روزهای سخت دولت روحانی کی بود؟
علی قنبری، معاون وزیر جهادکشاورزی می گوید: «زمانی که دولت آقای روحانی تازه سر کار آمده بود و داشت برنامهریزی میکرد، بهشدت میزان ذخیره کشور پایین آمده و حتی به چند روز رسیده بود. در واقع دولت با یک کار خطرناکی مواجه بود.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز به نقل از خبر انلاین نام علی قنبری را پیش از این بهعنوان نماینده مجلس یا اقتصاددان شنیده بودیم. اما بهمنماه ۱۳۹۲ با حکم عباس قبادی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت به شرکت بازرگانی دولتی ایران رفت و به عنوان معاون بازرگانی خارجی و نیز قائممقام مدیرعامل منصوب شد؛ دورهای که قنبری از آن به عنوان دوره بحران در میزان ذخایر کالاهای اساسی یاد میکند و میگوید: «میزان ذخیره کشور به شدت پایین آمده و حتی به چند روز رسیده بود.» پس از آن و بلافاصله کمتر از ۹ ماه، او با حکم وزیر صنعت، معدن و تجارت به عنوان مدیرعامل شرکت مادرتخصصی بازرگانی دولتی ایران و معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت انتخاب شد. اما نکته اینجاست که هنوز چند روز از انتخاب او نگذشته بود، به دلیل اجرای قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهادکشاورزی، مجموعه زیر نظر وی به وزارت جهادکشاورزی منتقل شد. قنبری هماکنون معاون وزیر جهادکشاورزی است و در شرکت مادرتخصصی بازرگانی دولتی ایران، اموری همچون تنظیم بازار کالاهای اساسی را دنبال میکند. در طبقه نهم شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران، مهمان او بودم و از گذشته و حال تولید و توزیع محصولات کشاورزی صحبت کردیم. وی از دورانی گفت که «در تولید گندم به خودکفایی رسیدیم، اما سوءمدیریتها باعث شد که دوباره افت تولید داشته باشیم و حتی در برخی از سالها به ۶ میلیون تن واردات گندم نیز نیاز داشته باشیم.» مشروح گفتوگو با علی قنبری را در ادامه میخوانید.
* در حال حاضر در رابطه با خودکفایی محصولات کشاورزی مباحث بسیاری مطرح است و در کنار این مباحث، نسبت به کمآبی و خشکسالی کشور ابراز نگرانی میشود. در این شرایط برخی از کارشناسان عنوان میکنند با توجه به کمآبی و خشکسالی در کشور و اینکه شاید فقط تا ۱۵ سال دیگر آب برای کشاورزی داشته باشیم، صحبت از خودکفایی حرف بیهودهای است. آیا شما هم چنین مسالهای را قبول دارید و اعتقاد دارید در شرایطی هستیم که بهتر است به خودکفایی فکر نکنیم و بعضا در هنگام کمبود کالاها، اقدام به واردات کنیم؟
بحث خودکفایی یک موضوع اقتصادی است که به طور معمول مبانی خاص خود را دارد. یعنی با توجه به جمیع جهاتی که دارد، بهعنوان یک ارزش به آن در اقتصاد نگاه نمیکنند. آنچه که مهم است، خوداتکایی و دستیابی به بنیانهایی است که کشورها براساس مزیتهای نسبی، نسبت به تولید کالاهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی اقدام میکنند.
اگر ما بحث کشاورزی را به عنوان محور قرار دهیم، یک مقداری موضوع از سایر کالاها متفاوت میشود، چون کالاهای اساسی را در خود دارد؛ مثل گندم، روغن، شکر و برنج. منتها در همین کالاهای اساسی، برخی از کالاها جایگاه ویژه و مهمتری دارند، مانند گندم. درست است در دنیا خودکفایی بهعنوان یک محور از نظر مبانی تئوریک مورد قبول اقتصاددانان نیست، ولی در کشورهای اروپایی مانند فرانسه که کشورهای سرمایهداری هستند، به بحثهای کشاورزی توجه خاص دارند، سوبسید میدهند و مقدار زیادی از حمایتهای دولت در این بخش هزینه میشود.
بر این اساس، من با توجه به وضعیت کنونی کشور و پدیده کمآبی، خیلی به خودکفایی در همه کالاهای کشاورزی اعتقادی ندارم، اما در برخی از کالاها اعتقاد دارم که میشود به خودکفایی رسید؛ مثل گندم. این در حالی است که گندم در کشور ما به طور معمول به صورت دیم تولید میشود و نزدیک به ۷۰ درصد گندم ما از طریق دیم به دست میآید. تولید گندم هم بستگی به میزان بارندگی، مدیریت کشت، داشت و برداشت، میزان قیمت تضمینی و مدیریت خرید دارد.
اگر مشکلی در این جهات وجود نداشته باشد، من فکر میکنم میتوانیم در زمینه تولید گندم هم به خوداتکایی و هم به خودکفایی برسیم. ولی در رابطه با برخی از کالاها که آب زیادی نیاز دارد، با توجه به خشکسالی و کمآبی مانند برنج، خیلی نباید روی کشت آنها اصرار کنیم، چون به صلاح و منافع ملی کشور نیست.
بر این اساس، گندم به دلیل اینکه قوت عمده مردم کشور است و سابقه تاریخی نیز در کشت گندم داریم و همیشه یکی از کشورهای گندمخیز دنیا و همینطور صادرکننده گندم به کشورهای منطقه بودیم، اگر شرایطی فراهم شود و به خودکفایی برسیم، حتی میتوانیم بعضا صادرات هم داشته باشیم. بنابراین ما راه خیلی دوری نرفتیم؛ کمااینکه امسال برای نخستینبار در دهه اخیر توانستیم به میزان نیاز، گندم تولید کنیم. برای مثال، میزان نیاز داخلی هماکنون حدود ۸ میلیون تن است و ما امسال ۸ میلیون تن خرید داشتیم. یک مقداری هم ذخایر استراتژیک نیاز داریم که آن را در تامین کردیم.
البته ما قبل از این دهه و نزدیک به ۱۲ سال قبل، یکبار به خودکفایی گندم رسیدیم و جشن خودکفایی گرفتیم، بنابراین اگر دوباره شرایطی فراهم شود و میزان سطح زیر کشت گندم را به صورت آبی بتوانیم بهتر مدیریت و بازدهی تولید را بالا ببریم و بتوانیم کشاورز را حمایت کنیم، من فکر میکنم امکان خودکفایی در این زمینه فراهم و مقدور است.
* همانطور که گفتید، ما یکبار در سال ۱۳۸۳ به خودکفایی در تولید گندم رسیدیم. ولی بعد از آن افت تولید اتفاق افتاد و تا به امروز هم این افت تولید ادامه داشته است. چه عامل و اتفاقاتی باعث افت تولید شد؟
عوامل مختلفی وجود داشت. یکی از دلایل آن، سیاستگذاریهای دولت بود؛ به طوری که در زمینه قیمت تضمینی گندم و حمایت از کشاورز، در دولتهای نهم و دهم اقدام جدی صورت نگرفت. از سوی دیگر، میزان بارندگی و پراکنش باران در سالهای بعد خیلی مناسب نبود و نتوانستیم خودکفایی گندم را ادامه دهیم. سوم اینکه کشت ما به طور عمده دیمی است و برای کشت دیم نیز همواره باید منتظر بارندگی باشیم. متاسفانه به دلیل همان خشکسالی و کمبارشی که داشتیم، خودکفایی در تولید گندم ادامه پیدا نکرد.
ما اگر بتوانیم کشت دیم را به کشت آبی تبدیل کنیم و میزان بهرهوری را بالا ببریم، موفق خواهیم بود. دنیا نیز این کار را کرده است. ما الان از یک هکتار زمین دیم، یک تن گندم برداشت میکنیم؛ این در حالی است که در حوزه تولید گندم میتوانیم به ۸، ۹ تن برسیم. ما میتوانیم این موضوع را مدیریت کنیم و خیلی راه دوری را نباید برویم.
* شما عامل افت محصولات کشاورزی، به خصوص گندم را بیشتر سوءمدیریت میدانید یا خشکسالی و کمآبی؟
هر دو این عوامل موثر بوده است. هم خشکسالی و کمآبی، چون عمده کشت ما دیم است و هم سیاستگذاریهای دولت و وزارت جهادکشاورزی اهمیت دارد. بههرحال اگر برای کشاورز، کشاورزی سودآور باشد، به این کار روی میآورد.
در دولت گذشته این مدیریت به خوبی صورت نگرفت و بارندگی نیز مناسب نبود و این شکاف را به وجود آورد؛ تا جایی که در برخی سالها به ۶ میلیون تن واردات گندم نیاز داشتیم.
* راهکار یا پیشنهاد شما برای حل بحران کمآبی چیست؟
کمآبی راهکار بلندمدت دارد. ما در زمینه تولید محصولات کشاورزی باید شیوههای کشت را تغییر دهیم. برای مثال، کشت را به سمت آبیاری تحت فشار تغییر دهیم؛ یا بعضی از کالاها مثل برنج و هندوانه را که آب زیادی برای تولید میخواهند، تولید نکنیم. ما باید سعی کنیم از تکنولوژیهای روز دنیا مثل بارور کردن ابرها استفاده کنیم. از سوی دیگر، به کشت گیاهانی روی آوریم که برای حفظ خاک مناسب هستند و مطالعات دقیقی در زمینه سدسازی داشته باشیم. به عبارتی، در جاهایی که نیاز است، سدسازی کنیم و از سدسازی بیمورد جلوگیری شود. بههرحال راهکارهای متعددی در این زمینه وجود دارد که باید بهعنوان یک مجموعه از آنها استفاده کنیم.
* دولت یازدهم زمانی که روی کار آمد، در حوزه کالاهای اساسی با چه شرایطی مواجه بود؟ برخی از گزارشها حاکی از کمبود برخی از محصولات بود.
ببینید، من سال ۱۳۹۲ به این مجموعه آمدم و اصلا خودم با این بحران مواجه شدم. در اواخر سال ۱۳۹۲ و زمانی که دولت آقای روحانی تازه سر کار آمده بود و داشت برنامهریزی میکرد، بهشدت میزان ذخیره کشور پایین آمده و حتی به چند روز رسیده بود. اصلا برخی از استانها مثل اصفهان، سیستان و بلوچستان یا حتی تهران میزان ذخیره کشور به زیر یک ماه رسیده بود. در واقع دولت با یک کار خطرناکی مواجه بود.
* اینکه انبارها خالی بود، به دلیل عدم تولید بود و یا دلیل دیگری داشت؟
هم تولید کاهش یافته بود و هم واردات کم بود و در دولت قبل نتوانسته بودند ذخایر را مدیریت کنند. گندم، قوت همه مردم است و مردم اگر هیچی نداشته باشند، حداقل باید نان داشته باشند تا سیر شوند. اما اگر دولت نتواند این موضوع را مدیریت کند، با بحران سیاسی و اجتماعی روبهرو میشود. بنابراین اواخر سال ۱۳۹۲ واقعا با یک بحران مواجه شدیم. اما بعد از آن، به سال ۱۳۹۳ رسیدیم که یک مقداری وضع تولید بهتر از سال ۱۳۹۲ شد و سال ۱۳۹۴ نیز وضعیت بهتر از سال ۱۳۹۳ بود.
ما در سال ۱۳۹۳ نزدیک به ۶.۷ میلیون تن تولید گندم داشتیم. در سال ۱۳۹۴ حدود ۸ میلیون تن گندم از کشاورز خریداری کردیم، بنابراین هم ضعف مدیریتی باعث رسیدن به این وضعیت شده بود و هم تحریمها و شرایط اقتصادی که متاسفانه گریبان کشور را گرفته بود.
* اینکه میگویید ذخایر انبارها به کمتر از یک ماه در برخی از مناطق رسیده بود، دولت چطور توانست بازار را در این شرایط مدیریت کند؟
ما به یک دوره بحرانی رسیدیم که از این دوره با همه سختیها عبور کردیم و به سال ۱۳۹۳ رسیدیم که گندم به دست آمد. شما میدانید که در خوزستان گندم از اوایل فروردین به دست میآید. ما نزدیک به یک میلیون تن تولید گندم در خوزستان داریم و وقتی این گندم به دست آمد، توانستیم از این بحران عبور کنیم. بعد از آن، تولید استان فارس به دست آمد. سپس به فصل برداشت گندم در کشور رسیدیم و به این ترتیب، توانستیم مابقی نیاز کشور و کمبود تولید را در سال ۱۳۹۳ با یک مدیریت مناسب رفع کنیم و ذخایر مطمئنی را برای کشور رقم بزنیم.
* شما فکر میکنید تولید گندم در سالجاری از رقم ۸ میلیون تن نیز فراتر برود؟
ما در حال حاضر نزدیک به ۸ میلیون تن گندم خریداری کردهایم که با توجه به اینکه هنوز فصل خرید تمام نشده است، فکر میکنم به بیش از این رقم برسیم.
* در رابطه با خرید تضمینی گندم هر ساله بحثهای پرچالشی مطرح میشود و اینکه هیچگاه کشاورزان از رقم تعیین شده برای خرید تضمینی راضی نمیشوند. به نظر شما چه نرخی بهتر است بابت خرید تضمینی تعیین شود که هم کشاورز را راضی کند و هم دولت بودجه بالایی برای این منظور نخواهد؟
مسالهای که برای قیمت تضمینی مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد، هزینههای کشاورز و هزینه تمام شده یک کالاست. باید دید هزینه گندم چقدر میشود که دولت آن را به کشاورز بدهد؛ به اضافه در نظر گرفتن نرخ تورم و سود حداقلی تا کشاورز بتواند به سمت تولید محصولات نسبت به سایر کالاها حرکت کند. من فکر میکنم قیمت تضمینیای که در سال گذشته برای گندم گذاشتند، قیمت معقولی بوده و امسال هم اگر بخواهند برای سال آینده قیمتی را تعیین کنند، باید میزان تورم را در آن مطابقت دهند.
* مکانیزمی که در دنیا برای خرید تضمینی به کار میبرند، چیست؟
در دنیا هم همین مکانیزمها رعایت میشود و قیمت تمام شده و تورم سالانه ملاک عمل است. منتها در بسیاری از کشورهای تولیدکننده گندم در دنیا مثل آمریکا، کانادا و استرالیا، قیمت تضمینی گندم وجود ندارد. کشورهایی که در حال توسعه هستند و نیاز به حمایت از کشاورز و تولید دارند تا بتوانند روی پای خود بایستند، معمولا این سیاست را دنبال میکنند.
* در حوزه صادرات محصولات کشاورزی وضعیت چگونه است؟
در این زمینه، ما کالاهای نسبتا زیادی را صادر میکنیم؛ از پسته گرفته تا میوه و سبزی، ولی آنچه که در حوزه من است و از آن اطلاع دارم، این است که در بحث گندم، ما آرد به کشورهای منطقه صادر میکردیم. الان هم کارخانههای آرد زیادی داریم که زیر ظرفیت کار میکنند. ما میتوانیم گندم را به صورت عبور موقت داخل کشور بیاوریم و تبدیل به آرد و صادر کنیم.
توصیه من به کارخانههای آرد که به طور عمده بخش خصوصی هستند، همین قضیه است. حتی گندم هم در بعضی از کشورها ممکن است به عنوان کالای مرغوب ایرانی خریدار داشته باشد. اولین پارتی ما، گندم دُرون بود که پارسال به ترکیه صادر کردیم و ۲۵ هزار تن بود. الان هم شکرخام را تصفیه کرده و شکر سفید را به عراق صادر میکنیم. همچنین روغن را هم تصفیه و به کشور عراق صادر کردیم.
* قرارداد جدیدی هم داشتید؟
ما نزدیک به ۷۰۰ هزار تن گندم دُرون داریم که گندم مرغوبی است و میتوانیم آن را صادر کنیم. ما الان دنبال بازاریابی هستیم که این کار را انجام دهیم.
* در زمینه واردات برنج نیز هماکنون مباحث زیادی مطرح است. گاها هم اخباری منتشر میشود مبنی بر اینکه با وجود ممنوعیت واردات برنج، اما واردات در رابطه با این کالا وجود دارد. چطور این اتفاق میافتد؟
در فصل تولید، واردات برنج ممنوع است، اما برای ذخایر استراتژیک تا ۳۰۰ هزار تن اجازه داده شده که در فصل غیر تولید واردات صورت گیرد.
* چرا خرید تضمینی برنج وجود ندارد؟
به دلیل اینکه قیمت تضمینی پایین است و کشاورزان وقتی برنج خود را در جای دیگر میتوانند بالاتر بفروشند، حاضر نیستند به دولت با قیمت پایینتر بفروشند.
* یعنی دلالان را به دولت ترجیح میدهند؟
بله، به دلیل اینکه با قیمتهای بالاتری میفروشند.
* دولت نمیخواهد تدبیری در این زمینه اتخاذ کند، چون قیمت برنج در بازار بالاست و اغلب قیمت برنج داخلی با قیمت هر کیلو بالای ۸ هزار تومان به فروش میرود؟
ببینید، برنج داخلی متقاضی بالایی دارد، چون این برنج از کیفیت بالایی برخوردار است و مردم این برنج را ترجیح میدهند، بنابراین کشاورزان برنج را با قیمت بالاتری از قیمت تضمینی میفروشند.
* شما وجود رانت و مافیا در واردات کالاهای اساسی قبول دارید؟
در همه زمینهای ممکن است رانت وجود داشته باشد. حالا مافیا به این شکلی که مطرح است، من قبول ندارم. حداقل در دو سالی که من آمدم، در مورد کالاهای اساسی اینگونه نبوده است. ما خیلی شفاف و روشن عمل کردیم و افرادی را که وارد معامله با آنها شدیم، افرادی بودند که هم از نظر اعتباری و هم از شهرت بینالمللی و هم از نظر، مورد اعتماد بودند و سعی میکردیم به بخش خصوصی داخلی فرصتهای لازم را دهیم. اگر هم اشکالی در دولتهای گذشته وجود داشته و به عنوان رانت مطرح بوده، در شرایط خاص تحریم و شرایط خاص کشور امکان دارد به وجود آمده باشد.
* شما فکر میکنید دولت یازدهم در این دو سال تا چه اندازه توانسته است امنیت غذایی مردم را تامین کند؟
امنیت غذایی به طور معمول با دو شاخص محاسبه و ارزیابی میشود؛ یکی مصرف سرانه است که مصرف سرانه ما بالاست و حتی نسبت به خیلی از کشورهای دنیا بالاتر هستیم. حتی خوب است که ما برخی از کالاهای جایگزین را هم مصرف کنیم، برای مثال، در خصوص نان، به اعتقاد من یک مقداری میتوانیم به سمت مصرف سیبزمینی برویم.
* میشود نان را با سیبزمینی جایگزین کرد؟
بله، سیبزمینی از نظر نشاسته مواد مورد نیاز بدن را تامین میکند. منظورم از نظر امنیت غذایی است.
شاخص دوم، شاخص کیفی است که ما به طور معمول از نظر استانداردهای جهانی مصرف کالاهایمان استاندارد بالایی دارد. حتی استاندارد گندم ایران از استاندارد اروپا بالاتر است. ما حتی گندمی که از آلمان یا کانادا وارد میکردیم، به دلیل برخی از شاخصهایی که رعایت نکرده بودند، مورد ایراد استاندارد ایران قرار میگرفت. در اینجا ما از استاندارد میخواستیم یک مقداری ملاحظه کند تا بتوانیم گندم را در شرایط سخت وارد کنیم. بنابراین از نظر تامین امنیت غذایی، از استاندارد قابل قبول و کارآمدی برخوردار هستیم.
بخش نظردهی بسته شده است..