آماری نگران کننده:

یک مورد طلاق به ازای هشت مورد ازدواج در یزد/لزوم آموزش عشق و گفتگو به جوانان برای پیشگیری

آمارهای موجود نشان می دهدکه یک مورد طلاق به ازای هشت مورد ازدواج در یزد ثبت شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزاین آمار حاکی از تابویی بود که می بایست هر چه زودتر شکسته و برای برون رفت از آن چاره اندیشی می شد. آمار ازدواج و طلاق های سال ۹۲ نه تنها چشمان خانواده ها و مسئولان یزدی را باز تر کرد، بلکه دغدغه ای برای جوان های یزدی و تصمیم هایشان شد. تصمیم هایی که سرشار از تردید ها و این پرسش نزد آنهاست، به راستی در برهه زمانی معطوف به ما، به ازای چند ازدواج یک طلاق رخ خواهد داد؟


یک مورد طلاق به ازای ۶.۷ مورد ازدواج در یزد ثبت شد.

آمار سال ۹۳ به مراتب نگران کننده تر از سال پیش اش بود. قرعه به نام هزار و ۳۲۵ دختر و پسر یزدی افتاد که روزی با امید،رخت سفید پوشیده و بخت سپید بسته بودند، اما اکنون همین افراد قطره قطره نرخ ۱.۳ درصدی طلاق این استان در مقابل نرخ ۹.۸ درصدی ازدواج در سال ۹۳را رقم می زدند.


طبق آمار ثبت شده در ثبت احوال یزد در خصوص میزان طلاق ها و ازدواج های چهار ماه نخست سال ۹۴، یزد در این چهار ماه شاهد یک مورد طلاق به ازای ۶.۶ مورد ازدواج بوده. این آمارحاکی از این مهم است که ساختار خانواده های یزدیبه طور نگران کننده ای با وضعیت آرمانی فاصله دارد.


از این رو، تمرکز بر طلاق یک ضرورت است؛ چراکه از سویی آرمان های ما در خصوص خانواده های یزدی بزرگ است و از سوی دیگر نیز، بیشترین مراجعه کنندگان برای طلاق جزو افرادی نیستند که زندگی آنها رو به نابودی بوده، بلکه بیشتر افرادی هستند که شاید با آموزش و شیوه های یادگیری انتخاب درست در جایگاه کنونی نبودند.


به واقع دلیل طلاق های یزد چیست؟

پژوهش های انجام شده از سال ۹۲ تاکنون حاکی از این مدعاست که بیشترین دلیل طلاق های یزد مواردی از جمله دخالت اطرافیان، اعتیاد، نبود علاقه و خشونت است. اما این یک روی سکه است. کمی آن سو تر، وقتی در جایگاه درمانی و مشاوره ای قصد رویارویی با واقعیت ها را داشته باشیم، همانگونه که «محمد علی صادقی پور»،مشاور و روان شناس نیز اذعان می کند، با روی دیگر این سکه مواجه می شویم.


به گفته صادقی پور، وقت آن رسیده که تصمیم هایمان را از مسابقه های آماری رهاو وارد واقعیت های ملموس زندگی های کنونی کنیم؛ چراکه به نظر می رسد اگر سال ۹۴ نیز برنامه ها را طبق آمار های سازمان ها پیش ببریم، طبق تجربه ای که امثال او از چگونگی درج و انعکاس آمار ها دارند، با شکست روبه رو خواهیم بود.


آنگونه که این کارشناس می گوید، از میان دلیل های طلاق، مواردی مانند دخالت خانواده ها، اعتیاد، مسئولیت ناپذیری همسران، نقش های جنسیتی، وظایف زن و مرد و مواردی از این دست مطرح است. اما، این همه سخن نیست. اکنون به دنبال شبه مدرن شدن ازدواج ها، خانواده ها از شکل گسترده به هسته ای تبدیل شد. خواسته ها و مطالبات افزایش یافت. ازدواج تبدیل به عاشق عاشق شدن ها شد و عشق نیز بعضأ به روابط خیابانی تبدیل شد.


اکنون بعضأ شیوه ازدواج های سنتی که در آن والدین نقش تعیین کننده داشتند به عنوان یکی از دلایل طلاق به ویژه طلاق های عاطفی مطرح است. ازدواج های سنتی، به طور ناگهانی به یک طغیان در جامعه ما تبدیل شده اند؛ به گونه ای که تنها ایراد های آن برجسته و همین مهم موجب انفجار و شکست سنت ها و تبدیل شدن ازدواج های ایده آل به ازدواج هایی بر اساس انتخاب دختر و پسر شده است.

اکنون ازدواج های سنتی به این دلیل که عشق درون آن نبود و دختر و پسر تصمیم گیرنده نبودند خدشه دار شد. این در حالی است که به جای پیش رفتن ازدواج های سنتی به مدرن به طور تدریجی، این ازدواج ها به سبکی شبه مدرن پیش رفتند. در حالی که می توان گفت، لازمه حفظ ساختار خانواده، حفظ سنت های قدیم همراه با معیار های کنونی بود؛ به گونه ای که شناختمهارت های زندگی از سوی دختر و پسر در اولویت نخست قرار گیرد.


باید عشق را از نوجوانی آموخت

اما در اینکه اکنون چه باید کرد؟ طبق گفته های صادقی پور، اگر بخواهیم برای ازدواج قدمی برداریم، نخستین قدم را می بایست در ۱۴ سالگی فرزندان برداشت.


طبق گفته های وی، آنچه ضرورت دارد، آموزش مفهوم عشق و مؤلفه های عشق به فرزندان است. آنگونه که او می گوید، عشق، مفاهیم ۱۴ گانه ای از جمله عشق شهوانی، عشق پوچ، عشق بیمار گونه، عشق کامل و مواردی از این دست دارد. وی در توضیحاتش در مورد عشق کامل، پایه های این نوع عشق را تمایل، صمیمیت و تعهد عنوان می کند و این سه را از مواردی می داند که با وجود آنها، از غلبه عنصر جذابیت در انتخاب فرزندان کاسته و به حذف این عنصر خانمان سوز در انتخاب ها کمک می کند. به گفته این مشاور، فرد به دنبال ارضای نیازهایی مانند نیاز به یک هم زبان، نیاز جنسی، نیاز به همدردی و مواردی از این دست، جذب جذابیت های جنس مخالف می شود و به این صورت، با چشمانی بسته دست به انتخاب می زند.


تأکید صادقی پور به شناخت فرزندان امروز با فاکتور هایی از جمله جذابیت، آشنایی، عشق، معیار های انتخاب همسر، پرسش های خواستگاری و سایر موارد است.وی اینها را از مواردی می داند که فرد پیش از اینکه دست به انتخاب بزند باید آموخته و بتواند تشخیص دهد که آیا وابسته است یا …


کدامین انتخاب در ازدواج درست است؟

طبق گفته های وی، آنچه اکنون شایسته است در ازدواج ها در نظر گرفته شود، شناخت و تمرکز افراد به جنبه های مثبت، منفی و جذاب شخصیت افراد است. او از آموزش اصلی به نام «تفکر نقاد» به این نمونه اشاره می کند که، باید یک پسر ۱۷ ساله تشخیص دهد که آیا یک دختر به دلیل عواملی مانند زیبایی، صداقت، دفاع شخصی، غرور و سایر موارد ظاهری برای او دارای جذابیت است یا عوامل ارزشمند دیگری موجب رقم خوردن انتخاب وی شده است.


صادقی پور به لطیفه ای اشاره می کند که می گوید: «مهمترین دلیل طلاق، ازدواج است.» وی معتقد است که واقعا هم همین گونه است و مهمترین دلیل طلاق، ازدواج، البته از نوع نا درست است.
وی می گوید: اینکه دو فرد واقع بینانه و درست دست به انتخاب زنند تنها ملاک خوشبختی نیست، بلکه باید در نظر داشت که اگر گمان داشته باشیم انتخاب مان دقیق بوده، پس قرار نیست پس از ازدواج با اختلاف نظر و تعارض مواجه شویم، راه را به بی راهه رفته ایم.


به گفته وی، باید به جوانان آموزش داد که چگونه گفت و گو کرده و همسرداری کنند. باید به آنها آموخت چگونه اختلاف هایشان را حل کرده و وظایف شان را به عهده گیرند. جوانان می بایست مهارت های زندگی را آموخته و به سوی توانمند سازی بروند و به این صورت است که با شناخت عشق، پیش از انتخاب و پیش از ازدواج و با شناخت عشق پس از ازدواج، به سوی یک ازدواج آرمانی نزدیک می شوند.خبرانلاین

۱ دیدگاه

  • ناشناس

    آمار یک به ازای هشت مربوط به دو سال پیش هست. امسال به ازای شش تا ازدواج یکی طلاق بوده