از قدیم یزد تا یزد مهندسی شده امروز
به گزارش یزدی نیوزهر نوآوری جریان یافته به بطن جامعه، تغییری در راه و رسم جامعه ایجاد میکند. ابداع حمام یا گرمابه باعث رکود بازار عطر شد، و ابداع یخچال از میزان استعمال ادویه کاست. اختراع تلویزیون از رونق بازار سینما کاست و بر گرمی کانون خانواده افزود.
در گذشتهای نه چندان دور، شهر یزد، بهعنوان مرکز استان در احاطه روستاهایی سرسبز، نظیر حسنآباد مشیر، مریمآباد، باغها و کشتزارهای منطقه آبشور، اکرمآباد، مهدیآباد، رحمتآباد، نجفآباد، قاسمآباد، نعیمآباد، اکبرآباد، عیشآباد، خیرآباد، اهرسـتان، خرمشـاد، سردوراه، کوچه بیوک، ابرندآباد، مزرعه ابوطالبی، محمودآباد، کسنویه، نصرآباد، رحیمآباد، جنتآباد و سایر کوچهباغها قرار داشت.
گودال باغچههای میانی حیاط مرکزی خانههای قدیمی این شهر عموماً دارای یک بوته گل محمدی و مملو از سبزیها و درختان میوهدار خوراکی بود. وفور محصولات کشاورزی و هوای مطبوع حاصل از عمل کربنگیری گیاهان، تحسین برانگیز بود بهطوریکه یزد بهعنوان مرواریــد کویر شناخته میشد. برداشت آب شرب، کشـــاورزی و صنعت از ســرریز منابع آبهای زیرزمینی از طریق چاههای چهلگزی، چشمهها و قناتها، ارمغانآور پایــــداری منابع آب بود اما نوآوری در حفر چاههای نیمه عمیق و عمیق از پایداری و ارتفاع آبهای زیرزمینی کاست و نیاز به نیروی الکتریکی و مصرف سوختهای فسیلی را افزایش داد.زمیندار شدن روستاییان، استفاده بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و ضعف دانش در صنعت کشاورزی به رویگرداندن روستاییان از کشاورزی منجر شد و به دنبال آن، با ضعف مدیریت استان، باغها و زمینهای کشاورزی برای احداث ساختمانهای بلند مرتبه به فروش رفت.
حضور روستاییان ثروتمند در شهر
حضور روستاییان ثروتمند با معیارهای جامعه روستایی در شهر، زمینه شکلگیری جامعه چندارزشی را فراهم آورد و با پدیده مهاجرت و تمرکز جمعیت در شهر و احداث ساختمانهای بلندمرتبه و غالباً بدون رعایت مقررات ملی ساختمان و شهرسازی، افزایش فاصله محل سکونت و محل کار و ایجاد ترافیک سنگین، ساخت بلوار، انواع پلها، تقاطعهای غیر همسطح رواج یافت و با جاری شدن سیل کارگران خارجی همراه شد. استفاده از مصالح جدید در ساخت اجزای بافت جدید شـهر، بهکارگیری لوازم خانگی مدرن، افزایش استفاده از اتومبیل و موتوسیکلت به علت افزایش فاصله محل سکونت تا محل کار، موجبات احداث کارخانهها در اطراف شهر را فراهم آورد و همگام با افزایش مصرف سوختهای فسیلی در کارخانهها، شدت آلودگی هوا افزایش یافت. قدرت ابزار و ماشینآلات حاصل از نوآوریهای عصر حاضر، توأم با غفلتهای کارشناسان نیمه متخصص از دانش بومی و رویارویی ناآگاهانه با پایداری و تعادل طبیعت، تخریب شرایط طبیعی و زیستمحیطی را در کمتر از یک قرن سرعت و شدت بخشید و تعادل و پایداری حاصل هزاران هزار سال فراز و نشیب طبیعت و تجربیات انسان در سازگاری با طبیعت را دستخوش بحران کرد، به گونهای که ادامه زندگی طبیعی با نگرانیهای عمیق و تردیدهای جدی روبهرو شد.
دور شدن از کوچههای پرپیچ و خم
در سایه تصمیم پیمانکاران و انبوهســـازان در چرخه ساخت، فروش و تخریب ساختمانها در حاشیه شهر، سازمانبندی مرکزگرای فضاهای دربند و خانههای حیاط مرکزی، متداول در بافت قدیم، مغلوب فرآیند معماری مدرن و خرید تراکم شد. زبالههای ساختمانی در گوشهای از شهر انباشته شد و شهروندان از داشتن حٌسن روابط خویشاوندی در گرداگرد خانههای مرکزگرا محروم شدند. گلهای رنـگارنگ و درختان زینتی به جای سبزیها و درختان میـوهدار خوراکی کاشته شد. خانهها، به جای همجواری با کوچههای پر پیــــچ و خم، در همجواری با خیابانها ساخته شد و ساکنان آنها سوار بر اتومبیل و با استفاده از بازشوهای اتوماتیک، بلاواسطه از پارکینگ خانه به خیابان و فضای شهر وارد شدند. در حاشـیه شهر، محله و کوچهای ساخته نشد که همسایگان ناچار شوند اتومبیل خود را در ابتدای محله پارک کنند و در مسیر کوچههای پر پیچ و خم، لذت عبور و سلام و احوالپرسی با یکدیگر را ببرند و خداحافظی آنها به امید دیدار دوسـتانه بیشازپیش، برای فردا باشد.
بیدار شدن در جامعه تک ارزشی پیشینیان در هر صبحگاه به قصد زندگی کردن برای جریان یافتن دانش، تجربه و مهارت برای حفظ هرچه بیشتر خانواده، همسایگان، دوستان همسخن و سلامت جسمی، روانی و معنوی بود. نیازی به خانههای سالمندان نبود. در این روش از زندگی با وجود نابرابریهای ارثی، اجتماعی، طبیعی و ذاتی، شهر از امنیت کافی برخوردار بود. مغازهها نه تنها نیازی به قفلهای کتابی و دزدگیر نداشتند، بلکه به هنگام روز با آویزان بودن یک پارچه به وسیله دو سنجاققفلی بر ورودی مغازههای بقالی نشان داده میشد که صاحب مغازه به دور از هرگونه نگرانی از دستبرد، برای نماز ظهر به مسجد رفته یا برای استراحت در منزل به سر میبرد. در این میان، نوآوری در علم و تکنولوژی میتوانست در ارتقای کیفی و کمی زیست پایدار و استحکامبخشی بافت قدیم به کار گرفته شود اما پدیده آسفالت، روز به روز چارچوب ورودی خانههای قدیمی را هرچه بیشتر زیر خود دفن کرد. احداث شبکه آب، به استفاده از چاههای چهلگزی خاتمه داد. وجود کارگران نیمهماهر، مهندسین و کارشناسان نیمه متخصص، موجبات نشت آب از شبکه آب و پوسیدگی چارچوبهای ورودی و تخریب خانهها را فراهم آورد. تغییر فشار آب مصرفی در لولههای شبکه انتقال آب، در هنگام شب و روز موجبات تزریق آب در زمین در هنگام شب و مکش آب در هنگام روز را فراهم آورد و آلودگی آب شرب را باعث شد.
تغییر کاربری مکانهای قدیمی
دخل و تصرف در عملکرد و تغییر کاربریهای مکررکاروانسراها و اســـکان کارگران غیر بومی و خارجی در محلههای قدیمی و کاروانسراها، زندگی اهالی بافت قدیم را با مشکلات متعدد روبهرو کرد. نوآوری در کسب درآمد از بابت پارک اتومبیل در امتداد خیابان، رهآورد گزندآور پارک خودرو در محلههای اطراف خیابانها شد. تردد و پارک اتومبیل به علت تأسیس هتلهای سنتی و مؤسسات آموزشی و اداری در محلههای بافت قدیم و خالی شدن محله از سکنه به هنگام شب، مشکلات را دو چندان کرد. این مشکلات، ساکنان را از هنر و فرهنگ خانه پدری غافل کرد و آنها را نسنجیده به سمت مدرنیته سوق داد. هر چند خانهبهدوشان امروزی به فضای از کوچه تا فضای محدود هشتی و راهرو و از فضای راهرو به انفجار فضایی در حیاط مرکزی و قوسهای خانههای قدیمی عادت داشتند اما حالا در حاشیه شهر سکنی گزیدهاند جایی که این گونه زیباییهای فضایی و زندگی پایدار از خانهبهدوشـــان سلب شد از حسن همجواری خبری نیست. بنابراین، خوابیدن در زیر ســـقف اتاقهای کولردار، بدون تماشای آسمان آبی و ستارگان درخشان به خانه به دوشان تحمیل شد. شاید اکنون تماشای آسمان نیز با آلودگی هوا جذابیت چندانی نداشته باشد.همشهری /سید محمد علی نکوئی
بخش نظردهی بسته شده است..