آقای دلواپس دقیقا کجایی؟من هم دلواپسم

امیرترقی نژاد

۱.آقای دلواپس سلام.میشه دقیقا بگی کجایی؟من هم یک دلواپس هستم ،چرا که دغدغه های زیادی دارم،اما شاید توچون از پشتوانه های خوب وقوی برخوردار باشی و یا اینکه اینقدر سر خودت را شلوغ کرده باشی از لایه های اجتماعی جامعه یزد خبر نداشته باشی.پس کمی به صحبت های دلواپسانه من هم گوش کن شاید سوژه های جذابی برای تو باشد و بتوانی با متولیان و صاحبنظران مربوطه کمی اختلاط کنی ویا اینکه باارائه نظرات کارشناسی گره گشای این روزهای دلواپسانه من باشی.

۲.نمی دونم این روزها سری به دادسرای یزد زدید یا نه؛اصلا نمی خواهد به دادسرا برویدحول و حوش ساعت ۱۰صبح نگاهی به کوچه باریک دادگستری یزد بیندازید و به عمق فاجعه روشن تر نگاه کنید.از همه دری آمده اند پیر و جوان ،زن و مرد؛با مشکلات عدیده در صف های طویلی که شاید هیچکس باور نمی کند خانواده های یزدی هم اینقدر مشکل دارند.

طبق آماررسمی،در ازای هر هشت ازدواج، یک طلاق در این استان به ثبت رسیده است.این مبحث جدای از آسیب پنهان طلاق سفید دراین استان می باشد.به گته کارشناسان،وضعیت فعلی نظام خانواده دریزد به مرز هشدار رسیده و ازدواج سفید و جشن طلاق سونامی آینده جامعه یزد است.لذا آقای دلواپس،حفظ الگوهای ملی و مذهبی در جامعه و ارائه راهکار و برنامه‌های علمی پیش از تشکیل خانواده و حراست از نهاد خانواده بعد از تشکیل نظام خانواده از جمله راه‌کارهای مناسب در راستای حفظ نهاد خانواده است که می توانی بعضا رهنمود و سخنرانی نمایی. امروزه بسیاری از زوج‌های جوان پیش از شناخت لازم از یکدیگر زندگی مشترک خود را تشکیل می‌ دهند که این عدم شناخت می‌تواند پس از ازدواج زمینه ‌ساز طلاق باشد. در گذشته خانواده‌ها برای حل مشکلات و پیشگیری از جدایی زوجین مداخله می کردند، اما تحقیقات نشان می دهد که زن و شوهر در عصر کنونی طلاق را به عنوان بهترین راه حل برمی‌گزینند؛ در صورتی که با مشاوره‌های مناسب می توان از واقعه طلاق زوجین پیشگیری کرد.

۳.طی هفته های گذشته جمع زیادی از کافی شاپ هایی که قلیان به مردم عرضه می کردند از سوی بهداشت جمع و پلمپ شد.بیش از ۲۰کافی شاپ و قهوه خانه به دادسرا معرفی شده اند.جدا از مباحث بهداشتی عرضه قلیان،باید پرسید سیل هجوم جوانان یزدی به سمت این مواد دخانی چیست؟نظریه ی دخانیات نظریه پیچیده ای است، مسلئه این نیست که چرا جوانان به طرف قلیان و دخانیات می روند، بلکه این است که چرا از رشد آن ممانعت بعمل نمی آید. پدیده ای لذت بخش که در دسترس همگان باشد، خودبه خود در جامعه رشد می کند. ما باید فعالانه برای جلوگیری از رشد مصرف دخانیات هزینه کنیم.یعنی آنکه سرگرمی و محتوای جدید برای جامعه آماده نماییم.نه اینکه با محدویت هایی همچون لغو کنسرت موسیقی و یا مخالفت با دوچرخه سوای زنان ،انها را به طور غیر مستقیم و ناآگاهانه به سمت چنین مجالسی (کافی شاپ های عرضه قلیان)سوق دهیم.بر فرض مثال هم در پلمپ این نوع کافی شاپ ها هم موفق بودیم آنوقت با پدیده زیرزمینی شدن این نوع آسیب های اجتماعی چه برنامه ای داریم؟

شاید ساختار جذاب قلیان و صدای ناشی از قل قل آن برای بسیاری از مصرف کنندگان آن جذاب باشد، برخی نیز از سنتی بودن قلیان و لزوم احیای این سنت سخن می‌گوینداما با این حال نه تنها در کشور ما، بلکه در سرتاسر دنیا مصرف قلیان دوباره به نقطه اوج خود رسیده است و تولید کنندگان تنباکوهای میوه ای نیز از این طریق سود های کلانی به جیب خود زده‌اند. تا کنون در خصوص خطرات مصرف قلیان هشدارهای زیادی داده شده است از جمله این می توان به اختصار به مورد ذیل اشاره کرد:

با مصرف قلیان بیش از ۶۰۰ ماده سمی و مهلک وارد ریه فرد مصرف کننده و اطرافیان خواهد شد.

برادر دلواپس به این آماری که گفتم توجه داری؟هنوز این حکایت ادامه دارد.

۴. زن ۳۰ ساله که از شدت شرم چشم به موزائیک های کف یکی ازکلانتری ریزد دوخته بود درحالی که ادعا می کرد با یک اشتباه بزرگ زندگی ام را به نابودی کشاندم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مراجعه کرده بود.حکایتی است که چند روز پیش درکلانتری به نظاره نشستم. آسیبی به بزرگی کشتن یک زندگی.‌‌

همان زندگی مشترکی که روزگاری نه چندان دور باامید به وفاداری و با آرزوی داشتن روزهایی شاد آغاز شد. اگر پای صحبت‌ها و خاطرات مشاوران خانواده بنشینیم، اگر سری به دادگاه‌های خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بی‌وفایی‌ها را خواهیم دید و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما می‌پذیریم که این ردپا‌ها روز به روز بیشتر می‌شود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگی‌ها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد.

واقعیت این است که خیلی از زوج‌ها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه می‌کنند اما «بار بارا دی آنجلیس» می‌گوید: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج. عقدنامه، سند ازدواج یا سال‌هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده‌اید. بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی با فردی که دوستش دارید.

در سبب‌شناسی خیانت دلایل متعددی را می‌توان برشمرد که به دلیل تفاوت‌های فردی این دلایل یا عوامل، می‌تواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمان‌های (شرایط) مختلف، متفاوت باشد.

ویلیام گلاسر، روان‌شناس نامی، بیان می‌دارد: زوج‌ها زندگی مشترکشان را با عشق شروع می‌کنند اگر از آن مراقبت نکنند رفته رفته، صمیمیت اولیه به تدریج رنگ می‌بازد. با گذشت زمان زندگی برخی از این افراد به جدایی کشیده می‌شود اما برخی دیگر از آن‌ها به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می‌دهند و به ارتباطات نامشروع روی می‌آورند. خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر می‌گذارد. بی‌وفایی یکی از عمده‌ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. همچنین نتایج مطالعات زیادی نشان داده است واکنش فرد به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس است.

نتایج پژوهش‌های دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده‌ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش‌های والدینی و مشکلات شغلی روبه رو می‌شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می‌توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.

همچنین از دست دادن اعتماد و اعتبار نزد همسر، اذیت کردن و آسیب رساندن به خود و خانواده، از دست دادن وجهه و احترام خود نزد همسر و دیگران از عمده‌ترین آسیب‌ها و مشکلاتی است که متوجه فرد خاطی می‌شود. هنگامی که ما در مسیر خطا قدم برمی داریم، همیشه احساس اضطراب و ترس خواهیم داشت و آرامش درونیمان از بین خواهد رفت.

برادر دلواپس این موضوعات چیزی نیست که خواسته باشیم براحتی از کنار ان بگذریم.این موضوع نمونه بارزی از آتش زیر خاکستر است.پس پربیراه نیست که مسئولان هشدار داده‌اند آسیب‌های اجتماعی در ایران زنانه شده است. گویی زنان همانطور که پابه پای مردان در حال عرض اندامو پیشرفت‌اند، برخی‌شان حتی پا به پای مردان وارد دنیای تبهکاری هم شده‌اند؛ دنیایی از جنس اعتیاد و خیانت و….

۵.از فقروگرسنگی چه می دانی؟کمی به این خبر توجه کن.مسئول پیوند کلیه انجمن حمایت از بیماران کلیوی یزد در خصوص مهم‌ترین علل فروش کلیه در این افراد گفت:"پرداخت مهریه همسر، مشکلات مالی، مقروض بودن، نداشتن مسکن، پرداخت دیه از مهم‌ترین علل فروش کلیه در مراجعه کنندگان به این مرکز است."

بله،دقیقا یک فعال اجتماعی در استان یزد این حرفها را زده است.بنابرآمارهای انجمن بیماران کلیوی یزد،حدود ۸۰ درصد از بیماران کلیوی یزد مشکل فقر مالی دارند، تا آنجائی این این بیماران حتی قادر به تهیه موادغذایی مورد نیاز روزانه بدن و حتی مایحتاج زندگی روزمره خود نیستند.

آقای دلواپس نمی خواهی در این زمینه ها عالیت خیرخواهانه و دلواپسانه ای داشته باشی ،مطمئن باش اگر سودی نمی کنی اما عاقبت بخیری داری.یزدیها دیگر مانند قبل پولدار نیستند چرا که فقر جمعیتی در گستره شهر یزد به وضوح دیده می شود و این همان نتیجه سیاست‌های غلط سالهای گذشته متولیان و برخی دست اندرکاران است. فشار اقتصادی به اقشار پایین جامعه باعث تب شدیدی به این قشر شده است که ناگزیر دراین تب ،دامن آسیب های اجتماعی درحال اشاعه و ترویج است.

نتایج یک تحقیق که در فصلنامه دانش انتظامی یزد(وابسته به نیروی انتظامی)منتشر شده است نشان می‌دهد میزان فقر در محلات قدیمی ‌بیشتر و در محلات جدید کمتر می‌باشد. در بین محلات شهر یزد بیشترین میزان فقر در محلات کشتارگاه، مریم آیاد، مهدی آباد، آزادشهر، فهادان، لب خندق، شیخداد، همافر، امام شهر، خیرآباد، تخت استاد، نصرآباد و کمترین میزان فقر نیز در محلات صفائیه، کوی دانشگاه، کاج، سیلو می‌باشد. همچنین بررسی‌های میزان خشونت در سطح محلات شهر بر مبنای شاخص‌هایی چون میزان سرقت، میزان خشونت خانوادگی، نزاع و درگیری، کودک دزدی، زورگیری، کلاهبرداری بر اساس تحلیل‌های نقاط داغ خشونت در سطح محلات شهر یزد نشان می‌دهد میزان انواع خشونت‌های ذکر شده در محلات آزاد شهر، فهادان، شیخداد، نصرآباد، تخت استاد و یعقوبی به مراتب بالاتر از سایر محلات شهر یزد می‌باشد. بررسی بیضی انحراف معیار نیز تمرکز انواع مختلف خشونت و روند گسترش آن را در سطح محلات نشان می‌دهد. بررسی میزان تاثیرگذاری بر اساس مدل تحلیل مسیر نیز روشن کرد که شاخص میزان درآمد و سطح سواد دارای بیشترین تاثیر و دسترسی به خدمات دارای کمترین تاثیر را در این رابطه دارند. در رابطه با اثر مستقیم، مولفه سطح سواد دارای کمترین اثر مستقیم و مولفه میزان بیکاری دارای بیشترین اثر در افزایش خشونت های شهری بوده است که ضریب همبستگی چندگانه با مقدار ۷۴۱/۰ رابطه بین گسترش میزان فقر و افزایش میزان خشونت و کاهش احساس امنیت در سطح محلات شهر یزد را تایید می‌نماید.

۶.آقای دلواپس حکایت هایی که می توان بیان کرد زیاد است،از بحران کم آبی تا بی توجهی به شور ونشاط جوان یزدی.قط خواستم که گفته باشه دلواپسی زیاد است که می توانی برای آن سرمایه گذاری کنی.قصه دلواپسی را فقط در لغو کنسرت و دوچرخه نبین.

امیرترقی نژاد/تابناک