روایتی از جلیلی، عباسی و صالحی

۱- کمیسیون بررسی برجام از نمایندگان شناخته‌شده منتقد دولت تشکیل شده و شواهد نشان می‌دهد ابزار تبلیغاتی همه‌جانبه‌ای نیز در کنار آنها قرار دارد. البته مصلحتی که اندیشیده شده، این است که این موضوع در مجلس برای مقابله احتمالی با کنگره آمریکا صورت گیرد. به هرحال برای دلواپسان فرصتی ایجاد شده که انتقادات خود را علنی‌تر وارد کنند. آوردن تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و اختصاص جلسه مفصلی به آنان نقطه اوج این داستان بود. هر کسی که کامل و دقیق به همه صحبت‌ها گوش داده باشد حتما متوجه شده که از صحبت‌های آقای جلیلی موضع مشخصی در نمی‌آید؛ به عبارتی ایشان می‌گوید ما می‌خواستیم توافقی را امضا کنیم که فرصت نشد یا اینکه ایشان اصولا توافق را نفی می‌کند. شاید برخی فکر کنند که آقای جلیلی از به دست آمدن توافق هسته‌ای دل خوشی ندارد به این خاطر که ایشان طی چند سال مسئولیت خود نتوانست به راه‌حلی مرضی‌الطرفین دست یابد اما به طور کلی از دل حرف‌های آقای جلیلی نمی‌توان موضع مشخصی استخراج کرد اما این حرف نیز از صحبت‌های ایشان برمی‌آید که بخواهند بگویند اگر موفقیتی به دست آمده به خاطر تمهیدات دوران گذشته بوده است. پاسخ روشن این موضع آن است که آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که تیم مذاکره‌کننده سابق بارها رفت و آمد و نشست و برخاست اما نتوانست به توافقی با طرف مقابل دست پیدا کند. آن زمان همه مذاکره‌کنندگان خارجی اخبار مذاکرات را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دادند اما نمی‌توانیم خبری در رسانه‌های آن دوران پیدا کنیم که حتی یکی از طرفین از نزدیک شدن به توافق سخنی بگوید. این در حالی است که در ۲۳ماه مذاکره تیم هسته‌ای دولت آقای روحانی اگرچه ریز مسائل توافق مشخص نبود اما در هر دوره از مذاکرات واضح بود که چه مشکلات یا پیشرفت‌هایی وجود دارد لذا در برابر این قبیل ادعاها که از سوی آقای جلیلی و دوستان ایشان مطرح می‌شود باید با لبخند روبه‌رو شد. این درست مثل این می‌ماند فردی در مسابقه‌ای پیروز شود و شخص دیگر بگوید «من داشتم پیروز می‌شدم!» 2- نکته دیگری که قابل مطالعه است فرمایشات آقای فریدون عباسی است. مسائلی که ایشان در صدا و سیما مطرح کردند کاملا جنبه شخصی داشت و به مسائل بین خودشان و آقای صالحی برمی‌گشت. ظاهرا آقای عباسی دل خوشی از آقای صالحی ندارد که هرجا می‌نشینند علیه وی صحبت می‌کند. نکاتی که ایشان در کمیسیون بررسی برجام مطرح کردند نه به درد کمیسیون برجام خورد، نه به درد ملت که شنونده آنها بود. سخنانی که ایشان گفتند بر فرض صحت داشتن اصلا مصلحت نبود. اگرچه ایشان پیچ و مهره دستگاه‌های هسته‌ای را به خوبی می‌شناسد و از نظر فنی وارد است اما این برای به عهده گرفتن مسئولیت سیاسی کافی نیست. به این ترتیب حرف‌های ایشان کاملا غیرمسئولانه بود و اینکه سانتریفیوژهای ما (IR4 و IR6) اصلا کارآمد نیست و اگر سانتریفیوژی کار کند همان دستگاه‌های قبلی است. باید پرسید طرح چنین مسائلی چه نفعی را عاید ایشان می‌کند؟ ۳- نکته دیگر اینکه باید به مسائلی آقای صالحی مطرح کرده‌اند در جا و زمان خود پرداخت. این صحبت آقای صالحی که عده‌ای برای نشان دادن شجاعت خود حاضرند جان ۸۰ میلیون نفر را به خطر بیندازند صرفا به مساله تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی بازنمی‌گردد. اتفاقی که در همه جای دنیا می‌افتد این است که تولید مواد هسته‌ای را شرکت‌های بخش خصوصی انجام می‌دهند و دولت‌ها در موضع حاکمیت و دفاع از حقوق مردم به مساله ایمنی هسته‌ای می‌پردازند. این تمام عملکرد دولت‌هاست. دولت‌ها خود در بحث تولید انرژی هسته‌ای و نصب نیروگاه‌های هسته‌ای و نصب رآکتورهای هسته‌ای هرگز ورود پیدا نمی‌کنند و تنها وظیفه دارند از جان مردم محافظت کنند. متاسفانه در ایران دولت متولی تولید انرژی هسته‌ای شده و این تولیت با نوعی قداست‌بخشی همراه شده است لذا هرگز در بیرون سازمان انرژی اتمی هیچ گروه و ارگان تحقیقاتی مستقلی وجود ندارد که به بهداشت هسته‌ای توجه کند. متاسفانه امکانی برای نظارت بر ایمنی فعالیت‌های هسته‌ای وجود ندارد و هرکاری که صورت می‌گیرد در خود سازمان است. تصور می‌رود اشاره آقای صالحی به این مطلب بوده که باید از این پس بیشتر به آن توجه کرد.روز نو

بخش نظردهی بسته شده است..