الگوی رای مردم یزد در انتخابات چیست؟

یزدی ها از ابتدای انقلاب در انتخابات ها به کدام طیف رای دادند؟ / مجلس، ریاست جمهوری، شورای شهر

مجلس نهم اما پایان فراق میان راستگرایان یزدی و مجلس بود. این بار کاندیدای اصولگرایان در شرایطی که هیچ رقیب اصلاح طلبی نداشت، به نمایندگی مردم یزد برگزیده شد. بدین شکل جوکار اولین نماینده اصولگرایی شد که از حوزه یزد وارد مجلس شورای اسلامی می‌شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز به نقل از هفته نامه پرگار ، احمد طالبی در گزارشی نوشت: سال‌ها پیش در طول دهه شصت و در عرصه سیاسی کشور، نیروهای مذهبی، توانستند آرام آرام گروه های رقیب خود را کنار زده و قدرت را در ارکان مختلف کشور انقلابی به دست گیرند؛ اما همین گروه ها نیز نتوانستند یکپارچگی خود را حفظ کنند و در پی اختلافات متعددی که بر سر قانون کار، حمایت از سیاست‌های اقتصادی دولت وقت و تداوم نخست‌وزیری مهندس موسوی به دو دسته تقسیم شدند که در آن زمان راست و چپ و در دهه هفتاد اصولگرا و اصلاح‌طلب نامیده شدند.
چپ‌ها حامیان سیاست‌های اقتصادی عمدتا دولتی، معتقد به لزوم تدوین قانون کار و مشخص کردن شرایط کار و رابطه کارگر و کارفرما و نیز طرفدار تداوم نخست وزیری مهندس موسوی بودند و در مقابل راست‌ها حامی بازار، معتقد به رابطه کارگر و کارفرما بر اساس توافق طرفین و خواهان تغییر نخست‌وزیر بودند.
با انشعاب در جامعه روحانیت و تشکیل مجمع روحانیون مبارز  این  دو دستگی وجه آشکارتری به خود گرفت و دو جناح راست و چپ با وضوح بیش‌تری در برابر یکدیگر صف‌آرایی کردند.
از آن پس دسته بندی کاندیداهای انتخاباتی و رقابت آن‌ها در انتخابات‌ مختلف اعم از مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی بیش از هر چیز بر اساس همین گرایش سیاسی آن‌ها صورت گرفته است.
معمولا در کشورهایی که انتخابات منبع تعیین مدیران و کارگزاران کشور است، تغییر مدیریت از یک جناح به جناح دیگر و جابجایی احزاب در راس قدرت نیز امری معمول است و به ندرت پیش می‌آید که یک گروه سیاسی برای سالیان دراز پیروز انتخابات‌ باشد. با این حال تحلیلگران انتخاباتی علاقمندند تا گرایش‌های سیاسی مردم هر منطقه را بر اساس رفتارهای انتخاباتی‌شان تحلیل نمایند.
مطلب حاضر نیز کوشش دارد تا نشان دهد که مردم یزد در همین چارچوب چگونه در ادوار مختلف مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر تصمیم گرفته و به کدام جناح سیاسی اعتماد کرده اند.

مجلس: برتری مطلق چپ‌ها و اصلاح طلبان
تقریبا از مجلس سوم بود که رقابت میان جناح راست و چپ داخل حکومت جدی شد. آن مجلس را چپ‌ها برنده شدند تا اکثریتشان در مجلس حفظ شود. در یزد هم رقابت نزدیکی بین رضوی (عضو مجمع روحانیون مبارز) و ربانی (خطیب توانمند و خوشنام) شکل گرفت که در نهایت رضوی چپگرا پیروز میدان بود.
از مجلس چهارم تا ششم عملا راست‌ها نتوانستند کاندیدایی جدی که توان رقابت داشته باشد به مردم یزد ارائه کند. در این سه دوره رضوی و پاکنژاد رقیب هم بودند که هر دو گرایش‌های اصلاح طلبانه داشتند. کرسی نمایندگی مردم یزد در مجالس چهارم و پنجم به پاکنژاد رسید و در مجلس ششم رضوی برای دومین بار ردای نمایندگی یزد را پوشید.
انتخابات مجلس هفتم برای راست‌های یزدی فصل جدیدی بود در رقابت‌های مجلس. پس از سال‌ها غیبت در سطح اول سیاست این شهر، آن‌ها خود را صاحب شانس برای پیروزی در انتخابات یافته بودند. انتخابات پس از جنجال‌ها بر سر رد صلاحیت جمع زیادی از نمایندگان وقت مجلس و در فضایی برگزار شد که بسیاری از حامیان اصلاح طلبان ترجیح دادند در انتخابات مشارکت نکنند؛ اما در یزد باز هم در بر همان پاشنه پیشین چرخید و پاکنژاد با اختلافی اندک بالاتر از عاصی ایستاد و به مجلس راه یافت. این بار نیز دست اصولگرایان یزدی از تصاحب نمایندگی یزد کوتاه ماند، آن هم در مجلسی که اکثریت مطلقش در اختیار همفکرانشان بود.
سرنوشت مجلس هشتم در یزد نیز از جهاتی شبیه مجلس هفتم رقم خورد. این بار هم کاملا قابل پیش بینی بود که اکثریت مجلس در اختیار اصولگرایان قرار خواهد گرفت اما باز هم فرد پیروز یزد از میان اصلاح طلبان آمد و اولیا به نمایندگی مردم یزد برکشیده شد.
مجلس نهم اما پایان فراق میان راستگرایان یزدی و مجلس بود. این بار کاندیدای اصولگرایان در شرایطی که هیچ رقیب اصلاح طلبی نداشت، به نمایندگی مردم یزد برگزیده شد. بدین شکل جوکار اولین نماینده اصولگرایی شد که از حوزه یزد وارد مجلس شورای اسلامی می‌شود.
با این احوال به نظر می رسد که مردم یزد تمایل محسوسی به برگزیدن نمایندگانی اصلاح‌طلب دارند و می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده نیز اگر اصلاح‌طلبان مجال حضور در انتخابات را داشته باشند، شانس زیادی برای برگزیده شدن در این حوزه انتخابیه خواهند داشت.

ریاست جمهوری: همه چیز تحت تاثیر یک نام
شاید با اغماض بتوان گفت که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری هفتم در سال ۷۶، هیچکدام از ادوار این انتخابات در کشور ما با رقابتی جدی همراه نبوده. در تمام شش دوره نخست انتخابات ریاست جمهوری، از میان کاندیداها یک نفر متمایز از بقیه و پیروزی‌اش قابل پیش‌بینی بوده اما از سال ۷۶ به بعد این انتخابات به معنای واقعی محل رقابت دو جناح اصلی کشور می‌شود.
انتخابت ۷۶ با پیروزی خیره‌کننده خاتمی و شکست رقیب راستگرایش (ناطق نوری) همراه می‌شود. مردم یزد همپای مردم سراسر کشور کاندیدای اصلاح طلبان را برمی گزینند. البته رای خاتمی در یزد اندکی بالاتر از متوسط کشوری است که با توجه به یزدی بودن خاتمی قابل توجیه می‌باشد.
انتخابات سال ۸۰ نیز به همین منوال و با نتیجه ای مشابه برگزار می شود.
در سال ۸۴ اما شاهد عملکردی متفاوت از مردم یزد هستیم. یزدی‌ها که با توجه به پیشینه‌شان در ادوار مجلس انتظار می رود متمایل به اصلاح طلبان باشند، از همان دور نخست اکثریت آرای خود را به نام کاندیدای اصولگرایان تندرو ثبت می‌کنند تا از جمله چند منطقه مهمی باشند که احمدی‌نژاد در آن صاحب اکثریت آرا شده است.
در سال ۸۸ اما باز هم مردم یزد به کانال اصلاح طلبی باز می‌گردند و در شرایطی که رای کاندیدای اصلاح طلبان در سراسر کشور کمتر از ۳۴ درصد اعلام شده، بیش از نیمی از مردم یزد به رقیب احمدی نژاد رای می‌دهند.
امسال نیز اگر چه کاندیدای نزدیک به اصلاح طلبان با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا پیروز نهایی انتخابات شد اما رای وی در یزد بیش از ۷۰ درصد بود که ۲۰ درصد بالاتر از متوسط کشوری آرای اوست.
ظاهر داستان این است که انتخاب مردم یزد برای ریاست جمهوری نیز اصلاح‌طلبان هست‌اند اما در این میان از نقش محمد خاتمی نیز نباید غافل شد. رییس جمهور سابق آنچنان در میان همشهریانش محبوب است که حمایتش از هر کاندیدایی فارغ از گرایش‌های سیاسی مرسوم، با اجابت و همراهی بسیاری از یزدی‌ها همراه می‌شود. گرایش اصلاح‌طلبانه مردم یزد در انتخابات‌های ۸۸ و ۹۲ می‌تواند تا حدی تحت تاثیر موضعگیری‌های خاتمی نیز باشد.
 چه اینکه عدم موضعگیری صریح او در انتخابات سال ۸۴ با رای مردم یزد به کاندیدای اصولگرایان همراه شد.

شورای شهر: تجربه‌ای متفاوت
تشکیل شوراها علیرغم تصریح در قانون اساسی برای سال‌های طولانی مسکوت مانده بود تا اینکه نهایتا در سال ۱۳۷۷ اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا تشکیل شد و این روند ادامه یافت تا اینکه همین چند روز پیش انتخابات چهارمین دوره آن نیز برگزار گردید.
شورا در قیاس با مجلس و ریاست جمهوری کمتر ماهیت سیاسی دارد و بر خلاف آن‌ها نه یک نهاد ملی که یک نهاد منطقه ای است.
نگاهی به عملکرد مردم یزد در ادوار مختلف شورا نیز نشان می‌دهد رای آن‌ها کمتر سیاسی بوده و معمولا شورا با ترکیبی از گرایش‌های مختلف شکل گرفته است.
نگاه متفاوتی که نسبت به شورا وجود دارد و همچنین تعداد نسبتا زیاد منتخبین مردم در این نهاد، باعث شده تا افراد خیلی بیش‌تری تمایل داشته باشند که بخت خود را برای ورود به شورا بیازمایند و همین امر موجب پخش شدن رای شهروندان میان تعداد زیادی از افراد می‌شود. همچنین برای ورود به شورای شهر بر خلاف ریاست جمهوری و مجلس هیچ حد نصابی تعیین نشده (حد نصاب رای‌آوری برای ریاست جمهوری ۵۰ درصد و برای مجلس ۲۵ درصد آرا است) و در نتیجه کف آرای لازم برای پیروزی در انتخابات شورا به میزان قابل توجهی پایین‌تر از مجلس است به گونه ای که یک نفر با ده  الی دوازده هزار رای می تواند به عضویت شورای شهر یزد  درآید.
تعدد کاندیداها رقابت را بسیار شدید کرده و آرا را به هم نزدیک می‌سازد. در چنین وضعیتی معمولا کسانی پیروز می‌شوند که علاوه بر ویژگی‌های عامی که برای رای‌آوری لازم است از ویژگی‌های خاصی نیز برخوردار باشند که آن‌ها را در مسیر رای‌آوری یاری دهد.
از این ویژگی‌های خاص می‌توان به مواردی همچون انتساب به خانواده‌های شناخته شده و شخصیت‌های محبوب، برخورداری از زیبایی چهره، شهرت شخصی، تعلق به گروههای همبسته قومی و عشیره‌ای و… اشاره کرد که موجب می‌شود بدون زحمت زیاد حداقلی از آرا به حساب کاندیدا واریز شود.
در مجموع به نظر می‌رسد بتوان گرایش مردم یزد در مجلس و ریاست جمهوری را گرایش اصلاح‌طلبانه خواند اما در مورد شورای شهر آن را غیر سیاسی و تحت تاثیر فضای حاکم بر هر دوره و تابع کاندیداهای حاضر در میدان به حساب آورد.
 

بخش نظردهی بسته شده است..