انفعال تشکلهای معتدل
خود را شخصی معرفی میکند که کاربلد فضای سیاسی ایران است و بر همین اساس میگوید که نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان معتدل برنامه مشخصی برای انتخابات نداشته و ندارند. علیاکبر ناطقنوری، رئیس سابق قوه مقننه دلواپس رفتار سیاسی جریان اعتدال برای انتخابات مجلس دهم نیز هست. «شیخ نور» در کنار این دلواپسی، به...
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز
آیا صحبتهای اخیر علیاکبر ناطقنوری مبنیبر اینکه «در شرایط فعلی نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان معتدل برنامه مشخصی برای انتخابات نداشته و ندارند»، یک هشدار به نیروهای اصلاحطلب و اصولگراست؟
هدف آقای ناطق آنگونه که از صحبت ایشان برمیآید، بیان یک واقعیت ملموس در فضای سیاسی ماست. بهطور روشن هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان برنامه روشن و دقیقی برای انتخابات ارائه ندادهاند. البته این به معنای آن نیست که آنها بیهدف هستند. هدف آنها تسخیر کرسیهای مجلس است و این به معنای بیتحرکی آنها هم نیست زیرا تلاشها و تحرکهای آنها برای نیل به این هدف مشخص است اما هیچکدام اینها به معنای برنامه نیست؛ برنامهای که با زمانبندی مشخص قابلیت اجرا داشته و نیز از مقبولیت عام در بین هواداران و رأیدهندگان برخوردار باشد.
از چه جهت ناطقنوری معتقد است که نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان برنامه مشخصی برای انتخابات پیش رو ندارند؟ آیا شما با این موضوع موافق هستید؟
هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا به نظر میرسد که پیش از رسیدن به یک برنامه روشن و مدون باید مسائلی را درون خود حل کنند. نخست تعریف روشنی از نقشه روابط درونگروهی خود ترسیم کرده و بازیگران و روابط آنها را واقعگرایانه تعریف کنند. دوم، آنها باید این گروهها و بازیگران را وزنکشی کنند. به عبارتی روشن کنند که وزن دقیق هر گروه چیست تا سهم مناسب در تعاملات سیاسی به آن گروه داده شود. اینها مقدمات رسیدن به سطح وحدت یا همگرایی جناحی است. مثلا وزن کارگزاران در میان اصلاحطلبان چقدر است تا حق آنها برای سهمطلبی قابل ارزیابی باشد. یا مثلا جایگاه جبهه پایداری در میان اصولگرایان. پس از عبور از این مرحله دشوار است که تازه وارد فاز همافقسازی دیدگاهها و ترسیم آینده مطلوب میشوند و رویکرد طراحی برنامههای سیاسی انتخاب میشود. برنامهنویسی گام بعدی پس از طی این مقدمات است.
ناطقنوری میگوید: «برخی جریانهای تندرو و افراطی که من آنها را قبول ندارم در برخی گروههای سیاسی با برنامهریزی منسجمتری میخواهند در انتخابات مجلس آتی شرکت کنند.» آیا این صحبتها نشان از ترس وی برای روی کارآمدن جریانهای تندرو در انتخابات پیش رو است؟
این هشدار ناطقنوری درست و منطبق بر واقعیتهای صحنه سیاسی ماست. برخلاف همیشه که افراطیون فقط از طریق بر هم زدن بازی بر تعاملات سیاسی تاثیر میگذاشتند، شاهدیم که اکنون آنها با اعتمادبهنفس و سرعت بالا تقریبا جریانات معتدل را منفعل ساختهاند. البته این بیشتر در جریان اصولگراست. در جناح اصلاحطلب، افراطیها تا حدودی منفعل شده و مجبورند از در همراهی موقتی با دولت برآیند.
تحلیل خود شما بهعنوان یک کارشناس مسائل سیاسی از ورود ناطقنوری به عرصه سیاست و انتخابات چیست؟ چه جنبههای مثبتی برای اصولگرایان و اصلاحطلبان دارد؟
تا آنجا که شخصا از خود ایشان شنیدهام و شواهد هم موید آن است، آقای ناطقنوری قصد ظهور در انتخابات را ندارند هرچند ظاهرا حضور تحلیلی و هشداردهنده ایشان را خواهیم داشت. متاسفانه آقای ناطق بهعنوان یک سرمایه سیاسی جریان اصولگرا از سوی تشکلهای سابق همراه با ایشان نظیر موتلفه، مهندسین، جبهه پیروان و حتی جامعه روحانیت بهرهگیری نمیشود. محافظهکاری شدید این گروههای کلیدی اصولگرا عملا به انفعال آنها انجامیده و ایفای نقش کلیدی را از آنها ستانده است.
فرض را بر این میگیرم که شخص ناطقنوری به عرصه انتخابات وارد شود، در این صورت به نظر شما آیا ناطقنوری در طیف اصولگرایی وارد جریان انتخابات میشود یا اصلاحطلبی؟ این سوال را به این دلیل مطرح میکنم که حسن رسولی عضو هیاتمدیره بنیاد امید ایرانیان در گفتوگو با «فرهیختگان» گفته بود اگر ناطقنوری به عرصه انتخابات وارد شود در جریان اصولگرایی فعالیت میکند. برای همین میخواهم نظر شما را نیز دراینباره بدانم.
خاستگاه آقای ناطقنوری جریان اصولگرایی است و هر گونه پشت کردن ایشان به این جریان عملا نادیده گرفتن مبانی هویتی ایشان خواهد بود. ناطق میداند که جریان اصلاحطلب به اصولگرایانی چون او ابزاری نگاه میکند. او خود بخشی از تاریخ اصولگرایی دو دهه اخیر است. پس ناطق اصولگراست و در این تردیدی نیست. اما ناطق متحجر نیست و تحولات اجتماعی را هم در نظر دارد. ولی تردید دارم که او حضور فیزیکی پررنگی در انتخابات مجلس داشته باشد. اما اگر ناطق به این نتیجه رسید که در روند انتخابات نقشآفرین باشد، جریان اصولگرایی باید در فرآیند نوسازی خود از این ظرفیت بهره ببرد.
بخش نظردهی بسته شده است..