شناسه خبر: 14364
منتشر شده در مورخ: ۹۴/۰۷/۲۲
ساعت: ۰۹:۳۳
آیین های استقبال از ماه محرم در چاهک
آداب و رسوم استقبال از ماه محرم در روستای چاهک خاتم از آن دسته سنت هایی است که همچنان پابرجا باقی مانده و هرسال باشکوهتر از گذشته برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز
هنوز چند روز به شروع ماه حسینی مانده جوانان روستا برنامه های خود را پیش بینی و تدارک می بینند و طبل ، سنج و زنجیر را برای هیات ها آماده می کنند.
از شروع اولین روز محرم مردم به حسینیه می روند و ارادت خود را به آقایشان و صاحب مجلس ادا می کنند و خیابان های روستار ا پارچه هایی مشکی زده و مردم نیز بر سر در منزلشان پرچم سیاه و عزای سالار شهیدان را نصب می کنند.
از همین روزهای ابتدایی هر کس که نذری دارد چند متری پارچه را که نیت کرده برای علم حضرت ابوالفضل (ع) به خانه پیر روستا بنام سید اکبر طباطبایی می برد.
او نیز پارچه های نذر شده توسط مردم که اکثر آنها بانوان هستند را جمع آوری می کند تا برای درست کردن علم و گهواره حضرت علی اصغر(ع) از آنها استفاده شود.
مردم چاهک شور حسینی بسیار زیادی دارند و به خوبی ورود این ماه را به احترام آقایشان عزاداری می کنند.
پس از اینکه چند روزی از ماه سپری شد در خانه سید اکبر تدارکاتی دیده می شود چرا که آنها روز نهم باید پذیرای خیل عظیم عزاداران امام حسین(ع) باشند.
پارچه هایی که توسط ساکنان به آنجا آورده شده است به دلیل تعداد زیاد پس از انتخاب برای تزئین علم و گهواره کنار گذاشته می شوند و هنوز هستند کسانی که پارچه می آورند تا گرد عزادارن آقا آنها را متبرک کند.
سید اکبر اگرچه پیر شده است و یک قرن از عمرش گذشته است اما هنوز فرزندانش برای این آئین احترام زیادی قائل هستند و با استفاده از راهنمایی هایش کار آذین بندی علم حضرت ابوالفضل(ع) و گهواره حضرت علی اصغر(ع) را انجام می دهند.
بالاخره روز نهم محرم فرا می رسد یک ساعتی که از ظهر می گذرد پس از ادای نماز ظهر و عصر تمام ساکنان روستا پس از رفتن به گلزار روستا در خانه سید اکبر جمع می شوند تا با احترام خاص و با حضور دسته ها علم و گهواره را به حسینیه روستا ببرند.
زنها در خانه و بیرون از خانه منتظر نشسته اند و با چشمانی گریان دسته ها را همراهی می کنند و با حضور خیل کثیری از ساکنان علم و گهواره ها برداشته می شوند و در همین حین عزادارن که به دو گروه تقسیم شده اند با هم یکصدا می خوانند 'این علم از کیست که بی صاحب است، این علم از مال بنی هاشم است'.
اما رسمی که هنوز مردم اعتقاد دیرینه به آن دارند قربانی کردن گوسفند جلوی عزاداران می باشد که در عصر روز نهم و ظهر عاشورا انجام می شود و گاهی نزدیک به ۳۰۰ گوسفند قربانی می شود.
مردم پس از کشتن قربانی و بدرقه هیات ها برای رساندن علم و گهواره به حسینه به خانه هایشان رفته و خود را برای شب عاشورا آماده می کنند.
در این شب مردم دیگ های نذری برپا کرده و با پختن آن از میهمانان آقایشان عزاداری می کنند و هئیت ها نیز تمام گوسفندانی را که مردم سربریده اند جمع آوری کرده و برای نهار فردا ظهر عاشورای عزاداران آماده می کنند.
بالاخره روز عاشورا فرا می رسد روزی که فاطمه (س) داغدار است و مردم روستا به احترامش در این روز نهایت تلاش را برای عزاداری هرچه بهتر انجام می دهند.
صبح زود مردم همه به مسجد و حسینه روستا آمده دسته ها با هم هماهنگ می شوند و به همراه مردم به سمت گلزار می روند و مسیری را که همه به همراه علم و گهواره طی می کنند آب پاشی شده و زنها با اسپند از عزاداران آقایشان بدرقه می کنند و چه گریه هایی که در این مسیر نثار صاحب عزا می شود تا شاید آنها نیز در این مصیبت هم درد باشند.
پس از عزاداری در گلزار و ادای احترام به از دست رفتگان به سمت مدرسه رفته تا نماز ظهر عاشورا را اقامه کنند.
نماز در صف هایی با شکوه خوانده می شود و پس از صرف نهار مردم به همراه دسته ها به امامزاده ای که در نزدیکی آنجا است رفته و عصر عاشورا را در آنجا عزاداری می کنند.
از همین روزهای ابتدایی هر کس که نذری دارد چند متری پارچه را که نیت کرده برای علم حضرت ابوالفضل (ع) به خانه پیر روستا بنام سید اکبر طباطبایی می برد.
او نیز پارچه های نذر شده توسط مردم که اکثر آنها بانوان هستند را جمع آوری می کند تا برای درست کردن علم و گهواره حضرت علی اصغر(ع) از آنها استفاده شود.
مردم چاهک شور حسینی بسیار زیادی دارند و به خوبی ورود این ماه را به احترام آقایشان عزاداری می کنند.
پس از اینکه چند روزی از ماه سپری شد در خانه سید اکبر تدارکاتی دیده می شود چرا که آنها روز نهم باید پذیرای خیل عظیم عزاداران امام حسین(ع) باشند.
پارچه هایی که توسط ساکنان به آنجا آورده شده است به دلیل تعداد زیاد پس از انتخاب برای تزئین علم و گهواره کنار گذاشته می شوند و هنوز هستند کسانی که پارچه می آورند تا گرد عزادارن آقا آنها را متبرک کند.
سید اکبر اگرچه پیر شده است و یک قرن از عمرش گذشته است اما هنوز فرزندانش برای این آئین احترام زیادی قائل هستند و با استفاده از راهنمایی هایش کار آذین بندی علم حضرت ابوالفضل(ع) و گهواره حضرت علی اصغر(ع) را انجام می دهند.
بالاخره روز نهم محرم فرا می رسد یک ساعتی که از ظهر می گذرد پس از ادای نماز ظهر و عصر تمام ساکنان روستا پس از رفتن به گلزار روستا در خانه سید اکبر جمع می شوند تا با احترام خاص و با حضور دسته ها علم و گهواره را به حسینیه روستا ببرند.
زنها در خانه و بیرون از خانه منتظر نشسته اند و با چشمانی گریان دسته ها را همراهی می کنند و با حضور خیل کثیری از ساکنان علم و گهواره ها برداشته می شوند و در همین حین عزادارن که به دو گروه تقسیم شده اند با هم یکصدا می خوانند 'این علم از کیست که بی صاحب است، این علم از مال بنی هاشم است'.
اما رسمی که هنوز مردم اعتقاد دیرینه به آن دارند قربانی کردن گوسفند جلوی عزاداران می باشد که در عصر روز نهم و ظهر عاشورا انجام می شود و گاهی نزدیک به ۳۰۰ گوسفند قربانی می شود.
مردم پس از کشتن قربانی و بدرقه هیات ها برای رساندن علم و گهواره به حسینه به خانه هایشان رفته و خود را برای شب عاشورا آماده می کنند.
در این شب مردم دیگ های نذری برپا کرده و با پختن آن از میهمانان آقایشان عزاداری می کنند و هئیت ها نیز تمام گوسفندانی را که مردم سربریده اند جمع آوری کرده و برای نهار فردا ظهر عاشورای عزاداران آماده می کنند.
بالاخره روز عاشورا فرا می رسد روزی که فاطمه (س) داغدار است و مردم روستا به احترامش در این روز نهایت تلاش را برای عزاداری هرچه بهتر انجام می دهند.
صبح زود مردم همه به مسجد و حسینه روستا آمده دسته ها با هم هماهنگ می شوند و به همراه مردم به سمت گلزار می روند و مسیری را که همه به همراه علم و گهواره طی می کنند آب پاشی شده و زنها با اسپند از عزاداران آقایشان بدرقه می کنند و چه گریه هایی که در این مسیر نثار صاحب عزا می شود تا شاید آنها نیز در این مصیبت هم درد باشند.
پس از عزاداری در گلزار و ادای احترام به از دست رفتگان به سمت مدرسه رفته تا نماز ظهر عاشورا را اقامه کنند.
نماز در صف هایی با شکوه خوانده می شود و پس از صرف نهار مردم به همراه دسته ها به امامزاده ای که در نزدیکی آنجا است رفته و عصر عاشورا را در آنجا عزاداری می کنند.
بخش نظردهی بسته شده است..