کنکور؛ کابوس دانشآموزان استان یزد/بیعلاقگی خانوادهها به امر پرورش
وقوع 2 مورد خودکشی در بین دانشآموزان یزد در شرایطی که استان در سالهای گذشته به ندرت شاهد وقوع چنین حوادث تلخی بوده، بسیاری از خانوادهها را نگران کرده است، اما به نظر میرسد که نگرانی سودی ندارد و خانوادهها باید حساسیت بیشتری به خرج دهند و دست از کمالگرایی در خصوص فرزندانشان بردارند.
به گزارش یزدی نیوزبرخی معتقدند که سختگیریهای شدید تعدادی از خانوادههای یزدی در مسائل درسی و ارتباط ناکارآمد آنها با نوجوانان، عامل اصلی رخدادن پدیده خودکشی در بین دانشآموزان استان است. به دست آوردن رتبه برتر کنکور اگرچه برای مدیران و مسئولان استان مایه مباهات است اما برای بسیاری دانشآموزان به کابوسی هولناک تبدیل شده است چرا که فشار خانوادهها برای موفقیت فرزندانشان در کنکور ورود به دانشگاه، آرامش را از آنها سلب کرده و از تحمل آنها کاسته است. خانوادههای یزدی همه چیز را به درس و کنکور، محدود کردهاند و حتی از دوران پیش دبستانی هم به فکر موفقیت فرزندانشان در ورود به دانشگاههای معتبر و رشتههای شاخص هستند در حالی که همه چیز در درس خلاصه نمیشود. آنها همه شرایط را برای تحصیل بهتر فرزندانشان حتی با پرداختن هزینههای سنگین در مدارس غیر انتفاعی و آزمونهای آزمایشی فراهم میکنند و از استراحت، تفریح و حتی دید و بازدیدهای خانوادگی نیز چشم میپوشند غافل از آنکه فرزندان در کنار کسب علم به آموختن مهارتهای زندگی و ارتباطات صحیح اجتماعی هم نیاز دارند.
رئیس اداره مشاوره اداره کل آموزش و پرورش استان با اشاره به وقوع ۲ مورد حادثه خودکشی در بین دانشآموزان استان در سال جاری میگوید: در گذشته به ندرت و هر چند سال یکبار، این حادثه برای دانشآموزی از استان اتفاق میافتاد اما وقوع ۲ مورد خودکشی در یک سال باید خانوادهها را به این موضوع حساس کند که دست از کمالگرایی بردارند. «رضا کرمینژاد» میافزاید: اصلیترین عامل خودکشی این ۲ دانشآموز، مشکلات درون خانواده و روابط ناسالم بین خانواده و فرزند بوده که به روابط ناکارآمد خانواده و دانشآموز منجر شده است. وی ادامه میدهد: زمانی که خانه به عنوان محل آرامش و امنیت، کارکرد خود را از دست بدهد، دانشآموزان در محیط خانه دچار آسیب میشوند به ویژه اینکه کمالگرایی خانوادهها نقش موثری در سلب آرامش از محیط خانه دارد.
این روانشناس یزدی میگوید: خانوادههای یزدی انتظار بالایی از فرزندان خود در حوزه تحصیلی، رفتار اجتماعی و دینی دارند و به اینکه فرزندانشان از دیگران متفاوت و بهتر باشد، علاقهمند هستند اما کمالگرایی بزرگترین آفتی است که سلامت روانی دانشآموزان استان را نشانه رفته است. وی اضافه میکند: مهمترین رهاورد کمالگرایی خانوادهها، ایجاد یاس و ناامیدی در بین دانشآموزان است و آنها احساس میکنند که هرگز نمیتوانند توقعات خانوادهها را اجابت کنند و در نتیجه افسرده و درمانده میشوند. کرمینژاد با اشاره به سختگیریهای بیمورد و خشن بودن خانوادههای یزدی در رفتار با دانشآموزان ادامه میدهد: به این ترتیب خزانههای رفتاری دانشآموزان یزد به شدت فقیر شده است و خودکشی که هرگز در بین گزینههای انتخابی دانشآموزان برای اعلام اعتراض و مواجهه با بحران نبود، این روزها به یکی از گزینههای انتخابی آنها تبدیل شده است.
رئیس اداره مشاوره اداره کل آموزش و پرورش استان با تاکید بر اینکه دانشآموزان استان به فراگرفتن مهارتهای حل مساله، کنترل خشم و مدیریت هیجان نیاز دارند، میافزاید: اداره کل آموزش و پرورش استان به آموزش این مهارتها توجه دارد اما متاسفانه این آموزشها مورد مطالبه والدین یزدی نیست. به گفته وی اگر دانشآموزان مهارت حل مساله، ارتباطات اجتماعی و مواجهه با بحران را آموزش نبینند در زندگی آینده با مشکل مواجه میشوند اما خانوادههای یزدی تمام تمرکز و توجه خود را به مسائل درسی و موفقیت در کنکور معطوف کردهاند. کرمینژاد اضافه میکند: خانوادهها از برگزاری دورههای مشاوره برای دانشآموزان استقبال نمیکنند و حتی شرکت در این کلاسها را باعث خستگی فرزندان و اختلال در آموزشهای درسی میدانند، در حالی که مدارس باید به امر آموزش و پرورش در کنار یکدیگر بپردازند. رئیس اداره مشاوره اداره کل آموزش و پرورش استان میافزاید: به این ترتیب دانشآموزان یزدی احساس شایستگی، توانمندی و موفقیت ندارند و به سمت آسیبهای اجتماعی گرایش پیدا میکنند. کرمینژاد میگوید: موفقیت و احساس توانمندی، نوعی محافظ در برابر ابتلای دانشآموزان یزدی به آسیبهای اجتماعی است اما رویکرد کمالگرایی خانوادهها در مباحث درسی، اخلاقی و دینی، این احساس را در بین دانشآموزان از بین برده است.
جو رقابتی ناسالم خانوادههای یزدی
یکی از جامعهشناسان یزدی هم به وجود جو رقابتی بین خانوادههای یزدی برای قبولی در کنکور اشاره میکند و میافزاید: کسب رتبههای برتر کنکور، دانشآموزان استان را با بسیاری از آسیبهای اجتماعی مواجه کرده است. «افشانی» میگوید: خانوادههای یزدی حتی از دوران پیشدبستانی هم برای تحصیل فرزندانشان سرمایهگذاری و همه زندگی فرزندان خود را به کنکور و رقابت محدود میکنند. وی ادامه میدهد: دور شدن دانشآموزان از رفت و آمدهای خانوادگی و داشتن اوقات فراغت، آنها را در معرض بسیاری از آسیبهای اجتماعی قرار داده است. افشانی تاکید میکند: این فضای رقابتی، تنشهای روانی متعددی را در بین دانشآموزان ایجاد کرده که یکی از نمودهای آن در قالب خودکشی قابل مشاهده است. وی ادامه میدهد: مهمترین انتقاد در این فضا به سیستم آموزشی استان وارد است که با تقسیمبندی مدارس و صدور مجوزهای متعدد برای فعالیت مدارس غیرانتفاعی و کنترل نکردن آنها و همچنین عدم تلاش برای متقاعد کردن خانوادهها، شرایط را برای ایجاد فضای رقابتی ناسالم فراهم کرده است. این جامعهشناس تاکید میکند: خانوادهها مهارتهای زندگی را به دانشآموزان آموزش نمیدهند و کسب این مهارتها از جمله کنترل خشم و استرس، نه گفتن و مهرورزی را به مدارس واگذار کردهاند و آموزش و پرورش هم از این وظیفه مهم مغفول مانده است. وی میافزاید: دانشآموزانی که در چنین سیستمی آموزش داده میشوند، مهارت مقابله با بحرانها را ندارند و با اندک فشاری از هم میپاشند؛ به این ترتیب قاطعانه میتوان گفت که نظام آموزشی استان با مهارتهای اجتماعی فاصله بسیاری دارد. افشانی میافزاید: متولیان حوزه آموزش و پرورش باید خانوادهها را آگاه کنند که همه چیز کنکور نیست و دانشآموزان در کنار تحصیل به تفریح و فراگرفتن مهارتهای زندگی هم نیاز دارند.
همشهری
۱ دیدگاه
سلام.دقیقا همینطوره. من الان ۱۰ سال از دوران دبیرستانم میگذره اما هیچ وقت استرس اون دوران رو یادم نمیره.دبیرستان نمونه درس خوندم.کل زندگیم از بچگی تا حالا درس بوده.یعنی بابام از همون دبستان میگفت باید نمره ۲۰ بیارید وگرنه من کارنمتون رو امضا نمیکنم.برا همین ما فک میکردیم زندگی همش درسه.الان که ازدواج کردم و وارد جامعه شدم ، فهمیدم که چقد اشتباه فکر میکردم و دارم خیلی ضربه میخورم تو زندگیم.چون با هیش کس ارتباط نداشتم تا روابط درست رو یاد بگیرم.هیچی بلد نیستم جز فرمول ریاضییییییییییی.این کار رو نکنید با بچه ها.خیلی روش بدیه .خیللللللیییییییییی