فاجعه آبی نزدیک تر از آنچه تصور می کنیم

بزرگترین فاجعه تاریخ تمدن ایران در راه/ مردم، مسئولین و رسانه ها در خواب خرگوشی/کویر خشکی به وسعت ایران بیخ گوش ماست

ترک های بزرگ زمین را همانند صفحه شطرنجی بی قواره کرده، آفتاب سوزان بی هیچ محافظی بر تن زمین خشک می تازد زمین را چون تنوری آتشین کرده، بوته ای خار که باد آن را به این سو و آن سو می برد تنها نشانه جنبش و حرکت است، تا چشم کار می کند زمین خشک و فاقد هر نوع حیات است، گویی هزاران سال است که اینجا نه اثری ...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزاین پلانی از فیلم های آخر الزمانی هالیوودی نیست، این تصویری تلخ از آینده ای نه خیلی دور از ایران موطن و کاشانه و خانه ماست. ایران به سمت بحرانی بس خطرناک و ژرف در حال حرکت است یا شاید بهتر است بگوییم در گام های آغازین این مسیر است. 



خشک سالی و کاهش نزولات جوی حاصل از تغییرات و آب و هوایی به همراه برداشت های بی رویه و بی ضابطه از ذخایر استراتژیک زیر زمینی، اشتباهات محاسباتی و سد سازی های گاه بی حاصل و  هدر رفت بی امان ذخایر آبی در بحث کشاورزی، فقدان الگوی مصرف مناسب و بالاخره گرم شدن تدریجی زمین همه و همه دست بدست هم داده که ایران را در آستانه یک خطر بزرگ و بی سابقه در تمام تاریخ چند هزار ساله خود قرار دهد این بار صحبت از تهاجم بیرونی نیست این بار سخن از بمب و موشک و حمله دشمن نیست این بار طبیعت به خروش آمده و بی مبالاتی های ما به همراه خساست آسمان و تغییرات اکو سیستمی کشور را به ورطه ای خطرناک انداخته است. 



در این میان یک نکته دردآور بر حجم خسارات و تبعات این حادثه هولناک افزوده و خواهد افزود. بحران کم آبی آرام؛ آرام و تدریجی خود را نشان داده و بر سیطره اش افزوده می شود و بدین واسطه حساسیت های عمومی و توجه به این خطر بزرگ آنگونه که بایسته و شایسته است در جامعه و در میان مسئولان منجر به واکنش و تحرک نشده است. زنگ خطر مدت هاست که در ذخایر آبی کشور به صدا درآمده اما آلارم آن در جامعه و در افکار عمومی طنینی ندارد. به زبان ساده مردم نمی دانند و نمی فهمند که آرام آرام در حال فرورفتن در چه باتلاق ژرف و خطرناکی هستند. 



چند صباحی هست که البته با اظهارات کارشناسان و روشن شدن ابعاد این حادثه، رسانه ها جسته و گریخته به این موضوع می پردازند و به ابعاد این فاجعه زیست محیطی اشاره می کنند اما گویی ما هنوز نمی دانیم که به کجا و چه مسیری در حال رهنمون شدن هستیم، اینجا دیگر صحبت از چپ و راست، فقیر و غنی، شهری و روستایی نیست، کلیت کشور و جغرافیای ایران و یک ملت در معرض تهدید هستند. 



در تمامی دولت ها سیاست های اعمالی منجر به پسرفت در این زمینه شده و بخصوص در چند سال گذشته به بهانه رونق بخش کشاورزی با اعطای مجوزهای بی حساب برداشت های بی ضابطه و بی رویه از ذخایر غیر قابل احیای سفره های زیر زمینی آب، زمین ها را پوک کرده و امکان احیا را نیز در کوتاه مدت از بین برده است. 



حال که صورت مسئله مشخص است و نتیجه آن هم مبرهن نیاز به اقدامات فوری و قاطعانه در این زمینه ضروری و حیاتی است و هر لحظه تاخیر حکم مرگ و زندگی دارد. 



اگر بیابان زدایی و یا حرکت در مسیر بهره گیری از تکنولوژی های پیشرفته در راستای ایجاد تغییرات زیست محیطی خود خواسته نیازمند همکاری و همنوایی بین المللی است و به پروژه های تحقیقاتی کوتاه مدت و بلند مدت و صرف سرمایه های هنگفت نیازمند است در زمینه هدر رفت منابع در شرایط فعلی و بغرنج تر نشدن وضعیت تنها نیاز به اقدامات فوری و قاطعانه و بدون مسامحه و ملاحظه کاری است. 



چاه های عمیق بی مجوز و یا حتی مجوز داری که در حال بلع ذخایر آبی هستند با یک عزم جدی قابل پلمپ هستند، می توان سیستم آبیاری کشاورزی را هر چه سریعتر مکانیزه کرده و جلوی حجم عظیم و اصلی هدر رفت آب را گرفت، می شود با مدیریت کشت محصولات به مدیریت منابع آبی نایل شد، می شود با اهتمام دو‌چندان و آگاهی بخشی رسانه ای عموم مردم را بیش از پیش نسبت به وضعیت خطیر موجود آگاه کرد و یک حرکت ملی و عزم و اراده جدی را در کشور رقم زد. 



موضوع بحران آب بی گمان مهم ترین معضلی است که کشور با آن روبروست و نه دولت و نه رسانه ها آنگونه که بایسته و شایسته است به این موضوع نمی پردازند و گویی همه در خواب خرگوشی هستند، موضوع شاید به نسل های آینده هم نیانجامد و مسئله ای است که نا چند سال آینده گریبان گیر همه ما خواهد بود پس نباید لحظه ای را برای گذر از این بحران و کم کردن تبعات و مهار آن از دست داد، شاید فرزندان ما و نه نسل های آینده هیچ گاه این غفلت و خمودی را بر ما نبخشایند که اینچنین با سرمایه ملی و بی بازگشتی چون آب این مایه حیات برخورد می کنیم.خرداد

بخش نظردهی بسته شده است..