دوگانه عارف – حداد در انتخابات مجلس
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) با وجود همه فعل و انفعالاتی که در اردوگاه رفرمیستهای سیاسی ایران وجود دارد به خلاصه باید گفت اصلاحطلبان نه مانند مجلس ششم به دنبال پرچمداری چپهای تند هستند و نه مانند مجلس هفتم درگیر اختلافهای داخلی؛ آنها به دنبال ژنرالهایی هستند که میخواهند با خرد جمعی و کار جبههای در پارلمان دهم به یاری دولت اعتدال بیایند تا وضعیت کشور را در راستای منافع ملی بهبود بخشند.
به گزارش دنیای اقتصاد، به فاصله چند ماه باقیمانده به انتخابات مجلس دهم و در ساحات و ساعاتی که رخوت سیاسی از فضای عمومی کشور رخت برنبسته و خبری از هیجان و اشتیاق تودههای اجتماعی به سیاست و بازی سیاسی نیست، سیاستمداران اصولگرا و اصلاحطلب رقابتی تمامعیار را آغاز کردهاند؛رقابتی که قرار است تکلیف ترکیب پارلمان دهم ایران را روشن کند، هرچند موقعیت و وضعیت دو جناح برای این بازی مهم، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد؛ چه آنکه شرایط برای یک جناح «سهل» و برای دیگری «سخت» است.
زمین این بازی برای راستکیشان سیاسی هموار، امن، پرنور و بیایست و بازرسی است و در مقابل، برای رفرمیستهای خسته از تهدیدها و تحدیدهای این سالها به مثابه هزارتوی درهمی است که جدای از قانون منع آمد و شد، سیخ و میخها، جای فرش قرمز را برای حضور در این مناسک سیاسی گرفتهاند.
اما خمیازه مردم و رکود سیاسی و بهرهبرداری اصولگرایان از مواهب قدرت دلیلی نبوده تا اصلاحطلبان دستها را به نشانه تسلیم بالا ببرند و کفشها را از پا درآورده و به گردن بیندازند، کنج عزلت بگیرند و زانوی غم بغل کنند که سیاست اگر علم تبدیل کردن «ناممکن»ها به «ممکنها»ست اصلاحطلبان بیش از هر مقطع تاریخی دیگری سیاستمداران حرفهای شدهاند.
متاخرین و متقدمین این جناح سیاسی با پشت سرگذاشتن عصر عسرتی هشت ساله در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ و در بزنگاهی که امکان تصمیم و تدبیر نداشتند، تدبیر کردند و تصمیم گرفتند، از آن هزار توی پیچیده و تاریک با ادراکی آگاهانه و راهحلی هوشمندانه به سلامت و با سری بلند بیرون آیند.
آنان نشان دادند که چگونه میشود با اتخاذ استراتژی انسجام و خردجمعی و استفاده درست از کارتهای اندک در دست، جای غالب و مغلوب را عوض کرد و شرایط را با اراده و نیت و راهبرد منقلب ساخت.
همین پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، اصلاحطلبان را برای پیروزی در انتخابات مجلس امیدوار کرده است. مدیران و بزرگان این جناح عهدی با هم بستهاند که با همان فرمول «همگرایی و هم آوایی» انتخابات ٩٢ و «انسجام و اتحادی» تمام عیار و با ارایه فهرستی واحد، کاندیداهای خود را به مجلس دهم بفرستند و تابوی غیبت اصلاحطلبان در سه دوره گذشته را بشکنند؛ اتفاقی که از مجلس ششم به این سو رخ نداده است.
اگرچه راهبرد انتخاباتی و نقشه راه اصلاحطلبان همان راهبرد انتخابات ریاستجمهوری است اما به دلیل تفاوت شکلی این دو انتخابات همچون تکثر حوزههای انتخابیه و کاندیداهای انتخاباتی، تصمیمگیران و تصمیمسازان اصلی این جناح را بر آن داشت تاکتیک و تکنیکی متوازن و متناسب با فرم و نرم انتخابات مجلس را طراحی و تدوین کنند.
راهاندازی شورای اصلاحطلبان استانی و واگذاری امورات انتخاباتی از جمله تعیین کاندیداها، لایه اول این راهبرد انتخاباتی بوده تا جایی که به گفته موسوی لاری، عضو هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات تا به امروز در بیش از ٢٥ استان، شورای عالی اصلاحطلبان استانی متشکل از همه احزاب، گروهها و چهرههای سیاسی تشکیل شده است.
به گفته سیدمحمود میرلوحی، شورای اصلاحطلبان استانی در هر استان با توجه به شرایط آن استان از ۹ تا ۲۵ نفر تشکیل شده که این افراد از کسانی هستند که از چهار بخش جریان اصلاحات و از همه مناطق استان مربوطه انتخاب شدند تا هیچ فردی از مجموعه بیرون نماند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان برای افزایش ضریب همگرایی و جلوگیری از موازیکاری انتخاباتی با هماهنگی رییس دولت اصلاحات و موافقت بزرگان این جناح سیاسی همچون موسوی خویینیها و عبدالله نوری، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات را که متشکل از دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، اعضای شورای راهبردی و دبیران کل چهار حزب؛ اتحاد ملت ایران، اعتدال و توسعه، ندای ایرانیان و مجمع ایثارگران اصلاحطلب به ریاست محمدرضا عارف بود راهاندازی کردند.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات جدای از تقویت اتحاد و انسجام اصلاحطلبان، کارویژه دیگری از جمله داوری برای شورای اصلاحطلبان استانی در صورت به نتیجه نرسیدن بر سر کاندیداهای انتخاباتی و تعیین هیات انتخابکننده لیست انتخاباتی اصلاحطلبان برای استان تهران را برعهده دارد. انتخاباتی اصلاحطلبان برای استان تهران است.
اصلاحطلبان برای رسیدن به وضعیت فعلی قصهها و غصههای بسیاری را البته پشت سرگذاشتهاند و معماهای دیگری را هم باید حل کنند.تردیدی نیست چهرههای دیگر اصلاحات موقعیت و محبوبیت اجتماعی محمدرضا عارف را ندارند؛ چه آنکه او در مقام یک چهره اصلاحطلب در بازی بزرگ انتخابات ریاستجمهوری توانست اندوخته اجتماعی به دست آورد که در حال حاضر کمتر نیروی سیاسی اصلاحطلبی از این موقعیت و وضعیت ممتاز برخوردار است.
بر این اساس وقتی قاطبه اصلاحطلبان به ریاست محمدرضا عارف بر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات تن دادهاند و امورات انتخاباتی با همه فراز و فرودهایش رو به پیش است طرح نامهایی دیگر نه تنها کمکی به افزایش ضریب اتحاد اصلاحطلبان نخواهد کرد که فرصتهایی را برای جریان ضد اصلاحطلب مهیا میکند تا پروژه انشقاق و تفرقه اصلاحطلبان را بیش از پیش دنبال کنند.
با وجود همه فعل و انفعالاتی که در اردوگاه رفرمیستهای سیاسی ایران وجود دارد به خلاصه باید گفت اصلاحطلبان نه مانند مجلس ششم به دنبال پرچمداری چپهای تند هستند و نه مانند مجلس هفتم درگیر اختلافهای داخلی؛ آنها به دنبال ژنرالهایی هستند که میخواهند با خرد جمعی و کار جبههای در پارلمان دهم به یاری دولت اعتدال بیایند تا وضعیت کشور را در راستای منافع ملی بهبود بخشند.
از همین رو طرح اسامی برخی چهرهها به عنوان سرلیست انتخاباتی اصلاحطلبان در شرایطی که محمدرضا عارف تمامی مولفهها و پارامترهای سرلیستی را دارد هرچند در برخی رسانههای اصلاحطلب و اصلاحطلبنما دنبال میشود اما سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان را هرگز تحتالشعاع قرار نمیدهد.
سرلیستی حدادعادل؛ در بحران بالکانیزاسیون اصولگرایی
اصولگرایان اما برخلاف اصلاحطلبان حال و روز خوشی ندارند. انتخابات ریاستجمهوری را با حضور حداکثری کاندیداهای خود به اجماع ملی اصلاحطلبان و هواداران هاشمیرفسنجانی باختهاند، برادر بزرگترشان (حبیبالله عسگراولادی) و پدر معنویشان (آیتالله مهدویکنی) را از دست دادهاند و هیچ مولفه و پارامتر مشترکی برای رسیدن به وحدت در حوزه تاکتیکی و تکنیکی در اردوگاه این جریان سیاسی مشاهده نمیشود.
اصولگرایان که در دوره دولتداری محمود احمدینژاد، گفتمانشان نه تنها ترک خورد که مبتلا به انشقاق و چندپارگی شد حالا با کنارهگیری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از دخالت در فرآیند انتخاباتی روزهای سختتری را در میدان سیاست و رقابت انتخابات مجلس دهم پیش روی خود دارند. مدیران این جناح البته برای به خط کردن همه نیروهای سیاسی اصولگرا و مدیریت سلایق رنگینکمانیشان تا به امروز راهبردهای متفاوت و ماموریتهای جداگانهای را دنبال کرده و میکنند.
اما بیتردید زیر پوست بازی سیاسی راستکیشان سیاسی ایران در حال حاضر به حزب موتلفه اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان خط امام و رهبری منتهی میشود. جامعه روحانیت با علمداری سیدرضا تقوی، قائممقام این تشکل مذهبی-سیاسی پس از ناکام ماندن در پروژه همگرایی اصولگرایان و با تلاش ویژه محمدرضا باهنر درصدد راهاندازی نهاد جدید انتخاباتی برای اصولگرایان به نام «شورای هماهنگی» است.
هرچند تا به امروز این شورا تاسیس نشده اما به گفته غلامرضا مصباحیمقدم، تعدادی از اعضای جامعه روحانیت مبارز و چهرههای ارشد این جناح قرار است ترکیب شورای هماهنگی اصولگرایان را تشکیل دهند. گفته میشود دبیران کل احزاب اصولگرا در کنار تعدادی از اعضای جامعه روحانیت مبارز ترکیب اصلی این شورا را خواهند ساخت. کارویژه شورای هماهنگی اصولگرایان مشابه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات است.
این شورا قرار است پرونده نامزدهای انتخاباتی اصولگرا را بررسی و فهرست انتخاباتی را از میان این چهرهها انتخاب کند. اصولگرایان در ادوار گذشته با فرمولهای مشابهی همچون ٥+٦ اقدام به انتخاب نهایی کاندیداهای خود میکردند.
براساس این مدل انتخاباتی، اعضای این نهاد انتخاباتی اگر بر سر مصادیق به اتفاق نظر نرسند، فایل آن مصادیق را به شورای داوری ارسال میکنند. شورای داوری اصولگرایان که نقش فصلالخطاب را برای آن خواهد داشت متشکل از آیات موحدی کرمانی، مصباحیزدی و محمد یزدی است.
از دیگر سو حزب موتلفه اسلامی با جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران بیش از ٥٠٠ ساعت جلسه مشترک برگزار کرده تا بتواند از انتشار لیست احتمالی مستقل آنان جلوگیری کند. امضای عهدنامه پنج مادهای میان دبیران کل این احزاب خروجی نهایی ماموریت مدیران حزب موتلفه است.
بر اساس این عهدنامه قرار است تا هیچ یک از این سه حزب برای انتخابات مجلس دهم سهمخواهی نداشته باشند و امورات سیاسی خود را زیرنظر روحانیت و شورای هماهنگی دنبال کنند.
هر چند تا به امروز شورای هماهنگی اصولگرایان تاسیس نشده و راهاندازیاش دوبار به تاخیر افتاده اما به گفته محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و از کارگردانان اصلی جناح راست این شورا تا قبل از پایان دهه اول دی ماه کار خود را آغاز میکند. بیتردید شورای هماهنگی اصولگرایان برای انتخاب کاندیداهای نهایی خود و بستن لیست انتخاباتی با مصایب و مشکلات بیشماری مواجه خواهد بود چرا که به گفته محمدرضا باهنر بیش از هزار چهره سیاسی اصولگرا که صد نفر آنان اصولگرایان شناخته شدهای هستند، تقاضای حضور در فهرست انتخاباتی تهران را دارند.
انتخاب ٣٠ نفر از میان هزار نفر بیتردید دردسرهای فراوانی را برای اعضای شورای هماهنگی اصولگرایان به دنبال خواهد داشت. هر چند برخی خبرها حکایت از آن دارد که مدیران این جناح پس از مشورتهای فراوان به این نتیجه رسیدهاند تا با نیروهای شناسنامهدار و پر سابقه خود که متشکل از دبیران کل احزاب اصولگرا و چهرههای شاخص این جریان پا به رقابت انتخاباتی با اصلاحطلبان بگذارند.
اما اصولگرایان حتی اگر با مکانیزم شورای هماهنگی که هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده، بتوانند به لیست انتخاباتی مشترکی برسند بیتردید چهرههای جامانده از این فهرست اصلی انتخاباتی اصولگرایان به یکدیگر نزدیک شده و لیست دیگری را برای انتخابات مجلس تنظیم خواهند کرد. لیست احتمالی حزب یکتا و لیست انتخاباتی احمدینژاد میتواند دو لیست انتخاباتی دیگر اصولگرایان باشد.
اما مدیران جناح راست در این بحبوحه این معادله چند متغیره و در لحظاتی که اردوگاهشان گرفتار بالکانیزاسیون و چندپارگی شده برای سرلیستی همچون فهرست انتخاباتیشان در مجلس نهم کار سختی را پیش روی نداشته باشند و با توجه به کاندیداتوری علی لاریجانی از قم و نامزدی احتمالی سعید جلیلی از مشهد یا فارس بازهم نام غلامعلی حداد عادل را در صدر فهرست انتخاباتیشان بنویسند.
انتخابات مجلس دهم و رقابت اصلاحطلبان و اصولگرایان را میشود در دوگانه عارف- حداد خلاصه کرد. دو سیاستمداری که چند سالی است در مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار هم مینشینند، به هم احترام میگذارند، با هم درگوشی سخن میگویند و هر از چندگاهی با یکدیگر مزاح میکنند و میخندند. هر چه هست در ویترین رقابت انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان این دو سیاستمدار جای و جایگاهی ویژه دارند.
بخش نظردهی بسته شده است..