تنها برای یزد رکاب می زنم
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز)
پا در رکاب عشق میگذارد و دل به دریای کویر میزند. گرمای سوزان و کوبنده کویر را هم خوب حریف شده است. این دشواریها دیگر برایش بازی بچگانهای است که باعث نمیشود عشقش را کنار بگذارد. رکاب زنان به سوی سربلندی کشورش حرکت میکند و جز به قهرمانی و بالا بردن پرچم میهن بر بلندای افتخار به هیچچیز فکر نمیکند.
راهی که انتخاب کرده، هموار نیست؛ راهی است که چشمان نگران مادرش هر روز برای طلب سلامتی فرزندش، به آن دوخته میشود. در این راه باید بیمهری برخی مسئولان و بیتوجهی آنها را نادیده بگیرد و راه را ادامه دهد. به قهرمانیهای پیدرپی برساند و باز عشق به انتخابش، او را از ادامه مسیر باز ندارد.
«حمید بیک خرمیزی» جوانی دوچرخهسوار از خطه مهریز است که با پشتکارش به مدارجی از جمله قهرمانی کشور و آسیا دست یافته است. او متولد سال۷۰ است. از ۱۵ سالگی دوچرخهسواری را به صورت حرفهای دنبال کرده و در ۱۸ سالگی به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شده است.
در ادامه، گفتوگوی روزنامه همشهری با این ورزشکار جوان را میخوانید.
- در شرایطی که کشف استعداد در رشته دوچرخهسواری چندان مورد توجه نبود، چطور شد که استعداد شما در این رشته کشف شد و به صورت تخصصی به دوچرخهسواری پرداختید؟
شهرستان مهریز افراد مشهوری در رشته دوچرخهسواری دارد. در سال ۸۵ اعلامیه انتخاب اعضای تیم دوچرخهسواری شهرستان را در تابلو اعلانات دبیرستان، مشاهده و در مسابقات شرکت کردم. پس از آنکه در آن مسابقات رتبه اول را به دست آوردم، مورد حمایت مربیان شهرستان قرار گرفتم و به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم.
- در طول دوره ورزش حرفهای خود چه مقامهایی کسب کردید؟
برتری در مسابقات قهرمانی جوانان کشور، مسابقات جوانان اندونزی، مسابقات کاپ آسیای جوانان، رتبه اول در مسابقات جوانان مالزی و جایگاه سومی در رشته تیمی از رتبههایی است که در رشته دوچرخهسواری به دست آوردم. از سال ۹۱ به بعد وارد رده بزرگسالان شدم و در همان سال، در مسابقات تایلند، در رشته اسکرات دوم شدم و در رشته تیمی نیز مدال نقره را به گردن آویختیم و در سال ۹۲ در بازیهای آسیایی کره جنوبی مقام چهارم را کسب کردم.
- برای مسابقات جهانی و المپیک چه برنامهای دارید؟
من سخت تمرین میکنم تا بتوانم سهمیه لازم را کسب کنم. البته تصمیمگیریهایی وجود دارد که من در آنها دخیل نیستم. به عنوان مثال در سالهای گذشته برخی مسئولان کشوری همشهریهای خود را برای مسابقات انتخابی در اولویت قرار دادند. از طرفی با اینکه رکورد من از یکی از رکابزنان بهتر بود، به خاطر تجربه بیشتر دوچرخهسوار دیگری به مسابقات انتخابی اعزام شد.
- آیا این ورزش را در قالب باشگاه هم دنبال کردید؟
بله، ۳ سال عضو باشگاه شهرداری مهریز بودم. سپس مدت کوتاهی به باشگاه پتروشیمی تبریز رفتم و با مشاوره مربیان سابقم دوباره به مهریز برگشتم و در تیم ایران رادیاتور شکیب مهریز کار خود را ادامه دادم. اکنون ۳ سال است که در تیم پیشگامان کویر یزد مشغول رکابزنی هستم.
- آیا از تیمهای خارج از کشور و استان هم پیشنهاد دارید؟
از آنجا که تیمهای ایرانی در سطح اول آسیا هستند اگر پیشنهاد خارجی داشته باشم هم حاضر به ترک کشورم نیستم. اما در داخل کشور با توجه به اینکه همه تیمها رقیب هستند، رکابزنی در شهر صاحبشهرت و قدمت ورزش دوچرخهسواری را رها نمیکنم و حاضر به عضویت در تیم دیگری نمیشوم. پیشنهاد مالی دو برابری نسبت به قراردادم با تیم پیشگامان را از تیم پتروشیمی تبریز دارم که آن را رد کردم. حتی اگر مجبور شوم مجانی رکاب بزنم، برای شهری جز یزد رکاب نخواهم زد.
- آیا جز ورزش دوچرخهسواری، کار دیگری هم دارید؟
خیر؛ از آنجا که روزانه باید حدود ۸ ساعت تمرین کنم، برای فعالیتهای دیگر وقتی ندارم. خوشبختانه مسئولان تیم باشگاهم حمایتهای زیادی از من میکنند و تا کنون در مورد کسب درآمد با مشکلی برخورد نکردهام.
- اگر به گذشته برمیگشتید، آیا دوباره این حرفه را انتخاب میکردید؟
حتما؛ دوچرخهسواری عشق من است و اگر صدبار دیگر هم قرار بود حرفهای را انتخاب کنم، دوچرخهسواری را انتخاب میکردم.
- به بقیه جوانانی که به این ورزش علاقه دارند چه توصیهای دارید؟
جوانان باید سختیهای مربوط به رشته دوچرخهسواری را بدانند و با آگاهی وارد این رشته شوند. دوچرخهسواری در زیر برف و باران و تابش شدید خورشید تعطیلی ندارد. بسیاری از جوانان بعد از ورود به این رشته ورزشی، به دلیل نداشتن شناخت کافی آن را رها میکنند. از طرفی هزینه انجام این ورزش به صورت حرفهای بسیار زیاد است که افراد محدودی قادر به تامین آن هستند. از سوی دیگر رکابزنان باید حدود ۳ سال با درآمد شخصی خود رکاب بزنند تا به سطحی برسند که جذب باشگاهها شوند و درآمد مستقل داشته باشد و از این رو ورزشکارانی که وارد این رشته میشوند، باید این اطلاعات را کسب کنند.
- حمایت مسئولان استان از ورزشکاران این رشته چگونه است؟
هر چند با یک تیم خصوصی کار میکنم اما انتظار من از مسئولان استان به عنوان مسئولان شهر دوچرخهها بیش از این است. اعضای تیمهای دیگر دوچرخهسواری کشور که با تیم خصوصی قرارداد دارند در زمان شرکت در مسابقات کمک هزینه سفر دریافت میکنند اما مسئولان استان یزد به این موضوع توجه نمیکنند و اهمیتی برای این ورزش قائل نیستند.
- آیا پدر و مادرتان موافق بودند که وارد این رشته ورزشی شوید؟
من در دوران متوسطه در دبیرستان استعدادهای درخشان پذیرفته شدم. مادرم اصرار داشت که درس بخوانم ولی پدرم موافق بود که در کنار درس به علاقهام هم بپردازم. مهمترین دلیل مخالفت مادرم خطرهایی بود که در این ورزش متوجه من بوده و هست. منظورم خطرهایی است که دوچرخهسواری در جاده دارد. هنوز هم اگر این ورزش را کنار بگذارم مادرم کاملا استقبال میکند (با خنده)؛ البته برای موفقیت من بسیار دعا میکنند. من این راه را ادامه میدهم و باید از مسئولان تیم باشگاهم و مربیان و حامیانم در این تیم تشکر کنم چون بدون حمایت آنها ورزش دوچرخهسواری در استان هیچگاه به موفقیتهایی در این سطح نمیرسید.
بخش نظردهی بسته شده است..