دستان کوچکی که در یزد عشق می بافند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) چشمان تیزبینش نظارهگر عبور تار و پود دار کاربافی مادربزرگ بود، تا نقش تار و پود در ذهنش نهادینه شود و روزی به کوچکترین کارباف یزدی تبدیل شود.
«مائده سادات وزیری» دختری ۵ ساله است که بدون هیچگونه آموزشی با حضور در کنار مادربزرگ و مادر در پشت دار کاربافی در اردکان، به یکباره به بافتن مشغول شد. اقدامی که باعث شگفتی والدین و مادربزرگ این کودک خردسال شد و در قدمهای بعدی با رفع نواقص و ارائه نکات آموزشی، او به بافندهای قهار تبدیل شد.
مائده اکنون قادر به بافتن حوله و شالهای رنگی با دستگاه کاربافی است. او که به اصرار والدینش به بافت حولهها و شالهای ساده توصیه میشود، علاقه بسیاری به تولید منسوجات رنگارنگ به رغم دشواری بافت دارد.
مادربزرگ با عشق و علاقه، بافندگی مائده را رصد و به رفع نواقص آن اقدام میکند تا این هنر صنعت را به درستی فراگیرد.
دایر بودن دار کاربافی در خانه مادربزرگ، مائده را به حضور مستمر در خانه وی مشتاق کرده است، به طوری که تمام طول ساعات حضورش در خانه مادربزرگ را به بافت حوله و شال میپردازد و از این کار خسته نمیشود. او متولد مهرماه ۸۹ است. مادرش از ۴ سالگی متوجه استعداد او در تشخیص شیوه بافت کاربافی میشود و به حضور او پشت دار به دور از چشم اطرافیان توجه میکند. علاقهاش به بافتن و عنوان کردن اسامی وسیله بافت دستگاه، مادر و مادربزرگش را به وجد میآورد تا کم کم او را به پشت دار فراخوانند و این گونه میشود که این فرشته کوچک، کاربافی را تجربه میکند.
آموزش فوت و فن بافت با نگاه
«فضه فتاحی» مادر این کودک ۵ ساله که یک سال از نخستین تجربه بافتن کاربافی او میگذرد، درباره شیوه آشنایی دخترش با کاربافی میگوید: کاربافی به صورت موروثی در خانواده ما رایج بود و من نیز بافت حوله کاربافی را از مادربزرگم آموزش دیدم.
وی میافزاید: مادر من به قالیبافی اشتغال داشت اما زمانی که به دلیل بیماری، دیگر قادر به بافت قالی نبود،حرفه مادربزرگ را در پیش گرفت و به کاربافی مشغول شد. این بانوی اردکانی میگوید: من نیز روزهایی که مهمان خانه مادرم بود، در کنار او به بافت حوله و شال با دستگاه کاربافی میپرداختم و «مائده» دخترم نیز در کنار من حضور داشت اما فقط به ما نگاه میکرد.
فتاحی ادامه میدهد: زمانی که مائده ۴ ساله شد، متوجه شدم قدرت عبور تار و پود دستگاه کاربافی را دارد و به خوبی با پدال دستگاه کار میکند. وی میگوید: اسم وسیلههای بافت را به خوبی میدانست و حتی توانایی ریسیدن نخ یا به اصطلاح «ماسوره پیچیدن» را نیز داشت.
این مادر جوان میافزاید: مادرم با تشخیص استعداد مائده، برای آموزش او زمان صرف کرد تا شیوه درست شانهزدن و بافتن کنارهها را به او آموزش دهد و امروز مائده به بافندهای توانا تبدیل شده است.
وی اظهار میکند: مائده در تمام طول حضورش در خانه مادرم، در پشت دستگاه کاربافی مینشیند و تا فرصت دارد حوله و شال میبافد. فتاحی میگوید: او حتی به توصیههای مادرم برای بافت حولههای تک رنگ هم توجهی نمیکند و از رنگهای مختلف برای بافت حوله و شال استفاده میکند که بافت آن به مراتب دشوارتر از تک رنگ است.
مادر کوچکترین بافنده یزدی درباره ادامه این هنر از سوی دخترش میگوید: هنوز تصمیم به خرید دستگاه برای دخترم ندارم. او هنوز خیلی کوچک است و ممکن است کار کردن طولانیمدت با دستگاه برایش ضرر داشته باشد. او البته نسبت به دیدگاه اطرافیان درباره ادامه این هنر هم نگران است، به گفته این بانوی اردکانی، کاربافی وجهه مناسبی در بین مردم اردکان ندارد و کار سادهای انگاشته میشود اما عقیده دارد دخترش با عشقی که به این کار دارد، قطعا بافنده ماهر و موفقی خواهد شد.
وی با بیان اینکه مائده فوت و فن بافتن کاربافی را از مادربزرگش آموخته است، میافزاید: این هنر هم سرگرم کننده و هم درآمدزاست و حتی در گذشته در بین بانوان اردکان رایج بوده است. این بانوی اردکانی بر ضرورت ارائه آموزش بافت کاربافی به صورت رایگان تاکید میکند و میافزاید: این هنرهای سنتی از میراث گرانبهایی هستند که باید زنده نگه داشته شوند.
همشهری
بخش نظردهی بسته شده است..