نبض نامنظم محیط زیست
عطیه میرقراچولو
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزهمزمان با پنجم ژوئن، روزی بود که با هدف افزایش آگاهی عمومی در خصوص نگهداری از محیط زیست و همچنین تشویق سیاستمداران به گرفتن تصمیم های کلیدی برای رویارویی با نابودی زیست بوم از سوی سازمان ملل به عنوان روز جهانی محیط زیست نامگذاری شده است.
این روز هر ساله در سراسر جهان با برگزاری برنامه های مختلف و برپایی همایش و تجمع هایی از سوی دوستداران محیط زیست پاس داشته می شود. سازمان ملل، شعار این روز در سال ۲۰۱۵ را «هفت میلیارد رویا، یک سیاره، با احتیاط مصرف کنیم» اعلام کرده است؛ شعاری که بدون شک جمعیت ۷۰ میلیونی ایران می تواند سهم بسزایی در تحقق آن داشته باشد.
بالا بردن حساسیت عمومی نسبت به سرنوشت محیط زیست و طبیعتی که همواره داشته های خود را به بشر هدیه کرده، بدون شک یکی از بزرگ ترین هدف های انتخاب چنین روزی است. کشورمان سال ها است که از مشکل های بزرگی در زمینه ی محیط زیست رنج می برد؛ مشکل هایی که به واسطه ی کم توجهی سال های گذشته و حتی کنونی به چالش هایی تبدیل شده است که رفع آن ها نیازمند هزینه ی اقتصادی و همچنین مشارکت بالای نیروی انسانی است. از همین رو، بالا بردن حساسیت های اجتماعی در این خصوص از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
بحران های زیست محیطی ایران مدت ها است که از مرز هشدار عبور کرده و کم آبی، قطع درختان به قصد قاچاق چوب یا ساخت و ساز و همچنین آتش سوزی جنگل ها، خشک شدن تالاب ها، دریاچه ها و رودخانه های کشور، توفان های گرد و غبار، بروز تغییرهای اقلیمی، تهدید گونه های گیاهی و جانوری، ناآگاهی و در نتیجه بی احترامی به طبیعت و ده ها معضل دیگر به بحثی عادی و خبری روزمره تبدیل شده است. در این شرایط توجه هرچه بیشتر به روزهایی نظیر روز جهانی محیط زیست و حتی مناسبت های داخلی یی نظیر روز درختکاری به جز جنبه ی نمادین از منظر آگاهی بخشی عمومی اهمیتی فراوان دارد. به عبارتی، توجه به مناسبت هایی از این دست در کنار بالا بردن آگاهی های عمومی و رفع کاستی های قانونگذاری بدون شک مشکل های کشورمان در حوزه ی محیط زیست را تا حدی کاهش خواهد داد. در ادامه به چند نکته در این باره اشاره می کنیم:
۱.همچنان که گفتیم محیط زیست ایران حال خوشی ندارد. محیط زیست کشورمان حکم بیماری را دارد که وخامت حال او مدت ها است از تجویز دارو عبور کرده و اکنون نیازمند جراحی است. با وجود این، بی اعتنایی و سکوت آزاردهنده یی که بویژه در خصوص بحران کم آبی برخی آن را با مساله ی تشویش اذعان عمومی گره می زنند، بیش از هر چیز دیگر به محیط زیست آسیب می زند. چگونه می توان انتظار داشت آگاهی های عمومی در خصوص چگونگی حفاظت از میراث طبیعیِ باقی مانده و تلاش برای رفع مشکل های آن افزایش یابد در حالی که مسوولان، رسانه ها و همه ی آن ها که باید با صدای بلند فریاد محیط زیست ایران را به گوش مردم برسانند و به چاره جویی برای نجات زیست بوم بکوشند بنا به دلیل هایی توجیه ناپذیر سکوت کرده اند. چرا نباید به مردم گفت که بحران آب در کشور به مرزی فراتر از خطر رسیده است و در صورت ادامه ی روند کنونی، در زمانی کوتاهتر از تصور آن ها، مساله ی آب به جنگی ویرانگر تبدیل خواهد شد. چرا نباید رسانه ها روز و شب با تولید برنامه های مختلف در راستای افزایش این آگاهی تلاش کنند؟ چرا افرادی که با هدردهی و اعمال سیاست های نادرست در زمینه ی استفاده از منابع آبی، نابودی جنگل به قصد جاده سازی، صادرکردن مجوزهای غیرکارشناسی برای سودجویی برخی افراد همچون استفاده از بلوط جنگل های زاگرس به عنوان خوراک دام، زیست بوم کشور را هرچه بیشتر به بحران سوق می دهند، بازخواست نمی شوند؟ در کنار این چراها هزاران چرای دیگر وجود دارد که شاید هرگز پاسخی به آن داده نشود.
۲.بحران همواره نیازمند مدیریت است. با وجود این، به نظر می رسد به رغم تشدید بحران محیط زیست در ایران مسوولان فکر چندانی به حال مدیریت و تلاش برای رفع این بحران نکرده اند و محیط زیست نیز مانند بسیار دیگر از معضل های اجتماعی باید منتظر «نوشدارو پس از مرگ سهراب» بماند.
نمونه ی تلخ ناآمادگی در مدیریت بحران و بی تدبیری در حفاظت از محیط زیست را دیروز و در جریان خاکستر شدن بیش از یکصد هکتار از جنگل های زاگرس در استان ایلام شاهد بودیم. خبرهای منتشر شده از این منطقه حاکی از آن بود که نبود امکانات، بویژه بالگردها و هواپیماهای سبک آب پاش در کنار ناهماهنگی در کمک رسانی، یکی از دلیل های اصلی ادامه ی این آتش سوزی و گسترش آن بوده است.
۳.ایستادگی در برابر مشکل های بزرگ، نیازمند استفاده از تمام ظرفیت های ممکن است. ما در گذشته شاهد اقدام های مثبتی در حوزه ی محیط زیست بوده ایم که تلاش برای بقای یوزپلنگ ایرانی و برجسته سازی این موضوع از طریق چاپ عکسی از این گونه ی در حال انقراض روی پیراهن ملی پوشان فوتبال در جریان جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، نمونه یی از آن است. البته چنین اقدام هایی در ایران در بیشتر زمان ها از قالب ایده یی خوب و تلاشی کوتاه مدت فراتر نمی رود. این در حالی است که سال گذشته کازار (کمپین) سطل آب یخ (ice bucket challenge) موفق شد با تبلیغ های گسترده در سطح جهان بیش از یکصد میلیون دلار برای کمک به بیماران مبتلا به «اِی اِل اِس»(ALS) جمع آوری و مهم تر از آن اینکه این بیماری را به میلیون ها تن در جهان معرفی کند. به لطف موفقیت این کازار و همچنین تولید فیلم سینمایی موفق «نظریه ی همه چیز» که به زندگی فیزیکدان معروفِ مبتلا به این بیماری، «استفن هاوکینگ» می پرداخت، اِی اِل اِس اکنون بیماری یی شناخته شده است و آگاهی عمومی در خصوص آن افزایش یافته است.
متاسفانه ظرفیت شگفت موجود در مشارکت عمومی و هنر و فرهنگ، نکته یی است که در کشور ما نادیده گرفته می شود و تاسف بارتر اینکه با برخی تلاش های مردمی و خودجوش در راستای استفاده از این ظرفیت، به چشم هوچی گری و اخلال نگریسته می شود. در این زمینه با ارایه ی اطلاعات دقیق و بی پرده در خصوص معضل های محیط زیست و دعوت و حمایت از مردم، هنرمندان، فعالان مدنی، ورزشکاران و … برای مشارکت در فعالیت های زیست محیطی و نیز تغییر رویه های نادرست در سیاست گذاری و قانون گذاری، می توان به آینده یی بهتر برای محیط زیست ایران امیدوار بود.
۴.در میان نهادهای گوناگون، رسانه ها می توانند یکی از مهم ترین و موثرترین نقش ها را در این خصوص ایفا کنند؛ نقشی که در کشور ما از توجه شایسته یی برخوردار نیست. در کشوری که بحران های زیست محیطی آن به قدری افزایش یافته که دیگر رازی مگو به شمار نمی آید، رسانه ها توجه مناسبی به این موضوع ندارند و حتی در روز جهانی محیط زیست گزارشی تخصصی درباره ی مشکل های این حوزه تهیه نمی شود. اگر اهالی فوتبال و سینما بسیاری از مساله ها و دغدغه های خود را در قالب برنامه هایی نظیر «90» و «هفت» در رسانه ی ملی مطرح می کنند، این پرسش مطرح است که چرا این رسانه تا این حد به محیط زیست بی اعتنا است و برنامه های تخصصی یی در این خصوص تولید نمی شود.
کم توجهی به مساله ی محیط زیست در حالی ادامه دارد که چالش های زیست محیطی و شرایط بحرانی زیست بوم در واپسین روزهای سال گذشته حتی رهبر انقلاب را نیز به واکنش و ارایه ی هشدار و توصیه های جدی زیست محیطی برانگیخت؛ مساله یی که مسوولیت های مردم و مسوولان را در نگهداری از محیط زیست سنگین تر می سازد.
بخش نظردهی بسته شده است..