«صدوقی»شهید نماز در ماه روزه/نام شهید محراب در آسمان یزد میدرخشد
34سال گذشت تا دوباره ۱۱ رمضان با جمعه مصادف شد و امروز نمازجمعه یزد حال و هوای غریبی دارد زیرا در چنین روزی بود که محراب نمازجمعه یزد آغشته به خون یکی از شجاعان روزگار شد.
به گزارش یزدی نیوزسال ۱۳۶۱ بود، آن سال ۱۱ رمضان و ۱۱ تیر مصادف شده بود، یکی از روزهای گرم تابستان اما این گرما و روزهداری مردم باعث نشد که صف نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیتالله محمد صدوقی خلوت باشد، مردم حتی تا پشتبامها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند.
نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد ملا اسماعیل مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار میداد حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیهای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریعتر تمام شود.
آن روز خیلی عجله داشت، مشخص نبود برای چه اما بعدها معلوم شد برای شهادت این همه شتاب میکرد.
وقتی عرقریزان از گرما نماز را به پایان رساند، از محراب به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفشهایش را بپوشد.
نحوه شهادت شهید محراب، آیتالله صدوقی
از پشت سر جوانی محکم آیتالله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت میخواهد پیشانی او را ببوسد. چون حرکاتش شکبرانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیتالله تلاش کردند تا او را دور کنند اما موفق نشدند.
آن جوان که نامش رضا ابراهیمزاده و از اعضای سازمان مجاهدین خلق و از منافقان بود، همانطور محکم آیتالله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمیکرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، دست پلید او را رو کرد.
آیتالله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید.
جمعیت آن روز در مسجد ملااسماعیل غوغا میکرد، دختران آیتالله و خانواده او نیز در نمازجمعه حضور داشتند و صدای انفجار بیش از همه آنها را متلاطم کرده بود.
مردم سعی در آرام کردن خانواده شهید داشتند اما هنوز هیچکس نمیدانست چه اتفاقی افتاده زیرا به خاطر عجله آیتالله برای خروج از مسجد، پس از پایان نماز اعلام شده بود که مردم چند دقیقهای در مسجد حضور داشته باشند تا آیتالله صدوقی بتواند با استفاده از خلوتی مسیر سریعتر مسجد را ترک کند به همین دلیل مردم از اتفاقی که رخ داده بود، مطلع نشدند.
آخرین نمازجمعه یزد به امامت مردی از تبار شجاعان در ۱۱ رمضان
نمازجمعه آن روز، آخرین نمازی بود که مردم یزد به امامت پیرمرد شجاع، عالم و بیباک یزد، یار و همراه همیشگی امام خمینی (ره) خواندند و خونینترین نماز یزد، نمازجمعه ۱۱ رمضان مصادف با ۱۱ تیرماه ۱۳۶۱ بود.
حالا ۳۴ سال از آن زمان میگذرد اما مردم یزد هنوز هم که نام شهید صدوقی میآید، تمام قد به احترامش میایستند و او را پدر معنوی یزد میدانند.
هنوز هم مسجد حظیره یزد، محل خاکسپاری این شهید بزرگوار، همانجا که همه رهبریهای دوران انقلاب برای مردم یزد را رقم میزد، همانجا که همه مبارزات انقلاب در یزد از آنجا نشأت میگرفت، میعادگاه ارادتمندان به این شهید بزرگوار است.
نوه شهید صدوقی در مورد زندگی این شهید بزرگوار میگوید: پدربزرگم از نسل شیخ صدوق و اصالتا کرمانشاهی است که در هفت سالگی پدر و در ۹ سالگی مادرش را از دست داد و پسرعمویش ملامحمد کرمانشاهی سرپرستی او را بر عهده گرفت.
حجتالاسلام محمد صدوقی میگوید: آن سالها جد بزرگ شهید صدوقی که ملا محمدمهدی کرمانشاهی نام داشت بر اثر درگیری با فتحعلی شاه قاجار به یزد تبعید شد و فرزندان او نیز در یزد زیستند.
احترام خاص مردم یزد حتی آژانها برای آیتالله صدوقی
شهید صدوقی تحصیلات خود را در یزد آغاز کرد، در مدرسه عبدالرحیم خان و پس از مدتی به اصفهان رفت اما دوباره به یزد بازگشت و سپس به قم مهاجرت کرد و از سال ۱۳۴۱ از حامیان و همراهان و یاران امام خمینی (ره) شد.
وی رهبری انقلاب در استان یزد را بر عهده داشت و همه از او حرف شنوی داشتند و احترام بسیار زیادی برای او قائل بودند. حتی آژانها نیز به شدت از آیتالله واهمه داشتند و به خود اجازه نمیدادند مبارزه آشکار با حرکت ایشان داشته باشند.
بعد از انقلاب نیز ایشان نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه یزد شد و خدمات بسیاری را برای مردم یزد انجام داد.
این خدمات از تاسیس دانشگاهها تا راهاندازی بیمارستان و … بود و همه اقشار مردم به نحوی از خدمات ایشان بهرهمند بودند و امروز نیز نام شهید صدوقی زینتبخش بسیاری از دانشگاهها، خیابانها، مراکز مهم و … بوده و این نشان قدرشناسی مردم یزد از خدمات این شهید بزرگوار است.
در طول سالهای گذشته کتابها و خاطرات بسیاری از شهید صدوقی منتشر شد که هر کدام از آنها یک دنیا حرف، شجاعت، ایمان و راستی به دنبال دارد.
خاطرهای از شهید محراب
در کتاب فاجعه رمضان در صفحه ۲۲، خاطرهای از شهید صدوقی نقل شده است: رژیم شاه میکوشید با ایجاد مراکز مختلط، مانند دانشسرای هنر و … روح غیرت و شرف مردم مسلمان را نابود کند از اینرو شهید صدوقی خود را موظف به ابراز عکس العمل میدید. طبق گزارش ساواک، شهید صدوقی در برابر ایجاد دانشسرای هنر در یزد واکنش نشان داده و گفته است: «به تازگی دانشسرای هنر در یزد ثبت نام میکند. هنرشان این است که دخترها و پسرها را به بیعفتی بکشانند» و توصیه کرد «جوانها ثبت نام نکنند».
از سوی دیگر وی به تشکیل گروه فرهنگی علوی همت گمارد که چندین مدرسه دخترانه و پسرانه را با نظارت هیئت امنا اداره میکرد و به عنوان الگویی عملی، بخش بزرگی از جوانان را به خود جذب کرد. این مدارس همواره از حیث علمی در رتبههای ممتاز قرار داشتند.
شهید صدوقی، شهید نماز در ماه روزه بود و با مجاهدتهای بسیار، در ماه رمضان به مولای خویش امیرالمومنین حضرت علی (ع) پیوست و همانند مولایش در محراب نماز به شهادت رسید.مهر
بخش نظردهی بسته شده است..