نقش پررنگ واسطهها برای جوش دادن ازدواج در یزد
نقش دلالههای قدیمی که روزگاری ازدواجهای سنتی را جوش میدادند، در زندگی مدرن امروز نیز همچنان پررنگ است و خانوادههای یزدی هنوز به توانایی این واسطهها برای فرستادن فرزندانشان به خانه بخت، اعتقاد دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز به نقل از همشهری یزدیها همچنان نان و پنیر آورده و دختری را به خانه بخت میبرند. بردن دختران به خانه بخت، تنها به واسطه تحفهای مانند نان و پنیر، اگرچه در عمل اتفاق نمیافتد اما یکی از ادبیات رایج در بین خانوادههای یزدی در زمان ازدواج فرزندانشان است.
گذار استان از سنت به مدرنیته بر چگونگی رفتن دختران به خانه بخت نیز تأثیر گذاشته است. اکنون از سوی افراد بسیاری، ازدواجها به دو نوع سنتی و مدرن تقسیم میشود و گاهی مداخله دلالهها در یک ازدواج، مبنای سنتی یا مدرن بودن آن تلقی میشود.
اما پژوهش میدانی روزنامه همشهری از این حکایت دارد که خانوادههای سنتی و مدرن، هر دو به نقش واسطهها برای پیوند و ازدواج جوانان معتقد هستند و این شیوه وصلت را میپذیرند.
اگر چه استان از دوران قاجاریه تاکنون دچار دگرگونیهای فرهنگی متعددی شده و برخی از جوانان امروز، خودشان معیارهای ازدواج خود را تعیین میکنند اما سنت پیدا کردن عروس و داماد با واسطه دلالهها، هنوز پابرجاست. اکنون شیوههای متعدد ارتباط و آشنایی قبل از ازدواج دختران و پسران، هم این امکان را ایجاد کرده که دختران و پسران بتوانند به طور جزئیتر شخصیتها را واکاوی و فرد مورد نظر خود را برای تشکیل زندگی مشترک انتخاب کنند.
این شیوه آشنایی پیش از ازدواج در استان که در دهه اخیر رواج بیشتری یافته، ازدواجهای سنتی دیروز را کمرنگ کرده است، اما به نظر میرسد این روابط، نقش دلالهها را در وقوع ازدواج، کمرنگ نکرده است و این واسطهها در عصر مدرن نیز در شکل گیری زندگیهای مشترک، سهیم هستند.
همه سنتهای ما غلط نیست
اگرچه به عقیده پژوهشگران اجتماعی استان، پژوهشی برای سنجش کاهش یا افزایش نقش دلالهها در ازدواجهای استان انجام نشده اما معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان بعید میداند که در برهه کنونی، نقش واسطهها در وقوع ازدواج، کمرنگ شده باشد.
«محمدعلی صادقیپور» اینکه افراد یا نهادهایی کارکرد آشنایی خانوادهها را به عهده گیرند نقطه ضعف نمیداند اما در عین حال، تأکیدش به درستی انجام فرآیند ازدواج است.
طبق گفته این پزشک، فرآیند ازدواج باید به درستی طی شود و در آن حتما باید اساس یک ازدواج که پسند اولیه است، تحقق یابد.
کدام روش بهتر است؟
صادقی پور که سالها مسئول پژوهش و اجرای طرحهای آموزشی ازدواج در استان بوده است، مهمترین و ارزشمندترین نقش دلاله را معرفی کردن دو طرف به یکدیگر میداند.
وی، کارکرد دلالی را از سنتهایی میداند که به طور قطع نمیتواند غلط تلقی شود و در عین حال، یکی از آفات برخی دلالیها را فروش کالا به هر قیمتی میداند: «گفتوگو، مذاکره و تحقیق، سه رکنی است که به نظر وی لازم است برای عمیق شدن آشناییها صورت بگیرد. در اینجا منظور از گفتوگو، گفتوگوی مستقیم دو طرف ازدواج در چارچوب قواعد و قوانین است. منظور از مذاکره، گفتوگوی خانوادهها درخصوص موضوعات زندگی دختر و پسر و منظور از تحقیق هم به گفته وی، تحقیقات در محل زندگی و محیط کار است. »
به اعتقاد این کارشناس، نمیتوان به قطعیت گفت که کدام یک از ازدواجهای سنتی و مدرن پایدارتر است و بعضا هم مقایسه موفقیت این دو ضرورتی ندارد. آنگونه که وی میگوید، ازدواج چه با وجود دلالهها و چه از طریق پسند اولیه و آشنایی مستقیم از سوی دختر و پسر، در صورتی که مراحل پس از آشنایی به طور شایسته انجام شود، عقلانی خواهد بود. به این ترتیب دیگر نقش مثبت یا منفی دلالهها یا مثبت بودن یا نبودن ازدواج سنتی یا مدرن جزو دغدغهها نیست.
اما چگونه چشمها را باید شست و با دید منطقیتری اطراف خود را نگاه کرد؟ چگونه میتوان مرحله مهم و سرنوشتساز در ازدواج، یعنی آشنایی را با موفقیت پشت سرگذاشت و تا جایی پیش رفت که حتی در رویاها نیز به دنبال راهی برای بازگشت نباشیم!
آشنایی با جنس مخالف؛ پدیدهای طبیعی
یک کارشناس مذهبی و پژوهشگر ازدواج در استان نیز صرفا وقوع ازدواج را کافی ندانسته و اعتقاد دارد که نقش دلالهها، در صورتی که مراحل آشنایی و شناختهای بعدی نیز انجام شود، مثبت است.
به گفته «سیداحمد طباطبایی» ما باید در نظر بگیریم ازدواجها مستمر و پایدار باشند، چرا که منشا اغلب جداییها ملاکهای نادرستی است که هنگام آشنایی مد نظر قرار نمیگیرند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه، با بیان اینکه افراد بسیاری هستند که با تأکید بر ازدواج به سبک مدرن بر اساس انتخاب فرد، با ورود به محیطهای متعدد در پی نیمه گمشده خود میگردند، انتخاب همسر در هر محیطی از جمله دانشگاه، با شعار «آشنایی با جنس مخالف» را انکار نمیکند ولی تأکید میکند که باید توجه کنیم و جزییات را بهتر بررسی کنیم، چرا که شناخت انسانها مقولهای نیست که به این راحتی انجام شود.
طباطبایی میگوید: اگرچه با صمیمیت بیشتر میتوان به واقعیت نزدیک شد، اما آیا این امکان وجود ندارد که پس از گذشت مدتی آن چیزی را که وجود دارد در تضاد با آنچه میپنداشتیم، ببینیم؟
آنجاست که ایدهآلها از ما فاصله میگیرند و تلخی این فاصله وقتی به کام ما مینشیند که احساسات خود را مغلوب عقل میبینیم.
وی ادامه میدهد: آشناییهایی از این قبیل نیازمند بررسی بیشتری هستند تا بتوان احساسات ناشی از برخوردهای متعدد در فضاهای متعدد را از استدلالهای قوی تفکیک کرد.
بخش نظردهی بسته شده است..