چرایی تعهد و مسئولیت

سهیل شریعتمداری

تعهد کاری مقوله ای است که از وقتی پا به عرصه اجتماع می‌گذاریم، مدام لزوم وجود و پایبندی به آن را شنیده‌ایم. همیشه همه افراد دیگران را ترغیب می‌کنند که تعهداتی برای خودشان داشته باشند و به تعهدات فردی و اجتماعی با پایبندی خود، احترام بگذارند. تعهد سازمانی به عنوان یک متغیر وابسته بیانگر نیرویی است که فرد را ملزم می کند در سازمان بماند و با تعلق خاطر جهت تحقق اهداف سازمان کار کند؛ یعنی تعهد سازمانی با یک سری رفتارهای مولد همراه است. فردی که تعهد سازمانی بالایی دارد در سازمان باقی می ماند، اهداف آن را می پذیرد و برای رسیدن به آن اهداف از خود تلاش زیاد و حتی ایثار و فداکاری نشان می دهد.
اگر می‌خواهید فرد متعهدی باشید، باید بدانید چه توانایی‌هایی دارید تا نسبت به آنها خود را ملزم به انجام کارهایی کنید. این قدری ساده است، ولی اگر بخواهید تعهد کاری دیگران را بسنجید و تقویت کنید، کمی سخت می‌شود، چون باید نسبت به فرد دیگری این آگاهی را پیدا کنید.
وقتی مأموریت و کارهای یک نفر منطبق با توانایی‌های او باشد، خیلی راحت و با قدرت امورات را به سرانجام مطلوب می‌رساند. ولی وقتی توانایی انجام کاری وجود نداشته باشد یا اینکه خصوصیات شخصی فرد همخوانی خوبی با این مأموریت‌ها نداشته باشد، نباید برآورده شدن مطلوب انتظارات را از وی در نظر داشته باشید.
حال از نظر اجتماعی مسئول بودن یعنی آدمها و سازمان‌ها می‌بایست با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کنند. تلاش برای برقراری مسئولیت اجتماعی، به افراد، سازمان‌ها و دولت کمک می‌کند تاثیری مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند.
به طور کلی، مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که علاوه بر تأمین منافع خود، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، چندین عنصر وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که مؤسسات باید در قبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، مؤسسات مسئولند از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تأمین نیازهای خود و تولید کردن محصولات زیان آور که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند و سرانجام، سازمان ها باید با اختصاص منابع مالی و با اقداماتی از قبیل: کمک به فرهنگ کشور و مؤسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی، در بهبود رفاه اجتماعی بکوشند.
البته باید در نظر داشت ترس از تعهد، ترس از مسئولیت است، ترس از بایدها و نبایدهاست، ترس از تکالیفی است که فرد، آن ها را بر دوش می گیرد، افرادی که آمادگی پاسخ گویی و مسئولیت پذیری ندارند، تمرین نکرده اند یا تا این لحظه از زندگی شان، راهی بر خلاف مسیر تعهدات پیش رویشان را طی می کرده اند، همیشه مسیر سخت و ناپیمودنی می بینند. این افراد گمان می کنند تعهد به معنای محدودیت و سلب آزادی است، در حالی که تعهد، در چارچوب قرار گرفتن است و مانعی برای آزادی افراد نیست بلکه موجب پیشرفت در زندگی است.

 

 

بخش نظردهی بسته شده است..