یک جنجال دیگر:

آیا وحشی بافقی گور به گور می‌شود؟

خبر انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق باعث شد تا واکنش‌هایی نسبت به آن به وجود بیاید.

به گزارش یزدی نیوزخبر انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق باعث شد تا واکنش‌هایی نسبت به آن به وجود بیاید. براساس خبری که یکی از خبرگزاری‌ها روز گذشته منتشر کرد،سخنگوی شورای اسلامی شهر بافق اعلام کرد که در نشست اخیر سرپرست فرمانداری و اعضای شورای شهر بافق با معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق مطرح شده است.

 
این مساله که چطور می‌توان آرامگاه یک شاعر را که قرن‌هاست از فوت او گذشته جابه‌جا کرد، از مهمترین سوالاتی بود که در این‌باره مطرح شد. از سوی دیگر اگر این جابه‌جایی به قصد تکریم و ارج نهادن به یک شاعر است، چه کمکی به این امر خواهد شد و آیا نمی‌توان تنها با ساخت یک یادبود در شهر بافق و هزینه کردن مبلغ آن برای امور فرهنگی دست به چنین اقدامات عجیب و سوال‌برانگیزی نزد؟
 
کمال‌الدین یا شمس‌الدین محمد وحشی بافقی از شاعران سده دهم ایران است که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق از توابع یزد چشم به جهان گشود. دوران زندگی او همزمان با پادشاهی شاه تهماسب صفوی، شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده بود. او تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش سپری کرد و در جوانی به یزد رفت. پس از چند سال به کاشان رفت و به مکتب‌داری مشغول شد. وحشی بافقی پس از روزگاری اقامت در کاشان و سفر به بندر هرمز و هندوستان، در اواسط عمر به یزد بازگشت و تا پایان عمر (سال ۹۹۱ هجری قمری) در این شهر زندگی کرد. حال زمزمه‌های جابه‌جایی آرامگاه او از یزد به زادگاهش در بافق به گوش می‌رسد.
 
محمد عباسی، سخنگوی شورای اسلامی شهر بافق در این‌باره به ایسنا گفت: «در نشستی که به‌منظور طرح برخی مسائل فرهنگی شهرستان بافق در تهران برگزار شد، یکی از موارد مطرح‌شده ارج نهادن به مقام شاعر شهیر قرن دهم «وحشی بافقی» بود.» او افزود: «پس از بحث و بررسی، علی‌اصغر کارندیش، معاون وزیر اعلام آمادگی کرد در صورت طی مراحل قانونی و شرعی با قالب‌بندی و رعایت نکات ایمنی، قبر وحشی بافقی را از یزد به زادگاهش بافق منتقل کنیم تا در راستای گرامیداشت این شاعر بلندآوازه گامی برداشته باشیم.»
 

اگر چه در طول تاریخ با جابه‌جایی آرامگاه چهره‌های شاخص روبه‌رو بوده‌ایم این اتفاق بدلیل وصیت متوفی، نامتناسب بودن محل دفن با شان آن شخصیت تا قرار گرفتن محل دفن در دریاچه سد تازه آبگیری شده، اتفاق افتاده است. در این میان جابه‌جایی آرامگاه خیام از این مثال‌هاست. خیام پس از مرگ در گورستان «حیره» نیشابور که گورستان عمومی شهر بوده است دفن می‌شود. این آرامگاه اولیه در ضلع شرقی امامزاده محروق در داخل یک اتاقک ایوان مانند قرار داشت و تا سال ۱۳۱۳ شمسی به همین شکل بود تا اینکه گروهی از مسئولان، مستشرقان و خاورشناسان برای افتتاح آرامگاه فردوسی قصد عزیمت به توس می‌کنند و تصمیم می‌گیرند در بین راه به مقبره خیام نیز بیایند، آن زمان دولت ایران به خاطر نامناسب بودن آرامگاه خیام تصمیم به ساخت یک بنای یاد بود می‌کند که هم اکنون این بنای اولیه در میدان خیام واقع شده است. سال‌ها این بنای یادبود می‌ماند تا اینکه به این نتیجه می‌رسند این بنای یادبود مناسب شان خیام نیست اما از آنجایی که آرامگاه اولیه خیام در کنار امامزاده محروق بود امکان نداشت دو بنای بزرگ کنار هم باشند در نتیجه در سال ۱۳۳۸ احداث آرامگاه کنونی شروع می‌شود و در سال ۴۱ به پایان می‌رسد، بنای یادبود قبلی خیام به نقطه دیگر شهر به نام میدان خیام انتقال داده می‌شود. پس از نبش قبر آنچه از اسکلت خیام مانده بود که البته چیز زیادی نبوده و گزارش شده که بزرگترین استخوان از بند انگشت هم تجاوز نمی‌کرده را در داخل پارچه و سپس صندوقچه فلزی می‌گذارند و آن را به آرامگاه کنونی انتقال می‌دهند؛ بالاخره این آرامگاه در سال ۴۲ توسط پهلوی دوم افتتاح می‌شود. مورد دیگری که در این انتقال‌ها مشهور است، انتقال آرامگاه نیما یوشیج از تهران به یوش، زادگاهش بود. این انتقال در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش، انجام گرفت و او را درحیاط خانه محل تولدش به خاک ‌سپردند. با این حال انتقال‌هایی هم بوده که به انجام نرسیده است؛ انتقال آرامگاه ملاصدرای شیرازی از بصره به شیراز یکی دیگر از این اتفاق‌هاست که محقق نشد. اگر چه کسانی که به دنبال چنین کارهایی هستند، مثال‌هایی چون نیما یا خیام را بهانه می‌کنند، اما سوال اینجاست که چه سودی از این جابه‌جایی‌ها عاید فرهنگ یک شهر می‌شود؟

علی غیاثی ندوشن، مدیر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد در پاسخ به سوال «ابتکار» درباره امکان این جابه‌جایی اظهار بی‌اطلاعی کرد و افزود: باید دید آیا شورای شهر بافق می‌تواند چنین تصمیمی بگیرد یا خیر اما چنین مساله‌ای با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد هماهنگ نشده است. این مساله در تهران و در وزارت ارشاد مطرح شده با این حال هیچ اطلاعی در این‌باره به ما داده نشده است.
 
از سوی دیگر علی‌اصغر کاراندیش هم این مساله را تکذیب کرد و گفت: قرار بوده در ساخت یادمان در حد مقدور کمک کنیم. او در این‌باره به «ابتکار» توضیح داد: در طول روز چندین ملاقات با فرمانداران و نمایندگان مختلف دارم که خواسته‌هایی دارند. درباره این مسائل صحبت می‌کنند و درخواست کمک فرهنگی و هنری دارند و ما هم اگر در چارچوب قوانین باشد در حد توان به آنها کمک خواهیم کرد اما اعلام چنین مساله‌ای و تصمیم‌گیری درباره جابه‌جایی آرامگاه وحشی بافقی مربوط به حوزه میراث فرهنگی است. کاراندیش ادامه داد: انتقال قبر وحشی بافقی از یزد به بافق نه ارتباطی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد و نه متولی آن هستیم و نه در حوزه کاری من است. فرماندار و رییس شورای شهر گفته‌اند اگر چنین کاری انجام دهند آیا کمکی در خصوص یادمان انجام می‌دهید که گفتم اگر مراحل شرعی و قانونی آن انجام شود ما در حد وسع در ساخت یادمان به آنها کمک خواهیم کرد و انتقال نقل قولی به جز این کاری اخلاقی نیست.
 

اطلاع‌رسانی چنین خبرهایی از مسئولان در رسانه‌ها، باعث تشویش اذهان عمومی می‌شود و گاه بیشتر منجر به دادن بهانه‌ای به دست عده‌ای برای فضاسازی‌های غیرواقعی می‌شود. به نظر می‌رسد اطلاع‌رسانی چنین اخباری باید زمانی انجام بگیرد که طرحی تصویب شده باشد اما باید دید مسئولان استان یزد و شهر بافق چه تصمیمی درباره این جابه‌جایی و تبعات آن خواهند گرفت.

بخش نظردهی بسته شده است..