از قلیان کشیدن تا دور دور!

به گزارش یزدی نیوزاوقات فراغت نوجوانان یعنی همان زمان هایی که آموزش و پرورش برای آن بودجه ندارد، توسط وزارت ورزش و از طریق ورزش های مهیج و ارزان و همچنین گردشگری ارزان! ساماندهی می‌شود، شهرداری هم که طبق روال همیشه فضاهای شهری را که طی این سال ها هر روز کمتر می شود، به آن اختصاص می دهد.

فراغتی که باید در آن فرد هر کاری که دوست دارد انجام دهد، زیرا تنها تفاوت فراغت با ساعات غیر فراغت، آزاد بودن فرد است و عدم اجبار او به انجام کارهایی که تمایلی به انجام آنها ندارد. در اینجا جوان تصمیم گیرنده است و جوانان تهرانی و شاید بخش زیادی از جوانان به گران قیمت ها در اوقات فراغت خود بیش از هر چیزی علاقه نشان می دهند. از برنامه های ارزان قیمت فرار می کنند و ترجیح می دهند برای اوقاتی که به خودشان اختصاص دارد، خودشان تصمیم بگیرند.

اوقات خالی را می توان با هر کاری پر کرد، زیرا برای بعضی ها زندگی تا دلت بخواهد پر است از این وقت های خالی که باید به هر حال به هر شکلی بگذرد. در مقابل دیگرانی هستند که دائما از کمبود وقت گله دارند و همه روز و ساعتشان برنامه ریزی شده است. محمد ۲۳ سال دارد و تازه وارد دانشگاه شده است.

او به سوارکاری علاقه زیادی دارد و همیشه دوست داشته این رشته را ادامه دهد، اما به دلیل گران بودن مخارج این کار از علاقه خودش دست کشیده و به قول خودش ترجیح می دهد وقتش را با دوستانش بگذراند. وقتی از او می‌پرسم هزینه این کار چقدر بود می گوید: هر ترم بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ تومان برای یادگیری این رشته باید بپردازی و تازه بعد از پنج ترم می توانی خودت به تنهایی روی اسب بنشینی اما این بدان معنا نیست که تو سوارکار شده ای، زیرا بعد از این مرحله باید حتما اسب بخری و هر اسبی قیمت خاص خودش را دارد که کمترین آن پنج میلیون تومان است. وقتی از او می پرسم با دوستانت چه کار می‌کنید، در جوابم می گوید: پلی استیشن، قلیان و… .

کنسرت زنان در محیطی به شدت بسته

برای پرداختن به اوقات فراغت جوانان باید اول ببینیم خود آنها چه می‌خواهند و بعد بر اساس تمایلات آنها برای اوقات فراغتشان برنامه‌ریزی کنیم، اما در بسیاری از موارد آن چیزی که خود افراد می خواهند با آن چیزی که در عمل وجود دارد جور در نمی آید و این یعنی نپرداختن به اوقات فراغت. مائده ۲۴ ساله و نوازنده تار است. او عاشق اشعار مولانا و موسیقی اصیل ایرانی است و دوست دارد در اوقات فراغت خود به کنسرت های موسیقی سنتی برود.

این دختر جوان می گوید: از یک سال پیش در تهران -زمانی که چندین بار کنسرت زنان که در آن فقط زنان در محیطی به شدت بسته برای زنان می‌خواندند با واکنش هایی مواجه شد- این کنسرت ها لغو شد. او می افزاید: من به دلیل اینکه به حجاب پایبندم در کنسرت های مختلط شرکت نمی کنم. در حالی که در اسلام خواندن زن برای افراد محرم و زنان منعی ندارد.

هویت و محلات گران‌قیمت

حالا با وجود این همه برنامه ریزی برای ورزش ها و کلاس‌های ارزان‌قیمت چون جوانان ایرانی به برنامه های ارزان قیمتی مانند دویدن در زمین چمن و کلاس های آموزشی و هنری فرهنگسراها علاقه ای ندارند باز هم پاتوق‌هایشان را خیابان های گران قیمت شهرها قرار می دهند تا در ساعاتی که متعلق به خودشان است هر طور دوست دارند رفتار کنند. در اکثر کلان‌شهرهای ایران خیابان‌هایی وجود دارند که جزو محلات گران قیمت محسوب می شوند و قیمت زمین در آنها در حال حاضر بالای متری ۵۰ میلیون تومان است.

در تهران، مشهد، اصفهان و شیراز این خیابان ها که در بهترین حالت دو تا سه خیابان اصلی شهر است جزو محلات اعیان نشین محسوب می شوند. بر اساس بررسی‌های موجود پاتوق اکثر جوانان ایرانی در اوقات فراغتشان این محلات است و از نقاط مختلف شهر و حتی محلات فقیرنشین جوانان و نوجوانان به خیابان ها و محلات اعیان نشین می روند تا اوقات فراغتشان را در این محلات بگذرانند. شهاب طبق معمول همیشه سر ساعت ۱۲ با دوستانش در خیابان ولیعصر تهران قرار گذاشته و قرار است همه با هم شب تا صبح در خیابان ها بگردند.

 این تفریح شهاب و دوستانش است و الان سه سال است که فصل تابستان و با اتمام امتحانات هر شب کارشان به قول خودشان ولگردی است. شهاب می‌گوید: خودروهایمان را که همه شان متعلق به پدر ومادرهایمان است برداشته و از سراسر شهر تهران و محلات شرقی و غربی تا صبح از ولیعصر تهران به بالا همه محلات را می چرخیم، با هم کورس می گذاریم، بعضی جاها توقف می کنیم و… . او می خندد و می گوید: البته در این راه اتفاقات جالب زیادی هم می افتد. وقتی از او می پرسم به چه کاری علاقه داری، می گوید: راستش خودم هم هنوز نمی‌دانم چه چیزی را دوست دارم ولی اصلا درس خواندن را دوست نداشتم و به اجبار مادرم در کنکور شرکت کردم و حالا عمران می خوانم.

سرشون گرمه!

حالا این روزها دیگر با آمدن تلگرام و البته اینستاگرام و توئیتر هیچ کس تنها نیست! این روزها دیگر اصلا هیچ جوان ایرانی وقت خالی ندارد که کسی بخواهد برایش نگران باشد. مادر ۵۶ ساله پنج پسر و دختر که همه شان جوان و نوجوان هستند در مورد اینکه فرزندانش اوقات فراغت خود را چگونه می‌گذرانند، می گوید: یادم هست تا همین پنج سال قبل همیشه با شروع تابستان نگران بودم که دوباره بچه ها تعطیل می شوند و من باید نگران باشم که کجا هستند.

دخترها نه. آنها قاعده و قانون دارند، اما کنترل پسرها می دانید که اندکی سخت است. فاطمه خانم که نظافتچی یک باشگاه بدنسازی است، می افزاید: من شغلم سخت است و با وجود این سن و سالم باید به دلیل مشکلات مالی کار کنم. من نمی توانم بچه هایم را به مسافرت اروپا که نه، حتی مسافرت داخلی ببرم و باید حتی برای بیرون رفتن آنها هم در کمترین حالت روزی ۲۰ هزار تومان هزینه کنم. او با خوشحالی می گوید: با این وجود از وقتی که این موبایل‌ها آمده همه بچه ها «سرشون گرمه» و من و شوهرم خیلی خوشحالیم. از صبح تا شب سرشان و چشمشان را بر نمی گردانند و کمتر هم بیرون می روند. خرجشان هم کمتر شده!

۹۰ درصد روش‌های تربیتی غلط است!

یک روانشناس و مشاور خانواده در مورد اوقات فراغت جوانان و نوجوانان می گوید: مشکل اصلی در برداشتی است که دولت از جوان دارد و آن چیزی که خود وجودی جوان ایرانی است. حامد نیک پی می افزاید: دولت و زیرساخت هایی که برای اوقات فراغت و کلیه برنامه ریزی های جوانان انجام شده با تمایلات جوانان متفاوت است. این روانشناس عنوان می کند: نوجوانان در همه جای دنیا دوست دارند بهترین ها را داشته باشند، زیرا آرمان گرا هستند. همه نوجوانان به زندگی و داشتن وسایل گران قیمت علاقه مندند و فرقی نمی‌کند که از چه طبقه ای باشند.

نباید با خواست و نیاز نوجوان مقابله کرد، زیرا در صورت ایستادگی در مقابل خواست یک نوجوان این فرد اگر مرد باشد علیه پدر و مادر می‌شورد و به هر حال روزی عصیان می کند و اگر زن باشد عقده ای را در درون خود بزرگ می کند که باعث می شود نتواند به زندگی خود جهت بدهد. نیک پی عنوان می کند: سخت گیری های ما باعث می شود حتی برخی از نوجوانان برای مخالفت با پدر و مادر و لجبازی تصمیماتی بگیرند که زندگی‌شان نابود شود. او می گوید: والدین ایرانی در مواجهه با خواست جوان و میل او برای کارهایی که دوست دارد در اوقات فراغت انجام دهد دو واکنش مختلف دارند که هر دو غلط است.

برخی از والدین مقابل خواست نوجوان می ایستند و او را سرکوب می کنند و می گویند هرچه من می گویم درست است و تو باید گوش دهی و برخی دیگر نوجوان را به طور کامل رها می کنند تا خودش مسیر زندگی اش را پیدا کند، در حالی که هر دوی این روش های تربیتی که ۹۰ درصد والدین ایرانی در مواجهه خود با نوجوان خود به کار می گیرند غلط و محکوم به شکست است. نیک پی به روش نظارت بدون دخالت تاکید کرده و می گوید: شما نمی توانی به یک انسان که به سن ۱۲ سالگی می رسد بگویی چه کاری باید انجام دهی، بلکه فقط می توانی در خواست او همراهی اش کنی و مواظب باشی عاملی او را تهدید نکند.

 این روانشناس عنوان می‌کند: دولت هم باید همین روش را به کار ببندد و از رفتارهای تصمیم گیرانه و قیم مآبانه در مورد جوانان پرهیز کند. هیچ کس نمی تواند به دیگری بگوید چه چیزی درست و چه چیزی غلط است و این خود افراد هستند که باید در نهایت تصمیم بگیرند که چه چیزی به نفعشان و چه چیزی به ضررشان است.

آرمان

بخش نظردهی بسته شده است..