یزد و اصفهان در جنگ تحمیلی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) دو استان مرکزی یزد و اصفهان در دوران دفاع مقدس هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی نقش بسزایی در پیشبرد جبهه‌های جنگ تحمیلی ایفا کردند.

هر دو استان فرماندهان بزرگ و نیروهای دلاوری را روانه جبهه‌ها کردند و در طول عملیات‌های مختلف به موفقیت‌های زیادی دست یافتند. شهیدان محمد منتظر‌قائم، حسین خرازی و احمد کاظمی از فرماندهان نام‌آشنای این دو استان هستند. از همین رو انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با انتشار سه کتاب با مضمون زندگی سه رزمنده یزدی و اصفهانی پرداخته که در ادامه نگاهی گذرا به این کتاب‌ها می‌اندازیم.
 
کتاب «چشم‌های آسمانی» خاطرات جواد کمالی اردکانی از نیروهای رزمنده استان یزد است و خاطرات وی را در ۱۸ فصل مرور می‌کند. این کتاب بر خلاف بسیاری از کتاب‌های این حوزه که به صورت خاطره‌نگاری منتشر می‌شود، اساس کارش را بر پایه گفت‌وگو و نقل قول مستقیم راوی قرار داده است. کتاب نمونه‌ای از خاطرات شفاهی جنگ است و محمد معینی به عنوان مصاحبه‌کننده سعی کرده تمام جزئیات و اطلاعات لازم را از مصاحبه شونده بپرسد و نکته‌ای را جا نگذارد. همین موضوع شاید کمی حجم کتاب را زیاد کرده –نزدیک به ۴۰۰ صفحه- ولی نکته‌ای را از قلم نمی‌اندازد و تمام جوانب امر را در برمی‌گیرد. مصاحبه‌شونده از همان فصل نخست با معرفی خودش و بازگو کردن فعالیت‌های انقلابی‌اش، به روزهای جنگ می‌رسد و در فصل‌های بعد از حضورش در عملیات‌های مختلف می‌گوید. عملیات‌هایی که تعدادشان هم کم نیستند و سال‌های زیادی از دفاع مقدس را دربر می‌گیرد.

کمالی ‌اردکانی در سال ۶۰ همراه یک گروهان از پاسداران استان که از شهرهای اردکان، میبد، مهریز، بافق و تفت جمع شده بودند، راهی جبهه می‌شود. کمالی ‌اردکانی در ادامه از حضورش در عملیات‌های فتح‌المبین، محرم، والفجر مقدماتی و بدر می‌گوید تا به سال ۱۳۶۷ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌رسد. حرف‌های راوی کتاب پر از خاطرات نابی از آن روزگار و از آن انسان‌هاست که خواننده با مرورش ناخودآگاه در حال و هوا و فضای آن روزها قرار می‌گیرد. به عنوان مثال کمالی ‌اردکانی در رابطه با عملیات محرم می‌گوید: «در دوران دفاع مقدس همیشه وقتی می‌گفتیم که ما اسلحه‌مان را از کجا تأمین کنیم، می‌گفتند: «بروید از دشمن بگیرید.» آن شب هم جوری برنامه‌ریزی کرده بودند که وقتی سنگرهای دشمن سقوط کرد، همه بچه‌هایی که اسلحه نداشتند با سلاح‌های نو ِ آکبند که به غنیمت گرفته بودند، مسلح شده بودند. . . موقعی که رسیدیم به سنگرهای دشمن، دیدیم خوشبختانه جیره لباس و تجهیزات بهشان داده بودند. تو هر سنگری که می‌رفتی لباس‌های عراقی، ‌پوتین، اورکت، لباس‌های نوی نو بود. بچه‌هایی که پوتین نداشتند دیگر نونوار شده بودند و از لباس‌های عراقی استفاده می‌کردند.»

کتاب بعدی با نام «اهالی بهشت» به معرفی حرم‌های مطهر شهدای گمنام استان اصفهان می‌پردازد. کتاب در هر فصل به یکی از شهرستان‌های استان سفر می‌کند و اطلاعاتی از شهیدان گمنام تازه تدفین شده آن منطقه می‌دهد. به عنوان مثال در منطقه «دهق» پنج شهید تازه تفحص شده که همگی جوان بوده‌اند در سال ۱۳۸۴ تشییع و به خاک سپرده می‌شوند.

کتاب دیگری که از سوی انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس منتشر شده «ترنم خاطره» نام دارد و از خاطرات شهیدان یکی از روستاهای شهر یزد می‌گوید. روستای «فهرج» در طول دفاع مقدس شهیدان زیادی را تقدیم میهن کرده و در این کتاب با گردآوری خاطرات این شهیدان، بخش‌هایی از زندگی‌شان را می‌خوانیم. پیش از پرداختن به خاطرات، اطلاعات کوتاه و مختصری از شهید به مخاطب داده می‌شود و پس از آن دوستان و بستگان شهید خاطراتشان را بازگو می‌کنند. کتاب برای معرفی شهیدان یک روستا، اثری آبرومند است و اطلاعات خوبی از شهیدان منطقه می‌دهد. در پایان کتاب هم عکس‌هایی از شهیدان روستا می‌بینیم تا در کنار آشنایی با خصوصیات و ویژگی‌های رفتاری‌شان با سیما و ظاهرشان هم آشنا شویم.

شهید نیوز

بخش نظردهی بسته شده است..