نشده و یا در یک جلسه غیرعلنی نامه‌ای به او داده‌اند که از فسادها نگوید، هیچ نفی مسئولیتی از آقای پورمحمدی نمی‌کند

دیوار حاشا بلند است و در این وادی فیش‌های نجومی و فسادهای مالی، شکر خدا! همه مسئولین خود را پاک و منزه می‌دانند و دیگری را مقصر. از نهادهای نظارتی به دولت، از دولت به نهادهای نظارتی، معضل فعلی پاس کاری می‌شود و تنها حرف‌هایی که می‌شنوی این است که ما می‌دانستیم، ما گفتیم، ما هشدار دادیم! نگذاشتند، نفهمیدند، نخواستند، اصرار کردند … همین چند روز پیش بود که قاضی سراج راجع به وجود مدیر عامل بانک رفاه حسین فریدون را مقصر دانست و وزیر کار را، "فریدون" هم طبق معمول از این دست ماجراها دست به تکذیب زد و گفت چنین نبوده و …
اما در جدیدترین اتفاقات، اظهارات پورمحمدی است که گفته " فسادهایی که امروز می‌گویند را پنج سال پیش گفتم صداوسیما اجازه پخش نداد. ۵ سال پیش، قصد داشتم با بسیاری از موارد تخلف برخورد کنم ولی نگذاشتید و نگذاشتند."
وی افزود:" صدا و سیما مدت‌ها من را بسته بود و ادعا می‌کردند که برخوردهای من با مفاسد سیاسی است در حالی مشخص نبود منظورشان از برخورد سیاسی چیست؟"
وی با اشاره به حضورش در جلسه غیرعلنی در مجلس نهم گفت: "در یک جلسه غیرعلنی ۷۲دقیقه‌ای حدود ۴ سال قبل تمام مواردی که امروز مشخص شده را برای نمایندگان تشریح کردم ولی در همان جلسه به من یادداشتی دادند با این مضمون که با موضوع، سیاسی برخورد می‌کنید. فیلم آن جلسه و یادداشتی که به من دادند هنوز هم موجود است".
با عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح‌طلب و مدیر عامل اسبق ایرنا، که تجربه‌های جالبی از کارهای پورمحمدی در دوران اصلاحات و البته دوران احمدی‌نژاد دارد راجع به گفته‌های او، سیاسی‌کاری‌هایی که در بحث فسادهای مالی پیش می‌آید و البته خاطرات دوران اصلاحات پرسیدیم.
آقای پورمحمدی گفته‌اند "من ۵ سال پیش در مورد فسادهایی که امروز از آن گفته می‌شود صحبت کردم ولی صدا و سیما حرف‌هایم را پخش نکرد، دست من را مجلس بسته بود و وقتی وارد مجلس شدم و راجع به این فسادها صحبت می‌کردم به من برگه‌ای دادند و گفتند شما موضع‌گیری سیاسی می‌کنید" آقای ناصری به عنوان اولین پرسش از شما، اساساً چرا سیاسی کاری در بحث فساد، همواره مرسوم است.
به خاطر سطح فقر بالایی که در جامعه وجود دارد، فساد (به ویژه فساد مالی) وقتی در سطوح مدیریتی پیش می آید تاثیر بسزایی در سطح اجتماع دارد. مسئله اخیر در بحث‌های مالی مدیران، یک بمب اجتماعی است و باید این موضوع همانند معضل هسته‌ای، حل شود.
نظرتان راجع به صحبت‌های آقای پورمحمدی چیست، چه قدر به او در این مسئله حق می‌دهید؟
امثال آقای پورمحمدی در جریان اوضاع آشفته فعلی می‌خواهند سریعاً ساحت خودشان را از این موضوع مبری کنند. اما شخص من به عنوان شهروند این سوال را از آقای پورمحمدی دارم که ۵ سال پیش که شما می‌گویید چنین فسادی را در صدا و سیما و یا مجلس مطرح کردید ولی آنها مانع صحبت شما شدند، رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودید. یعنی سکاندار مرجعی که می‌توانست بدون اعلام، فسادها را بررسی کند، پرونده تشکیل دهد، همان موقع اگر کار خلاف قانونی مشخص شد (که به صراحت لایحه مدیریت خدمات کشوری این فسادها وجود داشته است) آن پرونده را به مراجع ذیربط اطلاع ‌دهد. آن موقع رسانه‌ها و افکار عمومی خودشان این فسادها را دنبال می‌کردند بدون توجه به اینکه کسی بخواهد صحبت‌های ایشان را پخش کند یا نکند.
اینکه آقای پورمحمدی چند سال پیش یک اظهارنظری در تلویزیون کرده که پخش هم نشده و یا در یک جلسه غیرعلنی نامه‌ای به او داده‌اند که از فسادها نگوید، هیچ نفی مسئولیتی از آقای پورمحمدی نمی‌کند و هیچ وقت من شهروند نیز قانع نمی‌شوم که آقای پورمحمدی «یعنی همان رئیس سازمان بازرسی کل کشور در دوران دولت احمدی‌نژاد» چنین توجیهی کند. بخصوص که ما شاهد بودیم در دوران اصلاحات اگرچه او رئیس نبود، لحظه به لحظه تیم‌های مجرب قضایی، حقوقی و کارشناسی را به دستگاه‌های اجرایی وابسته به دولت اصلاحات می‌فرستادند و ماموریت‌های طولانی مدت و گزارش‌های متعدد تهیه می‌شد و آنها را به دستگاه قضایی می‌دادند.
بنابراین، فرمایش اخیر آقای پورمحمدی که شما از من در مورد آن پرسیدید، هیچ سلب مسئولیتی از آن زمانی که ایشان رئیس سازمان بازرسی کل کشور (۵ سال پیش) بودند، نمی‌کند، او مرجع‌ترین و قدیمی‌ترین حوزه در زمینه بررسی فسادها را در اختیار داشت.
به نظرم موضع‌گیری اخیر آقای سراج نسبت به دولت یازدهم خیلی بهتر از ایشان بود. آقای سراج با صراحت و جسارت به شخصیت‌هایی که در جریان فسادهای مالی نقش داشتند اشاره کرد.
این شهامت آقای سراج ستودنی است؛ در صورتی که «آقای پورمحمدی» نیز، باید آن موقع این صراحت را می‌داشت. حتی ممکن است بتوان این اتهام جدی را به آقای پورمحمدی وارد کرد که شما چرا ۵ سال پیش، از کنار این مسائل گذشتید.
شما آقای سراج را با پورمحمدی مقایسه کردید. اما آقای سراج اگر موضعی در خصوص دولت یازدهم داشته باشد، هیچ محدودیتی از سوی صدا و سیما و یا مجلس متوجه او نیست ولی پورمحمدی آنطور که می‌گوید در آن سالها، سانسور می‌شد. به هر حال باید گفت که دوگانگی سیاسی خاصی در مورد پوشش پرونده‌های فساد، در صدا و سیما و یا مجلس وجود دارد.
این دقیقا به معنی همسویی بخش‌های تاثیرگذار کشور با دولت قبلی است و در واقع ناهمسویی و "غیرانگاری" همین بخش‌ها با دولت فعلی که با رای اصلاح‌طلبان به روی کار آمد را نشان می‌دهد. به‌هرحال روی کار آمدن دولت روحانی غیرمنتظره بود و در بحث برجام و یا در انتخابات ۹۴، شکست‌های سنگینی به رقیب وارد کرد. جریان رقیب که هم
از قدرت رسانه‌ای برخوردارند و هم در نهادهای حساس تاثیرگذارند عزم جدی برای زمینگیر کردن دولت دارند. از سوی دیگر، دولت نیز چون در چنین عرصه‌ای منفعل عمل کرد به گوشه رینگ رفته و نتوانسته از خود دفاع کند. اما نکته مهم این است که فسادهای مالی به پدیده‌ای در کشور ما تبدیل شده که باید فارغ از مسائل سیاسی به آن نگاه کرد تا از گسست شکاف عمیق بین مردم و حاکمیت جلوگیری به عمل آورد. در زمانی که گروهی کپرنشینی پیشه ساخته‌اند، چنین گزارش‌ها و خبرهای فساد مالی، اعتماد را به حاکمیت سلب می‌کند و این می‌تواند سرآغاز اتفاقات دیگری باشد. اما اگر به درستی نسبت به بحث‌های مالی اخیر نگاه بیندازیم، می‌توانیم امیدوار به وقوع یک انقلاب اداری در کشور و سیستم بانکی آن باشیم. وقتی آقای جهانگیری نامه‌ای به رهبری نوشته‌اند و رهبری دستور داده‌اند تا حتی نهادهای غیردولتی در این زمینه روند بازنگری را در دستور کار قرار دهند، می‌توان امیدوار بود به پیگیری‌های دولت در مبارزه با فساد احتمالی و باید نتایج این بازنگری مانند برجام به اطلاع مردم برسد و زوایای پنهان و آشکار تخلفات مالی به گوش مردم برسد.
اشاره ای داشتید به فعالیت‌های آقای پورمحمدی در دوران اصلاحات .
بله! همانطور که گفتم در زمان دولت اصلاحات سازمان بازرسی کل کشور که آقای رئیسی ریاست آن را برعهده داشت، علاوه بر آنکه تیم‌های متعددی را سازماندهی می‌کرد، نیروهایی خارج از سازمان بازرسی، عاریه گرفته می‌شدند تا تمام دستگاه‌های دولت اصلاحات را بازرسی کنند. حتی در کتابخانه ملی که چندان گردش مالی وجود ندارد بلافاصله بعد از دوم خرداد، سازمان وارد عمل شد. حال باید پرسید که چرا چنین بازرسی‌های سفت و سختی در دوره احمدی‌نژاد صورت نگرفت. بنابراین بخشی از جامعه حق دارند که برخورد با فسادها را سیاسی تلقی کنند! اما بدانیم که اصلا نباید به این موضوع سیاسی نگاه شود. چون بحث فسادهای موجود پاشنه آشیل سیستم و نظام است و ارتباطی با دولت ندارد.
اشاره به تلاش‌های سازمان بازرسی کل کشور در دولت اصلاحات کردید آیا آن تلاش‌ها توانست به نتیجه‌ای علیه دولت اصلاحات هم منجر شود؟
به هر صورت پرونده‌هایی تشکیل شد و برخی از جمله خود من در سیستم قضایی پاسخ اتهامات را دادیم و سپس تبرئه شدیم. آنچنان که در دولت احمدی‌نژاد به دلیل انگیزه‌های سیاسی چنین گزارش‌هایی تهیه نمی‌شد و یا گزارشی به بیرون درز پیدا نمی‌کرد.
آقای ابطحی در اینستاگرام خود در مورد موضوع فیش‌های حقوقی نقل قولی از زمان بازداشتش و اینکه پاک بودن دولت اصلاحات در زمینه‌های مالی در آن برهه به او خیلی کمک کرده، آورده است. آیا واقعا دولت اصلاحات نسبت به سایر دولت‌ها شفافیت مالی بیشتری داشته است؟
بعد از سال ۸۸ من نیز تجربه مشابهی داشتم، (وقتی در آنجایی که آقای ابطحی هم بوده‌اند بودم!) یکی از مسائلی که پیگیر کننده پرونده‌های امنیتی به ما می‌گفت این بود که شانس شما اصلاح طلبان این است که از لحاظ مالی پاک هستید. حتی یک بار در آنجا به من گفتند: «چرا زبان شما دراز است؟» من گفتم: «برای آنکه جیب ما پاک است!» و همان موقع گفتند که شما هیچ پرونده مالی مشکل داری در زمینه دوران مدیریت‌تان ندارید.
ماجرای سال ۸۶ و آن بازرسی‌ها از شما چه بود؟
در سال ۸۶ که من سخنگوی جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس هشتم بودم، معاون وقت دیوان محاسبات که از دوستان من ولی اصولگرا بود مرا به یکی از رستوران‌ها برد و گفت: «آقای «ر» (که الان در زندان است) و آن موقع رئیس دیوان محاسبات بود، من را صدا کرده و گفته که یک تیم مجرب را به خبرگزاری … می‌فرستی، تا علیه «عبدالله ناصری» (مدیرعامل وقت) پرونده داشته باشیم و من به او گفتم ناصری را می‌شناسم چیزی از او عایدتان نمی‌شود، «ر» می‌خواست مسئولیت تیم بازرسی را برعهده بگیرم که نگرفتم.»
اما به هر حال بعد از آن یک تیم به خبرگزاری فرستاده شد که بعد از ۳ ماه تحقیق و بازرسی دست‌خالی برگشت. این حجم سیاسی‌کاری در بررسی را در کجا دیدید؟ در دوره اصلاحات مرتب تیم‌های بازرسی برای مچ‌گیری به ساختارهای دولت می‌آمدند اما بعد از دولت اصلاحات خبری از آنها نشد.
یعنی هیچ پرونده‌ای هم علیه مقامات مسئول دولت اصلاحات تشکیل نشد؟
پاک بودن دولت اصلاحات به معنای این نبود که پرونده‌ای علیه آنها تشکیل نشده است. در دولت اصلاحات یکی از وزرا نزدیک به یکصد بار به دیوان محاسبات رفت و آمد کرد، اما آن وزیر آن قدر پاکدست بود که در نهایت تبرئه شد.
کدام وزیر؟
وزیر راه دولت اصلاحات آقای خرم. می‌خواهم بگویم کسی مثل ایشان به دلیل پاک بودنش ابایی از رفتن به دیوان محاسبات ندارد.
یا بگذارید خاطره‌ای بگویم از زمانی که رئیس دولت اصلاحات در کتابخانه ملی سمت داشت. پرونده‌ای در دیوان محاسبات تشکیل شد، آن قدرنامه بین کتابخانه ملی و دیوان محاسبات رد و بدل شد که دست آخر هم اتفاق خلاف قانونی گزارش نشد.
دلیل فسادهای مالی امروز چیست؟
دلیل بسیاری از پرونده‌های ایجاد شده در بحث فساد، مشکلات قانونی موجود هم هست و نیاز به بازنگری دارند چه مجلس، چه آیین‌نامه‌هایی که دولت تصویب کرده، چه مصوباتی که مجامع عمومی دارند باید تجدیدنظر شوند و باید فارغ از صحبت‌های آقای پورمحمدی و سراج، و هر نوع نگاه سیاسی بدانیم این فسادهای مالی واقعیت تلخی برای کشوری است که بسیاری از مردمش زیر خط فقر زندگی می‌کنند. پس امروز به اندازه پرونده هسته‌ای و حتی بیشتر از آن باید در حل مشکلات فساد مالی جدیت به خرج داده شود تا شاهد پدیده ۳ هزار میلیاردی‌ها، بابک زنجانی‌ها، … و حقوق‌های نجومی نباشیم.

آفتاب یزد

بخش نظردهی بسته شده است..